گزارش و گفتگو
۱۳۹۷/۰۹/۱۳          کاهش میزان خشونت علیه زنان نیازمند بازنگری در قوانین

امروزه به‌رغم وجود پیشرفت‌های مختلف در ابعاد اقتصادی و اجتماعی افراد باز هم شاهد رواج خشونت علیه زنان هستیم، به گونه‌ای که تنها در حال حاضر نوع خشونت تغییر یافته است.

خشونت علیه زنان می‌تواند آسیب‌های بسیاری متوجه جامعه یا خانواده کند؛ به گونه‌ای که در بیشتر موارد در خانواده‌هایی که اعمال خشونت علیه زنان رواج دارد، شاهد افزایش طلاق عاطفی در میان زوجین هستیم، به گونه‌ای که بسیاری از روانشناسان بر این باور هستند که خشونت علیه زنان زمینه‌ساز تربیت کودکان ناسازگار یا پرخاشگر می‌شود. همچنین باید در نظر داشت، در بیشتر موارد خشونت علیه زنان ریشه در باورها و فرهنگ‌های اشتباه رایج در جامعه دارد. از این رو تا زمانی که این فرهنگ‌ها تغییر نیابد و آموزش‌های لازم به مردم و به خصوص کودکان ارائه نشود و همچنین قوانین موجود مورد تغییر و بازنگری قرار نگیرند، به طور حتم همچنان شاهد افزایش خشونت علیه زنان خواهیم بود.

یک روانشناس بالینی در خصوص خشونت علیه زنان می‌گوید: در بیشتر موارد خشونت علیه زنان از سوی همسران آنها اعمال می‌شود، با توجه به شرایط موجود باید فرم‌های گوناگونی از خشونت علیه زنان را در ابتدا تعریف کنیم.

علیرضا نعمت‌زاده با اشاره به مطلب فوق بیان می‌کند: امروزه در جامعه، ما با انواع گوناگونی از خشونت علیه زنان مانند خشونت جسمی، خشونت کلامی، خشونت فیزیکی و خشونت عاطفی مواجه هستیم.

او در ادامه می‌افزاید: به‌طور متوسط مردانی که از سطح تحصیلات بالایی برخوردار نیستند، در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، خشونت را در خانواده تجربه کرده‌اند یا اعتیاد به مواد مخدر را دارند، نسبت به دیگران بیشتر اعمال خشونت نسبت به زنان دارند.

نعمت‌زاده باورهای فرهنگی و اجتماعی را در اعمال خشونت مردان تاثیرگذار می‌داند و می‌گوید: بر اساس آمار موجود مردانی که از طبقه اجتماعی و اقتصادی پایینی برخوردار هستند، بیشتر از دیگران اعمال خشونت نسبت به همسران خود دارند که شاید بتوان اصلی‌ترین علت آن را در جای خالی آموزش عنوان کرد.

او در ادامه می‌افزاید: در جامعه ما به دلیل وجود باورها و فرهنگ‌های اشتباه در بیشتر موارد زنانی را که مورد خشونت قرار می‌گیرند، به سکوت و سازش دعوت می‌کنند و حتی مشاهده شده است که به هنگام شکایت زنان از اعمال خشونت، به راحتی آنها را متهم به ناسازگاری و موارد دیگر می‌کنند که این موارد خود مبین وجود باورهای اشتباه در جامعه است.

نعمت‌زاده در ارتباط با اینکه زنان جامعه امروز نیز به رغم تغییر و تحولات گسترده باز هم شاهد اعمال خشونت علیه آنها هستیم، می‌گوید: امروزه هنوز شاهد ریشه‌های باورهای مردسالارانه در کشور هستیم، باورهایی که هنوز پس از گذشت سال‌ها تغییر چندانی نکرده است، در بیشتر موارد مردان احساس می‌کنند که اگر با خانمی ازدواج می‌کنند اختیار کامل او را دارند و می‌توانند در تمام موارد به او امر و نهی کنند، به طور حتم این مردان در موقعیت‌های کاری نیز حضور دارند که این خود می‌تواند زمینه‌ساز رواج خشونت علیه زنان شود.

نعمت‌زاده نقش آموزش را در کاهش خشونت علیه زنان پر رنگ می‌داند و ادامه می‌دهد: باید توجه داشت که ارائه آموزش‌های صحیح از سوی آموزش و پرورش و خانواده می‌تواند نقش تاثیرگذاری در کاهش آمار خشونت علیه زنان داشته باشد، چرا که در حال حاضر بیشتر مردانی که اقدام به اعمال خشونت علیه زنان می‌کنند تنها در سایه آموزش‌هایی که از سوی خانواده و جامعه دیده‌اند به انجام این عمل زشت روی می‌آورند.

او در ادامه می‌گوید: امروزه آموزش‌هایی که در دوران مدارس به دانش‌آموزان ارائه می‌شود، محدود است و در سیستم آموزشی جدید تنها در سال پایان تحصیل یک واحد درسی به نام مهارت‌های زندگی وجود دارد. این در حالی است که سال پایانی تحصیل به هیچ وجه زمان مناسبی برای تعلیم این موارد نیست، چرا که دانش آموزان در این دوران مشغول کسب آمادگی برای شرکت در کنکور هستند. بنابراین زمان مناسبی برای آموزش این موارد نیست. از این‌رو شاید بهتر است، این نوع آموزش از سال‌های پایین‌تر به دانش آموزان ارائه شود تا شاید تاثیر بیشتری را به همراه داشته باشد.

نعمت‌زاده بر این باور است: در جامعه‌ای که مردسالارانه برخورد می‌شود، فرصت‌های شغلی یا درآمدهای معقول و منصفانه را از خانم‌ها دریغ می‌کنند، خشونت تنها خشونت فیزیکی و کلامی نیست، بلکه می‌تواند انواع نابرابری‌های اجتماعی را نیز شامل شود.

این روانشناس می‌گوید: وجود تبعیض‌های بسیار در میزان حقوق دریافتی زنان و مردان نیز یکی دیگر از نمونه‌های بارز خشونت علیه زنان است، چرا که در بیشتر موارد کارفرمایان از این موضوع به عنوان یک امتیاز برای خود استفاده می‌کنند.

نعمت‌زاده در خصوص لزوم اعمال تغییر و بازنگری در قوانین موجود می‌گوید: به طور حتم اولین گام برای کاهش میزان خشونت علیه زنان ایجاد تغییرات و بازنگری در قوانین موجود است. امروزه در جامعه ما قوانینی که مصادیق صریح خشونت و ابعاد مختلف آن باشد، وجود ندارد که این خود می‌تواند به افزایش خشونت علیه زنان دامن بزند.

او در ادامه می‌افزاید: امروزه قوانین در جامعه ما تنها توسط مردان وضع می‌شود و زنان مشارکت کمی در وضع قوانین موجود دارند که این خود می‌تواند به مشکلات بیفزاید.

نعمت‌زاده در خصوص آسیب‌های اجتماعی و روحی و روانی خشونت علیه زنان می‌گوید: باید توجه داشت که خشونت، خشونت را تولید می‌کند زمانی که ما به آمار مراجعه می‌کنیم، زنانی که در طول دوران بارداری مورد خشونت قرار می‌گیرند، احتمال سقط جنین در آنها به مراتب بیشتر از دیگر مادران باردار است. همچنین کودکان در خانواده‌هایی که خشونت در آنجا رواج دارد، بیشتر ناسازگار و پرخاشگر هستند و در بیشتر موارد این کودکان از نظر ارتباطات اجتماعی با مشکل مواجه می‌شوند.

الهام صمدزاده

انتهای پیام/





ارسال نظرات






 
برای دسترسی به آرشیو بخش گفتگو و گزارش اینجا کلیک کنید
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا