یادداشت
۱۴۰۱/۰۵/۰۷          ضرورت آموزش‌هاي خودمراقبتی در برنامه درسي

آموزش و پرورش ١١ سال است سندی دارد که هر وقت از لزوم و ضرورت تحول در نظام آموزشی سخن به ميان می‌آید، ارجاع می‌دهند که فلان سند منبع و ماخذ تحول است و در حال مصداق یابی و اجرایی شدن است. از این بگذریم که نقشه راهی که ١١سال طول بکشد تا مفهوم‌سازی و اجرايي شود نياز مبرم به بازآوري و به روزرساني دارد. اما نكته غيرقابل گذشت اين است كه با وجود آسيب‌ها و چالش‌هايي كه نظام آموزشي دارد كمتر ديده شده متوليان امر به نسخ صريح سند رجوع و از محتوا و راهكارهاي آن براي بررسي راه‌هايِ حل مسائل استفاده كنند.

در يك دهه گذشته نه فقط در ايران بلكه در ساير كشورها نيز موضوع آزار و اذيت‌هاي جنسي در مدارس و براي دانش‌آموزان بيش از پيش ملموس شده است و چاره يابي براي ارتقاي سواد و مهارت دانش آموزان در برخورد با چنين مسائلي از جمله سياست‌هايي است كه نظام‌هاي آموزشي در پي حل و بررسي آن هستند.

قابل كتمان نيست كه در چند سال اخير از اين دست اتفاقات در جامعه ما نيز رخ داده و عدم آگاهي و نياز كودكان و نوجوانان به آموزش‌هاي خودمراقبتي بيشتر از هميشه نمود پيدا كرده است. بنابراين از آنجايي كه امن‌ترين و اثربخش‌ترين مكان براي يادگيري مدرسه است، می‌توان از نظام آموزشي انتظار داشت كه براي افزايش آگاهي جامعه – دانش آموزان و والدين- در مواجهه با آسيب‌هاي جنسي برنامه‌ريزي كند و اگر قرار است طبق راهكارهاي سند تحول بنيادين در اين خصوص چاره‌انديشي شود، بايستي صاحبنظران و متخصصان در مسير اجراي سند گام‌هاي سريعتر و موثرتري بردارند.

با این تفاسیر باید يادآور شد كه در چندين هدف و راهكار سند تحول بنیادین به ويژه در فصل هفتم در ذیل دومین و شانزدهمين هدف عملیاتی راهکارهایی ذکر شده که بی‌ارتباط با موضوع آموزش و تربیت جنسی نیست.

به طور مثال؛ راهکار 2-16- رعایت اقتضائات هویت جنسیتی (پسران و دختران) و ویژگی‌های دوران بلوغ دانش‌آموزان در برنامه‌های درسی و روش‌ها و برنامه‌های تربیتی ضمن توجه به هویت مشترک آنان يا راهکار 3-16- توجه کافی به شرایط روحی دانش آموزان در سنین بلوغ و ارائه مشاوره و آموزش‌های دینی و اخلاقی متناسب با آن‌ها. آنچه كه امروز پس از اتفاقات ناخوشايند و زجرآور تجاوزهاي جنسي بيشتر روان جامعه را درگير و آزرده خاطر می‌كند، نحوه برخورد كودكان و نوجوانان و چه بسا والدين آنها در قبال چنين مسائلي است. بارها شنيده شده كه كودكان آزار ديده در خشونت‌ها نه تنها مراقبت از خود در برابر اين حوادث را نمی‌دانستند بلكه از بيان آن براي خانواده و درخواست كمك نيز خودداري می‌كردند و البته از آن طرف گاها خانواده‌هايي بودند و هستند كه آگاهي لازم براي مواجه با اين امور را نداشته و ندارند.

امروزه ضرورت آموزش‌هاي خودمراقبتی در برنامه درسي لازمه پيشگيري از آسيب‌هاي اجتماعي است. نبايد از وجود چنين آموزش‌هايي كه هدف آن آگاهي بخشي است هراس داشت. خود مراقبتي فرآیندی مبتنی بر برنامه درسی برای آموزش ویادگیری جنبه‌های شناختی، عاطفی، فیزیکی و اجتماعی جنسیت است و هدف آن تجهیز کودکان و نوجوانان به دانش، مهارت، نگرش وارزش‌هایی است که آنهارا قادر می‌سازد تا سلامت، رفاه و کرامت خود را درک کنند و از احقاق حقوق خود در طول دوران زندگی اطمینان حاصل کنند. صد البته كه اين آموزش‌ها باید در تمام سطوح تحصيلي دانش آموز، همراه با اطلاعات مناسب برای رشد و پیشینه فرهنگی دانش آموزان با هدف درک، ارزش گذاری و احساس استقلال بر بدن خود انجام شود.

ياددهي مواردي كه دانش آموزان را در برابر آسيب‌هاي اجتماعي و خشنونت‌هاي رايج در سطح جامعه به آگاهي و مديريت بحران مسلح كند، موضوع و بحث غير ديني و فقهي نيست. از آن جایی که ریشه‌ی بسیاری از انحرافات جنسی در بزرگسالی از کودکی آغاز شده است، بنابراین ضرورت توجه به تربیت جنسی کودکان اهمیت می‌یابد كه آموزه‌هاي ديني نيز برآن تاكيد داشته‌اند.

هربار كه جامعه با خبري از آزار و تجاوزهاي جنسي روبرو می‌شود، هيجاني از لزوم آموزش به كودكان فوران می‌كند و پس از گذشت مدتي دوباره خاموشي مطالبه گري به سراغ اجتماع می‌آيد. براي يكبار هم كه شده نهادهاي اجتماعي مسئول براي حفاظت و حمايت كودكان و نوجوانان در برابر خشونت‌ها و آسيب‌ها برنامه‌ريزي عملياتي كنند تا در كشوري كه داعيه تربيت ديني دارد، سطح دانش و مهارت خود مراقبتي كودكان در هر زمينه‌اي؛ مصرف مواد مخدر، آزارهاي جنسي، قلدري، خودكشي و... قابل دفاع و موثر قلمداد شود.

زهرا علي اكبري

انتهای پیام/





ارسال نظرات






 
برای دسترسی به آرشیو بخش یادداشت اینجا کلیک کنید
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا