زباله گردی پدیدهای است که در تمام دنیا خصوصاً کشورهای در حال توسعه به چشم میخورد، ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و در تمام نقاط ایران چه مناطق خوشنشین و چه فقیرنشین شاهد چنین پدیدهای هستیم.
این شغل جنسیت و سن و قد و قواره نمیشناسد و همه ما در گذر از خیابانها حتماً زباله گردی را دیدهایم که تا کمر در سطل زباله خمشده و به دنبال مواد بازیافتی مانند بطری، قوطی و نظیر آن است.
زباله گردی یکی از آسیبهای اجتماعی است که تأثیر مستقیم بر فرهنگ جامعه دارد، پدیدهای قدیمی که در سالهای اخیر شاهد افزایش این شغل کاذب در سطح جامعه بودیم.
مریم ظهوریان در یادداشتی به این موضوع پرداخته است. در این یادداشت میخوانیم: جمعآوري اين گونه زبالهها يک روي مساله است و اما روي ديگر اين قضيه بيگاري کشيدن از افراد است، چراکه متاسفانه زبالهگردها با اين کار هم سلامت خود را به مخاطره مياندازند و هم اينکه مجبور به انجام کار طي ساعتهاي طولاني هستند. بهطور حتم تا به امروز بارها اين مثال را شنيدهايم که در تهران پول ريخته است که شايد مظهر اين مثال را بتوان کسب درآمد از طريق جمعآوري زباله دانست. مافياي اقتصادي با استفاده از نيروي کار ارزان قيمت که در بيشتر اوقات از طبقههاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي پايين جامعه هستند و همچنين از سواد کمتري نيز برخوردار هستند و در بيشتر مواقع نيز در حاشيه شهرها نيز سکونت دارند به اين کار گماشته ميشوند.
بايد در نظر داشت که زبالهگردي ميتواند منجر به افزايش خشم در ميان اين افراد شود، چراکه در بيشتر مواقع زبالهگردها از ماشينها و افرادي که بيملاحظه از کنار آنها عبور ميکنند احساس خشم و ناراحتي خواهند داشت بهگونهاي که اين احساس را دارند که حقوق آنها توسط ساير افراد پايمال شده است که اين خود ميتواند منجر به افزايش عقدههاي دروني شود. شيوع بيماري بهطور حتم از ديگر معايب زبالهگردي در جامعه است، چراکه اين افراد به علت رعايت نکردن اصول ايمني همواره در معرض ابتلا به برخي از بيماريها مانند هپاتيت و ايدز قرار دارند. آلودگي محيط زيست را ميتوان از ديگر آسيبهاي زبالهگردي دانست، چراکه زبالهگردها خلاف آنچه که تصور ميشود نهتنها کمکي به حفاظت از محيط زيست نکرده است بلکه در مقابل خود عاملي براي افزايش آلودگيهاي محيط زيست ميشود.
زشت شدن چهره شهر را ميتوان يکي ديگر از پيامدهاي منفي زبالهگردي در کلانشهرها دانست. اگر استفاده از اين افراد از سوي پيمانکاران شهرداري بهصورت هدفمند و سازماني صورت بگيرد بهطور حتم آسيبهاي اين پديده شوم نيز کاهش خواهد يافت اما اين در حالي است که متاسفانه برخي از پيمانکاران بهدليل به مخاطره افتادن منافع خود از انجام اين کار سرباز ميزنند.
چنانچه با اين افسار گسيختگي سازمانهاي خصوصي برخورد نميشد بهطور حتم شايد امروزه کمتر شاهد اين گونه رفتارها بوديم. درست است که بخش خصوصي توانسته تا حدودي تغييرات مثبتي را در بازارهاي اقتصادي و ديگر بازارها ايجاد کند اما متاسفانه در برخي از موارد بهدليل واگذاري خارج از اصول و قاعده شاهد اين نوع کارشکنيها و تضييع حقوق کارگران هستيم. بايد يادآور شد که زبالهگردها نيز مانند متکديان نميتواند به راحتي و خودسر در هر منطقهاي فعاليت داشته باشند، بلکه در بيشتر مواقع توسط باندهاي مافيا هدايت ميشوند که در اين شرايط است که سوءاستفاده از اين نيروي کار صورت ميگيرد.
انتهای پیام/
|