Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

گزارش و گفتگو
۱۳۹۴/۱۱/۲۷          «رسانه» طلسم‌شكن عقب ماندگي

 سندوس محمدي

 در دنياي رسانه‌اي شده امروز كه رسانه‌ها عرصه‌هاي مختلف زندگي جوامع را در برگرفته‌اند و تبديل به منشأ اصلي تحولات اجتماعي شده‌اند، در برنامه‌هاي مختلفي كه كشورها دنبال مي‌كنند بايد به نقش اين نهاد توجه كنند. اين مساله به ويژه در جوامع توسعه يافته كه در موقعيت حساس ‌تري قرار دارند، اهميت بيشتري مي‌يابد. از آنجا كه توسعه همواره يكي از دغدغه‌هاي مهم مسئولان است، اگر نقش رسانه‌ها به خوبي در اين زمينه مورد توجه قرار گيرد به طور قطع برنامه‌هاي توسعه در كشور ما سرنوشتي بهتر خواهند داشت. به نظر مي‌رسد برنامه ششم توسعه هم مانند برنامه‌هاي پيشين نقش رسانه را چندان كه بايد و شايد نديده است و شايد به همين دليل است كه بعضي كارشناسان چندان به سرنوشت اين برنامه اميدوار نيستند.  

عصر جديد را مي‌توان عصر تغيير روز افزون نام نهاد. تغييراتي كه بيش از هر چيزي متاثر از دنياي رسانه‌اي شده هستند. رسانه‌ها ابعاد مختلف زندگي افراد را احاطه كرده‌اند و رسانه چنان با زندگي افراد در آميخته است كه تصور دنياي بدون رسانه كار سختي به نظر مي‌رسد. محور اصلي عصر ارتباطات و اطلاعات، رسانه است كه زندگي جوامع در سطوح خرد و كلان به آن وابسته است. نقش رسانه به حدي در جامعه جديد افزايش پيدا كرده است كه جوامع پيشرفته در بسياري از برنامه‌هاي خود همواره رسانه را محور اصلي قرار مي‌دهند. تجربه برنامه‌هاي موفق و ناموفق در جوامع مختلف ثابت كرده است كه برنامه‌اي در عصر جديد به بيشترين سطح موفقيت خواهد رسيد كه بر نقش رسانه چه به صورت سخت افزاري و چه به صورت نرم افزاري در آن تأكيد شود. سرنوشت رسانه در جوامع مختلف با يكديگر متفاوت است و اين مساله به ويژه زماني كه از جوامع در حال توسعه صحبت مي‌شود با توجه به موقعيت متفاوتي كه اين جوامع دارند، بيشتر به چشم مي‌آيد. رسانه در جوامع در حال توسعه مي‌تواند تبديل به يك تهديد شود كه بنيان جامعه را در خطر قرار دهد يا يك منبع غني براي پيشبرد برنامه‌هاي توسعه شود. بسته به شناختي كه از رسانه در جامعه وجود دارد و نوع سياست‌گذاري‌هايي كه در قبال آن اتخاذ مي‌شوند، رسانه مي‌تواند جامعه را به پرتگاه انحطاط يا قله پيشرفت برساند. جوامع در حال توسعه كه جامعه ما هم در اين طيف دسته‌بندي مي‌شود با توجه به موقعيت متفاوتي كه دارند بايد شناختي درست از دنياي جديد داشته باشند تا بتوانند در برنامه‌هايشان متناسب با مقتضيات اين دنيا قدم بردارند و زماني كه رسانه تبديل به عصاي جادويي عصر مدرن شده است با استفاده درست از آن مي‌توان طلسم عقب ماندن را در كمترين زمان شكست.

توجه به رسانه در برنامه‌هاي توسعه

توسعه چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامي همواره يكي از دغدغه‌هاي اصلي دولت‌هاي مختلف بوده است. اين مساله به ويژه در دوره بعد از انقلاب اهميت بيشتري پيدا كرد و سال‌هاي بعد از جنگ هم زمينه را براي تدوين و اجرايي كردن يك سند توسعه به وجود آورد. برنامه‌هاي پنج ساله توسعه، برنامه‌هاي ميان مدتي هستند كه توسط دولت‌هاي وقت تنظيم مي‌شوند و به تصويب مجلس مي‌رسند و سرخط فعاليت‌هاي مختلفي را كه بايد در آن دوره پنج ساله انجام شوند تعيين مي‌كنند. هر برنامه پنج ساله حاوي اهداف و چشم‌اندازهايي براي آينده است كه رسيدن به آنها مي‌تواند جامعه را در برداشتن گام بعدي ياري دهد، اما تجربه پنج برنامه قبلي توسعه در كشور ما ثابت كرده است معمولا دولت‌ها در رسيدن به اهداف برنامه توسعه چندان موفق نيستند و در بعضي از زمينه‌ها حتي قابليت گرفتن نمره قبولي را هم ندارند. اين تجارب نشان مي‌دهند تنها با شناختي درست از موقعيت جامعه و جهان و جايگاهي كه جامعه در اين جهان تو در تو دارد، مي‌توان يك برنامه موفق براي توسعه را طراحي و اجرايي كرد. با توجه به اهميتي كه براي رسانه ذكر شد به نظر مي‌رسد برنامه‌هاي توسعه در كشور ما بايد بيشتر به نقش اين نهاد توجه كنند. اين روزها كه مسئولان و كارشناسان كشور همواره نقش‌هاي مثبت و منفي رسانه‌ها را در حوادث و اتفاقات مختلف مورد تأكيد قرار مي‌دهند، انتظار مي‌رود در برنامه‌هاي توسعه هم نقش اين نهاد به همان ميزان پررنگ شود.

نقش مغفول رسانه در برنامه ششم توسعه

 

مرور اين برنامه نشان مي‌دهد كه نوع نگاهي كه به رسانه و فناوري‌هاي جديد در آن است، بيشتر ذيل سياست‌گذاري فرهنگي است كه بر كنترل و نظارت تأكيد دارد تا آموزش استفاده درست از رسانه و استفاده از ظرفيت‌هاي آن. در حقيقت به نظر مي‌رسد برنامه ششم توسعه بيشتر به دنبال مهندسي فرهنگي است و تجربه ساليان قبل و برنامه‌هاي پيشين ثابت كرده است كه اين شيوه برخورد با رسانه چندان مثمر ثمر نيست و نمي‌توان آينده روشني براي آن پيش بيني كرد. در بسياري مواقع نوع برخوردي كه با رسانه در كشور ما مي‌شود شبيه شيوه برخورد با يك بيگانه خطرناك است كه بايد تلاش كرد تا حد ممكن براي مقابله با آن راهبردهاي لازم را پيش بيني كرد. اين در حالي است كه استفاده درست از ظرفيت‌هاي رسانه‌اي مي‌تواند برنامه‌هاي توسعه را در مسير ديگري قرار دهد. از سوي ديگر، بايد به شيوه برخورد دوگانه و متناقضي كه در برنامه ششم نسبت به نهادهاي فرهنگي و رسانه است اشاره كرد. اين برنامه از يك سو مي‌خواهد راه را براي فعاليت‌هاي رسانه‌اي هموار كند و از سوي ديگر زماني كه از صدور مجوز و واگذاري نظارت‌ها به دولت صحبت مي‌كند به يك برخورد دوگانه شكل مي‌دهد. كلي نگري‌هايي هم كه در برنامه وجود دارند، مي‌توانند زمينه را براي شيوه برخورد نه چندان درست با رسانه باز كنند. اين تنها بخشي از سرنوشت مغفول رسانه در برنامه ششم توسعه است. در دنيايي كه همه‌چيز حول محور رسانه مي‌چرخد، در برنامه توسعه كشور ما رسانه تبديل به حاشيه نشيني شده است كه مي‌خواهند آن را از سرباز كنند و به همين دليل است كه توسعه در كشور ما حال خوبي ندارد.

انتهای پیام/





ارسال نظرات






 
برای دسترسی به آرشیو بخش گفتگو و گزارش اینجا کلیک کنید
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا