1396/12/07 |
![]() |
مخفی ماندن جرم، کودک آزاران را گستاخ میکند |
نگین باقری/ تراژدی هولناک کودکآزاری تمامی ندارد. گرچه گزارش ندادن کودکآزاری جرم است، اما شواهد چیزی دیگری را میگویند. انگار هنوز هم «چهاردیواری، اختیاری» بر شکنجهگاه کودکان سایه افکنده و مردم در گزارش دادن کودکآزاریها کوتاهی میکنند. حسین احمدینیاز، حقوقدان درباره جرمانگاری گزارشنکردن کودکآزاری میگوید: آمار فجیع و تکاندهنده کودکآزاری در کشور بسیار نگرانکننده است و علل مختلفی دارد. در واقع یکی از خصلتهای کودکآزاری این است که معمولا گزارش داده نمیشود و در خفا انجام میگیرد. بنابراین برای برونرفت از این وضعیت قانونگذار مکانیسمهای نظارتی مختلفی را پیشبینی کرده و از سمنها، نهادها، سازمانها، اشخاص و گروههایی که کودکآزاری را ملاحظه میکنند خواسته است که بلافاصله کودکآزاریها را گزارش دهند. در غیراین صورت سهلانگاری در این زمینه جرم تلقی میشود. چندی پیش اعلام شد که گزارشنکردن کودکآزاری جرمانگاری شده است. کموکیف این مساله چگونه است؟ در ابتدا باید بررسی شود که علل گستاخیها چیست که برخی جرات ارتکاب جرایم کودکآزاری را پیدا میکنند. در واقع عدم اطلاعرسانی و نبود گزارشدهی کافی در بحث کودکآزاری جرات ارتکاب چنین جرمی را بیشتر کرده است. در این زمینه اگر مکانیسمها مناسب بودند و برخوردها به درستی صورت میگرفت، شاهد این همه کودکآزاری در جامعه نبودیم. گرچه ما در این زمینه قانون داریم و قانون تکالیفی را برای ضابطان تعریف کرده است، اما بروز این دسته از جرایم به مقوله عدم گزارش کردن این موارد در جامعه هم برمیگردد. اگر ضابطان در این قضیه به خوبی ورود پیدا میکردند و گزارشهای کاملی به مسئولان داده میشد، شاهد ارتکاب جرایم کودکآزاری در جامعه نبودیم. بنابراین یکی از ضعفهای موجود عدم گزارشدهی از کودکآزاریهای رخ داده است. این در حالی است که آمار فجیع و تکاندهنده کودکآزاری در کشور بسیار نگرانکننده است و علل مختلفی دارد. در واقع یکی از خصلتهای کودکآزاری این است که معمولا گزارش داده نمیشود و در خفا انجام میگیرد. بنابراین برای برونرفت از این وضعیت قانونگذار مکانیسمهای نظارتی مختلفی را پیشبینی کرده و از سمنها، نهادها، سازمانها، اشخاص و گروههایی که کودکآزاری را ملاحظه میکنند خواسته است که بلافاصله کودکآزاریها را گزارش دهند. در غیراین صورت سهلانگاری در این زمینه جرم تلقی میشود. آیا بهنظر شما چنین جرمانگاریای میتواند از وقوع کودکآزاری جلوگیری کند؟ این نوع مجازات بهنحوی نیست که بازدارنده باشد، یعنی هنوز بازخوردی از جرمانگاری عدم گزارشدهیها در جامعه لحاظ نشده که مشخص شود چقدر اثرگذارست. آن چنان که حجم کودکآزاری نشان میدهد این قانون حالت بازدارندگی نداشته است، یعنی میزان مجازاتها و مکانیسم نظارتی بر این نوع مجازاتها به حدی نیست که آثار بازدارندگی مثبتی برای حفظ حقوق کودکان در جامعه داشته باشد و مانع کودکآزاریها شود. برای بحث کودکآزاری مکانیسم باید به حدی مناسب باشد که آثار بازدارندگی در جامعه به خوبی نمایان شود. به عبارت دیگر رعایت الزامات گزارشدهی و پیگیری آن، توجه دادسراها و دادستانها برای حفظ حقوق کودک از جمله اقدامات موثر برای مقابله با کودکآزاریهاست. در واقع نباید جرمانگاریها در حد حرف باشد، بلکه باید در عمل هم کامل لحاظ شوند. جرمانگاری عدم گزارشدهی پدیدهای است که میتواند در مکانیسم پیشگیری از کودکآزاری موثر باشد. برای مثال دادسراها حوزههایی دارند که باید فعال شوند تا به این طریق کودکآزاریها کاهش یابد. معضل کودکآزاری درد بسیار سختی است، کودکآزاریهایی که بیشتر جنسی هستند. در واقع بیماران جنسی خطرناکی در جامعه رها شدهاند که موجب بروز کودکآزاریها میشوند. این در حالی است که اگر سفت و سخت با کودکآزاریها برخورد میشد، بهتر میتوانستیم چنین معضلی را حلوفصل کنیم. با این حال باید گفت که گزارشدهیها میتواند در این راستا موثر باشد. آن چنان که در کشورهای دیگر خیلی علمیتر و آکادمیکتر با کودکآزاریها برخورد میکنند. با وجود کثرت پروندههای کودکآزاری همچنان شاهد هستیم که گزارشدهیهای ناشی از کودکآزاریها به خوبی صورت نمیگیرد، از منظر شما علت چیست؟ عدم شناخت مردم از الزام گزارشدهی هم به این مساله دامن زده است، یعنی مردم هم شناختی از گزارش کودکآزاریها ندارند. این در حالی است که گرفتاریهای مردم زیاد است و آنها دنبال دردسر نیستند. در واقع یک نوع بیاعتنایی و بیاعتمادی زمینهساز بروز این قبیل قضایا شده است. بنابراین این مسائل بیشتر به ساختار جامعه، عدم آگاهی شهروندان از این تکلیف و بیتفاوتی آنها برمیگردد. در واقع تکرار این دسته از جرایم در جامعه بهگونهای است که به یک رفتار عادی تبدیل شده است. بنابراین بیاعتمادیها هم مزید بر علت شده و مقدمات ظهور کودکآزاریها را در جامعه فراهم کرده است. ما برای حفظ کیان کودکان در جامعه بهصورت تخصصی عمل نکرده و نتوانستیم سامان مناسبی برای این وقایع اتخاذ کنیم. عامه مردم در این موارد خوب عمل نمیکنند. در واقع پرسشها، پاسخها و استنطاق و تجسسی که از افراد گزارشدهنده صورت میگیرد، علمی و آکادمیک نیست و موجب این بیاعتمادیها شده است. تاکید میکنم بیتفاوتیها، بیاعتمادیها و گرفتاریهای عدیده مردم و عدم تخصصی شدن این قضایا باعث شده که مردم کودکآزاریها را گزارش ندهند. چرا با وجود حساسیت مسائل کودکان هنوز نتوانستهایم با معضل کودکآزاری مقابله کنیم؟ متاسفانه شیوههای موجود از بعد نظارتی، قضائی و حتی در مساله ضابطان در مورد پیشگیری و مبارزه با کودکآزاری در همه ابعاد مختلف کارا و موثر نبوده است و این مسائل ضعفهای اساسی و ساختاری را نشان میدهند. از سوی دیگر، کثرت دعاوی عدیده محاکم دادگستری، گسترش جرم و جنایت و فزونی آسیبهای اجتماعی باعث شده که مسئولان قضائی کمتر به مقوله کودکان یا موضوعات مشابه در این زمینه بپردازند. آن چنان که ما شاهد بودیم در طول یک سال اخیر چند مورد تجاوز جنسی به کودکان اتفاق افتاده است که در همه موارد قربانیان کودکان نگونبختی بودند که بر اثر غفلت والدین و مسئولان و عدم توجه به این مسائل قربانی شدند و جان خود را از دست دادند. ما انتظار داشتیم که این موارد تکرار نشوند، اما نهتنها آخرین موارد نبودند، بلکه شاهد گسترش و فزونی کودکآزاریها بودیم. از سوی دیگر، سن آزار جنسی کودکان بهشدت در حال کاهش است. بنابراین باید گفت که آزار جنسی کودکان یک واقعیت بسیار تلخ و دردناک در جامعه است و در حال حاضر مسئولان قضائی و اجرایی هیچبیلان معین و مشخصی برای برونرفت جامعه از این وضعیت اسفناک ندارند. در واقع زنگ خطر این مساله مدتهاست که به صدا درآمده است. آن چنان که در پروندههایی مانند ستایش و آتنا که بار جنسی داشته هیچکار کارشناسی و گزارش مشخصی ارائه نشده است تا علل پدیداری این دست از جرایم در جامعه نمایان شوند. بنابراین میطلبد مسئولان امر برای بررسی کارشناسی و اتخاذ راهکار کارآمد با تدوین قوانینی مناسب یا بررسی ضعفهای موجود در این زمینه از این گزارشها استفاده کنند. ما همواره شاهد شدت و حدت در پروندههایی هستیم که رسانهای شده و تهییج احساسات مردمی را در پی داشتهاند، در حالی که مابقی موارد کودکآزاریها پنهان مانده است. ما هنوز نتوانستیم آزار جنسی علیه دختران را بهعنوان واقعیت تلخ بپذیریم و کار کارشناسی روی این موارد انجام دهیم. پدیداری این موارد ناشی از ضعفهایی است که ما روی آن سرپوش گذاشته و نتوانستیم برایشان راهکار مناسبی تعریف کنیم. بنابراین تا این اتفاقها نیفتد داستان کودکآزاریها همچنان ادامه خواهد داشت و شاهد تکرار موارد مشابهی برای دختران دیگر در ایران خواهیم بود. از سوی دیگر، ما نمیتوانیم صرف برخورد خشن با این موارد را پایان داستان کودکآزاریها بنامیم. چون چنین برخوردی پاک کردن صورت مساله است. درواقع همانطور که گفتم ما هنوز نتوانستیم راهکاری برای حل موضوع و برونرفت از این مسائل به دست آوریم و این دردی است که در این راستا وجود دارد. همت و اراده کافی و محکمی از سوی دستگاه قضائی، مسئولان و ضابطان برای برخورد با مقوله کودکآزاری وجود ندارد و این مساله یکی از فقدانهای موجود در حوزه کودکان است. آن چنان که به حدی کثرت موضوع و دعاوی عدیده وجود دارد که بهراحتی از کنار پرونده کودکآزاری عبور میکنیم. انتهای پیام/ |