گزارش و گفتگو
۱۳۹۵/۱۱/۰۹          ارزشگذاری کار خانگی یکی از الزامات محسوب شود

از دو سال پیش تلاش‌هایی در حال انجام است تا خانه ‌داری به ‌عنوان یک شغل محسوب شود. با وجود این، همچنان این طرح موافقان و مخالفان خود را دارد و هنوز نتیجه آن مشخص نیست.

شهربانو امانی، فعال حقوق زنان، درباره ارزشگذاری کار خانگی می‌گوید: عده ای کار خانگی زنان را کار غیر مولد می‌انگارند، چرا که در نرخ درآمد ناخالص ملی محاسبه نشده و نمی‌شود و این زحمت و تلاش فاقد اهمیت اقتصادی است، در حالی که اگر خدمات خانگی زنان خانه دار از بیرون خریداری شود ارزشگذاری اقتصادی آن نمایان می‌شود.

با افزایش حضور زنان در چرخه کار همچنان زنان خانه دار زیادی در جامعه حضور دارند که مشغول کارهای خانه از جمله تهیه غذا، نگهداری و تربیت فرزندان، تمیز کردن خانه و... هستند، اما فعالیت آنها به چشم نمی‌آید. نظر شما درباره ارزشگذاری کار خانگی زنان چیست؟

بر اساس آمار جهانی، زنان تقریبا ۸۵ تا ۹۰ درصد از زمان خود را صرف کار خانگی می‌کنند که شامل آشپزی، بچه داری، نظافت و... است. براساس تخمین سازمان ملل ارزش کار اقتصادی کار خانگی در جهان برابر با ۱۱ تریلیون دلار است. حقوق یک زن خانه دار در صورت پرداخت سالانه بیش از ۱۲۶ هزار دلار است، در حالی که یک زن شاغل به طور متوسط حدود ۷۴ هزار دلار درآمد دارد. زنان شاغل به طور متوسط ۴۴ ساعت در هفته در خارج از خانه کار می‌کنند و در عین حال ۵۰ ساعت نیز به خانه داری مشغول هستند. همچنین زن غیر شاغل در هفته ۹۱ ساعت به خانه داری مشغول است. در واقع آمارهای سازمان ملل مربوط به کشورهای کل جهان است و نشانگر این است که اگر این ارقام را به بحث تولید صنایع دستی، حفظ فرهنگ و ارزشگذاری حفظ میراث بشری اضافه کنیم زنان عمر خود را مصروف حفظ بقای بشریت کرده‌اند. گرچه نظرات مخالف و موافق برای ارزشگذاری اقتصادی کار زنان خانه دار وجود دارد ولی در کل باید بگویم که زنان به عنوان جمعیت مولد و سازنده تمدن بشری وقت خودشان را برای حفظ کیان خانواده و جهان صرف می‌کنند و در عین حال از حداقل‌ها بهره‌مند هستند. چنانچه امروزه جهان به این نتیجه برسد که ارزشگذاری کار خانگی را به عنوان یک کار اقتصادی و مولد در دستور کار قرار دهد، کار مثبتی انجام شده است. موافقان خانواده معتقدند خانواده همواره کارکرد برجسته خود را در جامعه دارد و به عنوان مهم‌ترین نهاد اجتماعی همواره بر سایر ساختارهای اجتماعی تاثیرگذار است. از سوی دیگر نقش زنان در خانواده این است که برقراری رابطه عاطفی و کاریزمای خانه و خانواده را به عهده دارند و نقش مرد نیز رهبری و ابزاری است. بر اساس تفکیک در جامعه سنتی، زن در خانه کار کرده و فرزند را تربیت و همسر را تیمار می‌کند. در واقع در یک مثال آذری مرد کارگر و زن بناست، یعنی مرد ملزومات و ابزار را فراهم می‌کند و زن خانه، خانواده و جامعه را می‌سازد. همچنین با توجه به رشد دانش بشری به ویژه در عصر حاضر که در عرض چند ثانیه، اطلاعات، اخبار و علم از یک جای جهان به جای دیگر انتقال پیدا می‌کند، اگر تغییر الگوهای زندگی را مد نظر قرار داده و به گونه ای نگاه کنیم که امروزه تحصیل، اشتغال و ازدواج رکن بسیار مهم و تشکیل دهنده خانواده است دیگر نگاه جنسیتی نباید وجود داشته باشد. بنابراین باید برای کار خانگی اهمیت قایل شویم و ارزشگذاری کار خانگی یکی از الزامات محسوب شود.

با توجه به مسائلی که مطرح کردید عده ای به علت آنکه کار خانگی آورده اقتصادی ندارد آن را کم ارزش تلقی می‌کنند و این در حالی است که تلاش زنان خانه دار کمک شایانی به اقتصاد خانواده کرده است. ارزیابی شما از این تعابیر چگونه است؟

عده ای کار خانگی زنان را کار غیر مولد می‌انگارند، چرا که در نرخ درآمد ناخالص ملی محاسبه نشده و نمی‌شود و این زحمت و تلاش فاقد اهمیت اقتصادی است، در حالی که اگر خدمات خانگی زنان خانه دار از بیرون خریداری شود ارزشگذاری اقتصادی آن نمایان خواهد شد، کما اینکه در خانواده‌هایی که زن و مرد با هم کار می‌کنند برای نگهداری فرزند در بخشی از ساعت روز که مادر در حال کار است خرید خدمت صورت می‌گیرد. طبیعتا در ارتباط با بحث‌های دیگر مثل طبخ غذا و سایر ملزومات زندگی که می‌شود از بیرون خریداری شود به ازایش می‌توان پول پرداخت کرد. چون ما یک جامعه در حال گذار هستیم و با توجه به اینکه بحث کسب و کار و اشتغال یکی از دغدغه‌های بسیار مهم و همیشگی دولت‌ها بوده و اقتصاد ایران یک اقتصاد تک محصولی نفت است، ارزشگذاری اقتصادی کار خانگی محتمل به نظر می‌رسد و حتی می‌توان گفت یک واقعیت گریزناپذیر است. زنان همواره در تفاوت جنسیتی قرار گرفته‌اند. این در حالی است که در جاهایی که توانسته اند در خارج از خانه مشغول به کار باشند، آورده خود را به داخل خانواده آورده اند. از سوی دیگر، وقتی پسران می‌خواهند ازدواج کنند به دلیل مشکلات اقتصادی علاقه مند هستند که همسرشان شاغل باشد و در فرایند تشکیل زندگی و اهمیت اینکه با یک حقوق نمی‌توان چرخ زندگی را چرخاند با یک زن شاغل ازدواج می‌کنند و در واقع آورده اقتصادی و حقوق این خانم در سبد اقتصادی خانواده قرار می‌گیرد، منتها در هر صورت اگر خانواده‌ای بخواهد کالای بادوام مثل خانه، ماشین و هر چیزی که ارزش افزوده دارد خریداری کند فرهنگ سنتی می‌گوید که باید به اسم مرد باشد و این یکی از مسائلی است که امروزه در خانواده هسته ای مشکل آفرین شده است، چرا که هنوز این بحث‌ها در کشور ما حل نشده است. گرچه در مقاطعی قانونگذار آمده و خواسته در اسناد سند ازدواج این مقوله را حل کند و حتی در مجلس چهارم و پنجم بحث قانونی شدن اجرت المثل مطرح و قانونگذار به بخشی از این مهم توجه کرده است، ولی انتظار می‌رود که در هزاره سوم و با توجه به فرایند افزایش دانش آموختگی و اطلاع رسانی به اهمیت تولید محصولات خانگی افروده شود. بنابراین اگر یک بار برای همیشه به سمینارهای علمی و تخصصصی و پیمایش تحقیقی توجه کرده و نتایج را منتشر کنیم جایی که نیاز به اصلاح قانون است آن را اصلاح، جایی که نیاز به تدوین قانون جدید است آن را ایجاد و جایی که نیاز به اجرای قانون است آن را اجرا می‌کنیم. در واقع وقتی مردی کالا و خدمات را از بیرون نمی‌خرد و زن در تولید آن نقش دارد باید به آن توجه شود. برای مثال امروزه شبکه‌هایی ایجاد شده اند که برای غذای خانگی سفارش می‌گیرند و این امر به اقتصاد خانواده، پیوستگی و نشاط خانواده، جایگاه و ارزش اقتصادی کار خانگی و اقتصاد ملی، کمک شایان و قابل توجهی کرده است. بنابراین کار خانگی زنان جایگاه ویژه‌ای دارد که باید به آن توجه کرد.

نگین باقری





ارسال نظرات






 
برای دسترسی به آرشیو بخش گفتگو و گزارش اینجا کلیک کنید
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا