1397/12/20 |
![]() |
تأثیر خطاهای شناختی بر آسیبهای چهارشنبهسوری |
چهارشنبهسوری، عنوانی آشنا برای ماست. یک جشن در آخرین چهارشنبه سال که درواقع مقدمهای برای جشنهای نوروزی است. طبق آیین باستانی در این شب آتش بزرگی برپا میشود و مردم از روی آتش میپرند. زردی من از تو سرخی تو از من؛ جملهای که مردم با گفتن آن در این شب، زردی (بیماری و مشکلاتشان) را به دست آتش میسپارند و بهجای آن سرخی (گرما و نیرو) را از آتش هدیه میگیرند. این جشن سالهاست که با ورود انواع مواد محترقه کام هموطنانمان را در نوروز تلخ میکند. در اینجا میخواهیم نگاهی روانشناختی به این پدیده داشته باشیم و ببینیم چرا افراد حاضر میشوند دست به چنین کاری بزنند و نوروز را برای خود و اطرافیانشان تلخ کنند. یکی از علتهایی که از دیدگاه روانشناسی برای انجام برخی رفتارهای پرخطر در این شب میتوان بیان کرد، خطاهای شناختی است. اگر بخواهم بهطور خلاصه مفهوم خطاهای شناختی را برای شما توضیح دهم باید بگویم که خطاهای شناختی خطاهایی هستند که به هنگام تحلیل یک رویداد ما را در دام خود گرفتار میکنند. در این حالت ما نمیتوانیم مسائل پیش روی خود را بهدرستی ارزیابی کنیم و تصمیمات اشتباهی میگیریم. خطاهای شناختی بهمرورزمان در ذهن ما شکلگرفته و سبب میشود پدیدهها را به شیوه خاصی تفسیر کنیم. در اینجا قصد داریم چند خطای شناختی که افراد را به سمت برخی کارهای خطرناک در چهارشنبهسوری سوق میدهد بررسی کنیم. تایید اجتماعی این خطای شناختی که از آن با عنوان غریزه جمعگرایی هم یاد میشود بیان میکند که افراد زمانی که رفتارشان مثل بقیه آدمها باشد احساس میکنند که کارشان درست بوده است. به این معنا که هرچه افراد بیشتری یک عقیده را دنبال کنند ما هم تمایل داریم آن را درست و بینقص بدانیم. وقتی میبینیم که در چهارشنبه آخر سال افراد زیادی در جلوی در منزلشان آتش روشن کرده و از روی آن میپرند، در خانه ماندن برایمان عذابآور میشود و تمایل داریم هرچه سریعتر به جمعیت پیوسته و ما هم آتشی دستوپا کنیم. در اینجا میخواهیم همرنگ جماعت شویم تا به عقیده خودمان و بهاصطلاح رسوا نشویم. هرچند این همرنگی ممکن است به قیمت جان خودمان و اطرافیانمان تمام شود. کاری که افراد زیادی آن را انجام میدهند لزوماً کار درستی نیست و باید قبل از انجام هر کاری به این نکته دقت کنیم تا مبادا در دام این خطای شناختی گرفتار شویم. اتفاق تصادفی کارل گوستاو یونگ (روانپزشک سوئیسی) اتفاقاتی که بهطور کاملاً تصادفی باهم رخ میدهند را پدیده همزمانی نامید. پدیده همزمانی یا خطای اتفاق تصادفی بیان میکند زمانی که دو اتفاق باهم رخ میدهند ذهن ما دوست دارد ارتباطی بین آن دو برقرار کند. به این صورت که یکی را علت دیگری بداند. همین مساله ریشه بسیاری از خرافات است. درگذشته فردی مشغول انجام کاری بوده؛ بهعنوانمثال ریختن آب داغ در هنگام شب بر روی زمین و همزمان با این پدیده یک اتفاق دیگر مثلاً دچار شدن به حالتی از جنون هم برای او رخداده، همین عامل سبب شده افراد تصور کنند اتفاق اول علت اتفاق دوم است. درصورتیکه این دو پدیده بهصورت کاملاً تصادفی باهم رخدادهاند و هیچ رابطه علت و معلولی بین آنها نیست. در مورد چهارشنبهسوری هم باید بگوییم بسیاری باور خرافی به این مراسم دارند و گمان میکنند که اگر کسی این مراسم را برپا نکند و از روی آتش نپرد ممکن است او هم دیوانه شود چراکه ممکن است درگذشته این اتفاق برای یک نفر افتاده باشد. چهارشنبهسوری صرفاً یک مراسم است که میتواند برگزار شود و میتواند برگزار نشود. در صورت برگزار نشدن آن هیچ اتفاق بدی برای شما نخواهد افتاد. بهبیاندیگر اینکه از روی آتش نپرید قطعاً اتفاق بدی برای شما در پی نخواهد داشت. سعی نکنید خودتان و خانواده را بهاجبار در این مراسم شرکت دهید و دست به کارهایی بزنید که نتیجهای جز پشیمانی برایتان نداشته باشد. فاجعه دنبالهروی درگذشته همراهی با گروه اهمیت بسیاری داشته است. اگر کسی از گروه جدا میشد ممکن بود این حرکت به بهای جانش تمام شود چون ممکن بود توسط یک حیوان وحشی موردحمله قرار بگیرد! از آن زمان تا به حال که میلیونها سال گذشته ما انسانها هم چنان تمایل داریم عضوی از گروه باشیم و از نظرات گروه تبعیت کنیم. گاهی این تبعیت کردن بدون فکر و منطق صورت میگیرد. نمونه بارز آن را در مراسم آغاز سال جدید و بهخصوص چهارشنبه آخر سال میبینیم. وقتی میبینیم اقوام و خویشاوندان برای فرزندانشان مواد محترقه تهیهکردهاند ماهم دستبهکار میشویم تا از این قافله عقب نمانیم. حتی برخی از پدر و مادرها گمان میکنند اگر برای فرزندانشان وسایل آتشبازی برای این شب تهیه نکنند از دیگران عقبتر بوده و فرزند آنها سرخورده میشود. وقتی میبینم افراد با جمعآوری هیزم آتشهای بزرگی برافروختهاند که گاه سبب آسیب رساندن به ساختمان همسایه و آسفالت کوچهها هم میشود، ما هم برای همراه شدن با این جمعیت دست به کارهای اینچنینی میزنیم، اما خودتان هم بهتر میدانید که این تبعیت کردن از جمع که ما از آن با عنوان فاجعه دنبالروی یادکردیم در بسیاری از مواقع به ضرر ما تمام میشود. شاید لازم باشد گاهی برای حفظ سلامتی خودمان و اطرافیانمان دقیقاً برخلاف نظر جمع تصمیم گرفته و حرکت کنیم. شاید بهتر باشد به جای حضور در کوچه و برپا کردن آتش، دورهمی چهارشنبه آخر سال را در منزل خودمان حتی بدون برپا کردن آتش برگزار کنیم و یا این کار را بدون استفاده از مواد محترقه انجام دهیم. علیت نادرست از این خطای شناختی در بسیاری از تبلیغات تلویزیونی و برای متقاعدسازی مخاطبان در خرید کالاهای تبلیغشده استفاده میشود. زمانی که ما چیزی را بهاشتباه بهعنوان علت و به وجود آورنده چیزی دیگر در نظر میگیریم دچار این خطا شدهایم. بهعنوانمثال زمانی که یک فرد خوشاندام را میبینیم که در تبلیغ تلویزیونی مشغول استفاده از یک کالای ورزشی است اینگونه تصور میکنیم که استفاده از آن کالا سبب زیباییاندام آن فرد شده است. در مورد چهارشنبهسوری هم ممکن است دیده یا شنیده باشید که پریدن از روی آتش سبب دفع مریضیهای مختلف شده و سلامتی را برای فرد به ارمغان میآورد؛ اما این باور چگونه شکلگرفته است؟ با توجه به مثال قبل توضیح میدهیم. شاید درگذشته اکثر افرادی که از روی آتش چهارشنبهسوری میپریدند افرادی سالم و تندرست بودند و این باور به وجود آمده است که پریدن از روی آتش واقعاً زردیها یا بیماریها را از بین میبرد و سرخی یا سلامتی به بار میآورد. در این مثال هم ممکن است مانند مورد قبلی دچار اشتباه شده باشیم چراکه همبستگی لزوماً دلیلی بر علیت نیست و همراه شدن دو چیز باهم نمیتواند بیانگر این نکته باشد که یکی علت دیگری است. حتی میتوان اینگونه هم به قضیه نگاه کرد که فقط افراد سالم در مراسم چهارشنبهسوری حاضرشده و از روی آتش میپرند نه اینکه کسی که از روی آتش میپرد سالم و تندرست میماند زیرا افراد بیمار اصلاً حال و حوصلهای برای حضور در جمع و پریدن از روی آتش را ندارند. همین عامل سبب شده که ما فکر کنیم پریدن از روی آتش واقعاً به سلامتی ما کمک میکند و کسی که از روی آتش نپرد بیمار و ضعیف میماند. مراسم چهارشنبه آخر سال مراسمی است که اگر بهدرستی و بهدوراز باورهای خرافی انجام شود فرصتی مناسب برای دورهم جمع شدن و شادی کردن است. اگر هم درگیر خرافات شده و بخواهیم کارهایی را انجام دهیم که هیچگونه مناسبتی با یک تفریح و سرگرمی ندارد قطعاً نتیجهای جز تلخ شدن تعطیلات نوروزی را برایمان نخواهد داشت. در این نوشته به دنبال رد یا تأیید این مراسم نبودیم و فقط خواستیم با معرفی خطاهای شناختی طرز فکر خودمان را نسبت به این مراسم و دیگر مراسمها اندکی اصلاح کنیم. حواسمان باشد که گاهی برخلاف جمع حرکت کردن هم خودمان را نجات میدهد و هم سبب میشود به دیگران آسیبی وارد نشود. رضا حیدری انتهای پیام/ |