گزارش و گفتگو
۱۳۹۴/۰۵/۱۷          رسانه ها با کیفیت مطلوب کار حرفه ای فرسنگ‌ها فاصله دارند

دکتر هوشنگ عطاپور قبل از اینکه به سمت مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری منصوب شود به واسطه انتشار مقالات متعدد تحلیلی در رسانه‌های ملی و استانی، فردی کاملا شناخته شده برای اصحاب رسانه استان بود.

تعامل مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری با اصحاب رسانه مثال‌زدنیست، با قاطعیت صحبت می‌کند و در عين حال یکی از ویژگی‌های منحصر به فردش پاسخ دادن به سوالات خبرنگاران با سعه‌صدر و خوش‌رویی است، شاید همین خصلت باعث شده خبرنگاران در هر مناسبتی به سراغ او روند، ما نیز امروز 17 مرداد؛ روز خبرنگار را بهانه قرار دادیم تا یک مصاحبه‌ی تخصصی در حوزه رسانه داشته باشیم.

عطاپور می‌گوید: «کلیه‌ی فعالیت‌های اجتماعی به طور عام یک مسئولیت مشترک دارند و آن رعایت اخلاق حرفه ای است، هر فعالیتی اگر خالی از اخلاق باشد، به ویژه در کشور ما که نظام دینی و آن هم برترین دین الهی یعنی اسلام حاکم است؛ چنین فعالیتی فاقد ارزش است. »

او این را نیز اضافه می‌کند که اگر اخلاق در امر فعالیت رسانه ای رعایت شود، اگر آبروی شهروندان محترم شمرده شوند، بهترین نظام رسانه ای را خواهیم داشت.

مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری در این گفت و گو از نقش رسانه‌ها، چالش‌ها و دغدغه‌های این حوزه سخن گفت که بخش اول گفت‌وگوی نای قلم در ادامه می‌آید:

امروزه رسانه‌های استان به عنوان یکی از مقتضیات زندگی اجتماعی از گستردگی و دامنه فعالیتی ویژه‌ای برخوردارند اما سوالی که پیش روی ماست این است که آیا کیفیت رسانه‌ها متناسب با رشد کمی ارتقا یافته است؟

در ابتدا، بنده نیز 17 مرداد روز خبرنگار را به اصحاب اندیشه و قلم استان فرهنگی – تاریخی آذربایجان غربی، به ویژه خبرنگاران و روزنامه‌نگاران پرتلاش و خستگی‌ناپذیر، تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و یاد و نام «خبرنگار شهید میهن عزیزمان مرحوم صارمی» را گرامی می‌دارم.

قبل از پاسخ به این سوال لازم است به این نکته اشاره کنم که این یک مصاحبه‌ی تخصصی به مناسبت روز خبرنگار است و ناظر به مصداق خاصی در استان نیست و هدف تحلیل حرفه‌ای بر اساس تجارب و دانش موجود در این حوزه است، اما در خصوص سوالی که مطرح کردید امروزه ما با «تعددّ ابزار رسانه ای» روبرو هستیم و به همین دلیل رسانه‌ها حضور جدی و تاثیرگذار در زندگی عموم شهروندان دارند. از طرفی ابزارِ رسانه، از انحصار اشخاص حقیقی و حقوقی و حتی دولت‌ها، خارج شده است و با استفاده از ظرفیت شبکه‌های مجازی و فضای نامحدود اینترنت، هر فردی می‌تواند رسانه‌ی مخصوص به خود را داشته باشد. بنابراین، امروز رسانه‌های سنتی چون صدا و سیما، مطبوعات و حتی سایت‌های خبری با رقیب جدی چون «شبکه های اجتماعی» مواجه هستند که از طریق تلفن همراه توانسته‌اند مخاطبین آن‌ها را جذب کنند. پس ما هم با «تنوع ابزار رسانه‌ای»، هم با «مخاطبین جدید» و هم «تولید کنندگان محتوای جدیدی» روبرو هستیم که توانسته‌اند رسانه‌های سنتی را تحت تاثیر خود قرار بدهند و به «فعالیت‌های رسانه ای شهروندمحور با گستره‌ی فرا ملی و فرا فرهنگی» بپردازند.

 یعنی ما با «دنیای فرا رسانه‌ای» مواجه هستیم که رسانه‌های سنتی به عنوان تغذیه کننده‌ی بخشی از محتوای آن‌ها، عملا متاثر از شرایط حاکم بر آن‌ها هستند.

در حال حاضر رشد کمی رسانه‌های مجازی مانند سایت‌های خبری بسیار بیشتر از رسانه‌های مکتوب است، هر چند که در استان ما، تعداد مجوز نشریات مکتوب و آن‌هایی که فعال هستند، نسبتا زیاد است. اما تعدد رسانه‌ها و رشد کمی آن‌ها زمانی خوب است که مخاطب داشته باشند و این تعدد عناوین، پوشش دهنده‌ی بخشی از سلیقه‌ها و نیازهای جامعه باشد. یعنی ذائقه‌های مخاطبین را در نظر بگیرند و منتشر شوند. ما اکنون با چنین شرایطی روبرو نیستیم و به عبارتی این تعدد و تکثر عناوین، مبتنی بر تفاوت‌های ذائقه‌ی مخاطبان نمی‌باشد. از طرفی این رشد کمّی، همان‌گونه که گفته شد، «رشد کمی عناوین است نه شمارگان، تیراژ و بازدید کنندگان»؟ رسانه برای تحویل پیامی به شهروندان تاسیس می‌شود. حال اگر تعداد مخاطب پایین باشد، رشد عناوین کمکی نمی‌کند. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل پایین بودن مخاطبان، نداشتن کیفیت مطلوب باشد. شهروندان به دنبال «محتوای قابل اعتماد» از رسانه‌ها در «زمان مناسب» هستند. یعنی اگر «اعتماد» باشد و رسانه‌ها به عنوان یکی از منابع «سرمایه اجتماعی» عمل بکنند - که هستند-، باید خبر و هر نوع محتوای تولیدی را بر اساس سنجه‌هایی چون روایی، اعتمادپذیری، دقت و صحت بسنجند و آنگاه منتشر بکنند تا مخاطب بدان اعتماد بکند و مشتری وفادار آن رسانه شود.

آیا اکنون در عالم واقع با چنین کیفیتی از کار رسانه‌ای مواجه هستیم؟

البته که نیستیم. زیرا رسانه باید توسط متخصص مجرب اداره شود و حرفه ای عمل بکند. رسانه زمانی تولید محتوای کیفی خواهد کرد که فعالیت حرفه ای خود بر اصل صحت و درستی خبر، بنا کند، آن موقع می‌تواند شاهد اقبال مخاطبین خود باشد. به طور خلاصه رسانه های ریز و درشت ما هنوز با کیفیت مطلوب کار حرفه ای فرسنگ‌ها فاصله دارند.

تولید محتوای رسانه‌ها تا چه حد آکادمیک و دانش مدار است؟

اسّ و اساس فعالیت رسانه ای دانش است. یعنی هم برای اداره‌ی امور اجرایی و داخلی رسانه، هم تولید محتوا و هم طراحی شکل مخاطب پسند و جذاب (صفحه آرایی و ...) باید دانش آن کار را داشته باشد. اگر این مجموعه‌ی از دانش‌ها را داری، می‌توانی به موفقیت خود امیدوار باشی و الا هزینه از وقت و امکانات خود پرداخت خواهی نمود و آخرش دچار کسادی بازار خواهی شد!

من به یک نکته در همین جا اشاره بکنم، رشد انواع فن آوری در عرصه‌ی اطلاع رسانی و تعدد ابزار رسانه ای به رونق بازار رسانه ای و افزایش تعداد مخاطبین کمک نموده است، اگر اکنون بازار رسانه ای کساد است، چون رسانه‌ها مطلب و خبر دست اول تولید نمی‌کنند. پس مشتری هست، ولی به مغازه‌ی دیگری رفته، چون جنس مطلوب او را ما نداریم. بازار رسانه ای از گذشته پررونق‌تر شده است؛ پس فکر نکنید چون من مشتری ندارم، بازار کساد است؟

دلیل کسادی بازار رسانه‌ی من، عرضه‌ی کالای بنجول و دست دوم است. زیرا تولید کالای دست اول و پیام مخاطب‌پسند، نیازمند داشتن دانش فنی فعالیت و کار رسانه ای است که خیلی از رسانه های ما بی تعارف ندارند و نه در تلاش هستند که بروند و این دانش را یاد بگیرند تا آن‌ها نیز محصولات رسانه ای قابل عرضه در سطح ملی داشته باشند. اصلا در دنیا دیگر چیزی به نام رسانه‌ی محلی مطرح نیست. مهم نیست که رسانه ای در ارومیه یا در تبریز فعالیت می‌کند، مهم آن است که بتواند از همه جای کشور، برای خود مخاطب جلب بکند. من دیروز یکی از برنامه های رادیو ارومیه را گوش می‌دادم. محتوایش بر نیازهای فرهنگی – زبانی (فولکلور) بخش عمده ای از شهروندان استان‌های هم‌جوار منطبق بود. جالب آن که تعدادی از برندگان مسابقه‌ی آن برنامه‌ی رادیویی، از شهروندان آذربایجان شرقی بودند! این یعنی تولید محتوا بر مبنای دانش مخاطب شناسی و یا علمی‌تر بگوییم، «روزآمدی اجتماعی».

ما در نشریات استانی نیز شاهد هستیم که هر کدام مختصری علمی برخورد کرده‌اند، هم به استقلال مالی رسیده‌اند و هم به عدد شمارگان نسبتا مطلوب خود دست یافته‌اند. پس اگر نشریات ما دانش مدار بودند، این گونه دچار بحران مخاطب نبودند. حداقل چند تایشان بر اساس مطالعات علمی به این نتیجه می‌رسیدند که با هم تعاونی تشکیل دهند، امکانات خود را روی هم بریزند و یک رسانه‌ی قوی و تأثیرگذار در سطح ملی منتشر کنند و به این وضعیت پایان می‌دادند.

در همین راستا این را نیز در نظر بگیریم که نخستین انتظاری که از راه اندازی رسانه‌های استانی شکل می‌گیرد این است که بتواند نیازهای فرهنگی منطقه را رفع کند، چرا که فرهنگ در كنار تأثیرگذاری بر همه‌ی جنبه هاي زندگي، برآيندي از زمان و شرايط سياسي، اجتماعي و ... است و زير تاثير آن‌ها مفهوم پيدا می‌کند حال من از این زاویه سوالم را مطرح می‌کنم که آیا فعالیت رسانه های استان متناسب با فرهنگ استان است؟

آذربایجان غربی استان ویژه ای است. کمتر استانی در کشور ایران، مختصات فرهنگی - اجتماعی آن را دارند. از مهم‌ترین مختصات فرهنگی استان آذربایجان غربی، پایداری و قوام تاثیرگذار ساختارهای فرهنگی آن در طی دهه های گذشته است. آذربایجان غربی تاریخ معاصر، پرتلاطمی داشته است، ولی با تکیه بر همین ساختارهای قوی فرهنگی، توانسته است «تمامیت اجتماعی» خود را حفظ بکند و اکنون نیز به عنوان "دروازه ایران با اروپا" می‌خواهد وارد عرصه‌ی جدیدی شود. قطع و یقین نقش اقتصادی - فرهنگی استان تاریخی – فرهنگی آذربایجان غربی، بعد از «اجرایی شدن توافق وین و برجام» در سطح ملی بیشتر خواهد بود و باید رسانه های استان در این زمینه کار بکنند و مطالبات اقتصادی استان را پررنگ‌تر از گذشته مطرح بکنند. ما نیازمند معرفی ویژگی‌های درخشان فرهنگی استان هستیم. اما در گذشته نتوانسته ایم این خصلت‌های تاریخی منحصر به فرد را در سطح ملی بشناسانیم. الان استان‌هایی خود را نماد تاریخ و فرهنگ ایران عزیز نشان می‌دهند که قدمت تمدن در آن‌ها به گرد کهن شهر ارومیه- با بیش از هفت هزار سال تاریخ شهرنشینی - نمی‌رسد! ضعف در کجاست؟ معلوم است. ما در رسانه‌هایمان به این موضوع کم پرداخته‌ایم. اما ما مسئولان نیز در این خصوص کم کاری کرده‌ایم و باید سریعا به معرفی ارزش‌های تاریخی – فرهنگی استان اقدام بکنیم. ببینید استان همدان در سایه غار علی‌صدر به عنوان موتور پیشران گردشگری، چه قدر پیشرفت داشته است، در حالی که یک هزارم ظرفیت‌های فرهنگی و اقتصادی استان ما را ندارد! (هیچ استانی از کشور با سه کشور همسایه نیست و این ظرفیت را در هیچ جای دنیا سراغ نداریم!؟)

حتی تنوع فرهنگی استان ما به عنوان ساختارهای محکم و قابل اتکا می‌تواند پایه ای برای شکل گیری رسانه های تخصصی در راستای شناساندن این ظرفیت‌ها عمل بکند که تاکنون مورد غفلت واقع شده‌اند.

بنابراین در مجموع نقش رسانه‌ها را مثبت ارزیابی می‌کنید یا منفی؟

مثبت و یا منفی بودن نقش رسانه‌ها در هر شرایطی به نوع عملکرد آن‌ها بر می‌گردد. رسانه به عنوان ابزار اطلاع رسانی و برقرار ارتباط بین مردم و یا در نقش یک نهاد مدنی که ارتباط شهروندان را با حاکمیت برقرار می‌کند و از حقوق آن‌ها دفاع کرده و نظرات آن‌ها را به حاکمان می‌رساند، به خودی خود مفید بوده و نقش مثبتی را در جامعه ایفا می‌کنند. اما اگر رسانه ای از این مأموریت‌های اصلی غفلت بکند و منافع فرد، گروه، ساختار، حزب و ... را بر منافع عمومی ترجیح بدهد و صرفا مجیزگوی نظام حاکم باشد و از حق مظلوم در برابر ظالم دفاع نکند (در هر سطحی، محلی، ملی، بین‌المللی و ...)؛ قطعا کارکردی منفی دارد. در همین شرایطِ بعد از توافق وین، ما هر دو نوع نقش (مثبت و منفی) را از برخی رسانه‌ها مشاهده می‌کنیم. برخی رویکرد صفر و صدی دارند و اذهان را تخریب می‌کنند و تخم ناامیدی می‌کارند و رسانه‌هایی هم هستند که با دعوت از کارشناسان مستقل، متن توافق را نقادانه بررسی می‌کنند و در ماتریسی از قوت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها، نمره‌ی مناسبی را به آن می‌دهند. من باور دارم رسانه باید بی‌طرفانه موضوعات را موشکافی بکند و اگر به هر دلیلی نتوانست موفق به این کار شود؛ لااقل با رعایت عدالت، نظرات مخالف و موافق را منعکس کند، در آن صورت شهروندان خود بر اساس دانش و رای شخصی به تشخیص مد نظر خواهند رسید.

انتهاي پيام/





ارسال نظرات






 
برای دسترسی به آرشیو بخش گفتگو و گزارش اینجا کلیک کنید
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا