گزارش و گفتگو
۱۳۹۹/۰۲/۲۲          ضرورت هدایت نیروی کار به سمت مشاغل مولد

یکی از چالش های اساسی در حوزه اشتغال و بیکاری، وجود تعداد زیادی از فارغ التحصیلان بیکاری است که آمادگی ورود به بازار کار را دارند اما به ‌دلیل بالا بودن میزان تقاضاهای کار بسیاری از آنها بیکاری‌های طولانی‌مدتی را تجربه می‌کنند.

این درحالیست که برخی از فارغ التحصیلان و یا حتی آنهایی که فاقد مدرک تحصیلی هستند صرفا به دلیل داشتن تخصص‌ها و مهارت‌های ویژه یا در مواقعی به دلیل شانس، پارتی و آشنابازی بلافاصله جذب بازار کار می‌شوند.

همچنین تحصیلات دانشگاهی نامرتبط با بازار كار و گاهی دور از مهارت آموزی خود به معضلی دست و پا گیر تبدیل شده است، لذا ایجاد تناسب بین فارغ التحصیلان و بازار کار از مهمترین اقداماتی است که باید مورد توجه مراکز علمی و دانشگاهی قرار گیرد، گرچه این مهم از گذشته مورد بررسی قرار گرفته اما تاکنون نتیجه بخش نبوده است.

در این راستا مراکز دانشگاهی باید طبق اعلام نیاز بازار کار نسبت به جذب دانشجو در هر رشته و بازار کار نیز با توجه به استقبال دانشجویان از رشته های دانشگاهی نسبت به گسترش حجم و تنوع بازار کار خود اقدام کنند.

این شرایط باعث شده فارغ التحصیلان و جوانان در جایی مشغول به کار می‌شوند. ممکن است تحصیلات فرد مهندسی ساختمان باشد، اما در نهایت کارمند بیمه شده باشد. دکتر‌های مسافرکش، مهندس‌های مغازه‌دار، حساب‌داران دستفروش، روان‌شناسان کولبر و ... به وفور در جامعه ما یافت می‌شوند، آنقدر که چنین چیزی عادی شده است. غیرعادی اما این است که فرد با کار کردن در حوزه‌ای تخصص و مهارت کسب کند، اما یک‌مرتبه مجبور شود مثل مدرکی بی‌خاصیت، تخصص و مهارتش را کنار بگذارد و کاری دیگر را از صفر شروع کند.

نبود امنیت شغلی و بیکار شدن افراد باعث شده چنین اتفاقاتی هم رخ دهد. به ویژه اکنون که شیوع کرونا به بیکاری صدها هزار نفر منجر شده، از صفر شروع کردن هم بیشتر می‌شود.

یک فعال کارگری می گوید: شیوع کرونا آسیب جدی به اقتصاد وارد و شمار زیادی را بیکار کرد. انتظار می‌رود درصد زیادی از این بیکاری‌ها موقت باشد، اما آنچه مسلم است این است که بیکارشدگان لزوما به کار‌های قبلی خود برنمی‌گردند و حتی ممکن است کلا رسته شغلی خود را عوض کنند.

منشی‌زاده می افزاید: البته تغییر رسته شغلی که تبعات خودش را دارد اتفاق جدیدی نیست و به دلیل ریزش مدام نیروی کار بسیار زیاد اتفاق می‌افتد. این اتفاق باعث می‌شود افرادی مجبور شوند از صفر شروع کنند. اینکه مدام مجبور باشی تخصص تازه‌ای کسب کنی تا کار داشته باشی باعث می‌شود برخی، تخصص‌ها را سطحی فرابگیرند. در واقع آنها امیدی ندارند که تخصصی که کسب می‌کنند برای همیشه تضمین کننده شغل آنها باشد و چه بسا سال بعد مجبور شوند تخصص تازه‌ای یاد بگیرند. اینطور به قول معروف خیلی دل به کار نمی‌دهند و این بهره‌وری را کاهش می‌دهد.

این کارشناس روابط کار با بیان اینکه باید تلاش شود افراد در حوزه‌هایی که تخصص و تجربه دارند به کار گرفته شوند، می‌گوید: ما به سادگی تجربه و تخصص افراد را کنار می‌گذاریم و افراد را وارد حوزه‌هایی می‌کنیم که در آن مهارتی ندارند.

او ادامه می‌دهد: نکته دیگر این است که حتی اگر شرایط به گونه‌‌‌‌‌ای است که افراد نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند در شغلی که قبلا داشته‌اند به کار گرفته شوند، لااقل آنها را به سمت مشاغل مولد هدایت کنیم. سیگنال‌هایی که افراد از دولت و مسئولان و شرایط اقتصادی می‌گیرند بر انتخاب‌های آنها تاثیر دارد. وقتی فرد می‌بیند روز به روز شاخص بورس در حال رشد است، ابرشرکت‌ها در آن عرضه می‌شوند و با آزادسازی سهام عدالت همه یک جورهایی بورسی شده‌اند، به چنین سمتی گرایش پیدا می‌کند. این اتفاق با نوسانات ارزی، تورم مسکن، خودرو و ... هم رخ می‌دهد. جای اینکه شرایط را به گونه‌ای رقم بزنیم که یک جوینده کار جای گشتن در تولیدی‌ها برای کار به فکر سوداگری باشد، باید سیگنال‌های درست به افراد بدهیم و حمایت‌های لازم را صورت دهیم. دقیقا مشخص نیست چه تعدادی به دنبال شیوع کرونا شغل خود را از دست داده‌اند.

منشی‌زاده تاکید می‌کند: وقتی فردی که در کارگاهی کار می‌کرده بیکار شده و حالا مشغول خرید و فروش پراید است تا اموراتش را بگذراند، در واقع از دو محل ضرر کرده‌ایم. اول اینکه فردی متخصص بیکار شده و دوم اینکه یک دلال به دلال‌ها اضافه شده است. باید با اندیشیدن تمهیداتی جلو این اتفاق را گرفت.

*موقعیت‌های شغلی اطلاع‌رسانی شوند

مسئولان دولتی تنها به ثبت‌نام بیکار شده‌ها پرداخته و می‌خواهند به آنها حقوق بیکاری دهند، هر چند این حمایت لازم است، اما مثل ایجاد سامانه‌ای برای ثبت‌نام بیکاری، می‌توان سامانه‌ای ایجاد کرد و موقعیت‌های شغلی را در آن قرار داد. به این ترتیب افراد متوجه ظرفیت‌های لازم می‌شوند و جای اینکه به مشاغل کاذب یا سوداگری بپردازند، کار‌های مولد را جست‌و‌جو می‌کنند. هر چند غیرقابل کتمان است که وضعیت اشتغال در جامعه ما خوب نیست، اما در مواردی هم افراد از فرصت‌های شغلی اطلاع پیدا نمی‌کنند و به این ترتیب تصمیم به تغییر رسته شغلی خود می‌گیرند. در شرایط کنونی باید گام‌های اساسی برای بهبود وضعیت اشتغال برداشت، وگرنه به شمار بیکاران افزوده شده و مشاغل غیررسمی و سوداگرانه اوج می‌گیرند.

انتهای پیام/





ارسال نظرات






 
برای دسترسی به آرشیو بخش گفتگو و گزارش اینجا کلیک کنید
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا