1395/11/26 |
![]() |
اعتیاد با توسل به زور حل نمیشود |
اعتیاد زنان در جامعه به امری بدل شده که واکنشها در مورد آن متفاوت است. به عقیده برخی تاکید بر افزایش اعتیاد زنان یا زنانه شدن آسیبهای اجتماعی، نوعی سیاه نمایی از وضع موجود است، برخی نیز معتقدند اعتیاد زنان در گذشته نیز وجود داشته و امری تازه نیست. آمارها رشد اعتیاد در بین زنان را نشان میدهند و این موضوع خطراتی را برای بنیان خانواده به عنوان یکی از اصلی ترین نهادهای جامعه ایران به دنبال دارد. در این زمینه با سید حسن موسوی چلک، جامعه شناس و مددکار اجتماعی گفت و گویی انجام دادیم که می خوانید: برخی معتقدند اعتیاد زنان در گذشته نیز وجود داشته است، اما شکل پنهانی داشته و به تناسب خروج زنان از خانه، شکل آشکار به خود گرفته است. آیا واقعا اعتیاد زنان افزایش پیدا کرده است؟ اعتیاد زنان همیشه وجود داشته است؛ موضوع اعتیاد زنان، موضوع امروز جامعه ما نیست. اما به دلایل مختلف یا برای درمان مراجعه نمیکردند یا اگر مراجعهای صورت میگرفت، به مراکز رسمی که از بهزیستی و وزارت بهداشت مجوز داشتند، نمیآمدند. مراجعات بیشتر به مطبهای غیر رسمی صورت میگرفت، در نتیجه آمار مشخصی از زنان معتاد به دست نمیآمد. آنچه در حال حاضر دیده میشود این است که مراجعه کنندگان زن به مراکز درمان به نسبت قبل بیشتر شده اند که این موضوع حامل دو پیام است. یکی اینکه آمار آنها بیشتر شد، حتی کاری که خود ستاد مبارزه با مواد مخدر در حدود ۵ سال قبل انجام داده بود و در این فاصله ۵ ساله، از ۶ درصد به ۱۰ درصد رسید. پیام دیگر این است که اعتیاد در میان زنان، شیوع بیشتری نیز پیدا کرده است. به نظرم هر دو نگاه به اعتیاد زنان درست است. بنابراین هم مراجعه زنان معتاد به مراکز درمانی و هم شیوع آن در میان زنان بیشتر شده است. دلیل دیگر میتواند این باشد که ما تنوع برنامههای درمان و کاهش آسیب را در کشور داریم و خود این موضوع باعث شد کاهش آسیب، پذیرفته شود. بنابراین همین مساله باعث شد تا قبح اعتیاد در جامعه از بین برود و از سوی دیگر میزان اعتماد افراد درگیر با اعتیاد نسبت به مراکز ارائهدهنده خدماتی درمانی افزایش یابد و باعث شد که اگر کسی قصد درمان داشته باشد، اعتیاد خود را مانند قبل پنهان نکند. به طور کلی باید بگویم اینکه اعتیاد زنان یکی از موضوعات روز ماست، قابل انکار نیست؛ شاید به همین دلیل است که ما در حال حاضر مراکز خاص زنان در رابطه با اعتیاد داریم. البته مواد مخدر صنعتی و تبعات آن، همچنین جذابیتی که این نوع مواد مخدر برای نسل جوان دارد و با گسترش ارتباطات اجتماعی زنان، تاثیری پذیری این گروه از جامعه نسبت به قبل افزایش یافته است. آیا اینکه گفته میشود زنان بیشتر به مواد مخدر سبک گرایش دارند را تصدیق میکنید؟ شیب مصرف در جامعه ما در حال رفتن به سمت مواد مخدر صنعتی است و دیگر نمیتوان این موضوع را به جنس افراد نسبت داد؛ پسر و دختر ندارد. این درگیری، در حال حاضر درگیری همه گروههاست. بنابراین گرایش به این نوع مواد مخدر، در کل کشور افزایش یافته است. شما به عنوان یک مددکار اجتماعی که تجربه ارتباط رو در رو با زنان معتاد را داشتهاید، دلایل گرایش به مواد مخدر از سوی خود زنان معتاد، چه چیزی عنوان میشود؟ دلایل متعددی در این زمینه عنوان میشود، اما اکثر این افراد، کسانی هستند که در خانوادههای آنها اعتیاد وجود داشته است و این نکتهای است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. برخی استعمال مواد مخدر را به عنوان نوعی ابراز وجود میدانند و برخی از سر کنجکاوی، به این موضوع گرفتار شدهاند. ما معتقدیم آسیبهای اجتماعی به صورت یک زنجیره هستند و ممکن است فرد، درگیر یکی از حلقههای این زنجیره شود و بعد گرفتار اعتیاد به عنوان یکی دیگر از حلقههای آسیبهای اجتماعی شود. برخی از زنان معتاد مرتکب جرایمی میشوند و بعد از این موضوع، جامعه پذیرش مناسبی نسبت به آنها ندارد. در این حالت ممکن است فرد به مواد مخدر گرایش پیدا کند. به طور کلی آنچه در مورد اعتیاد زنان نگرانکننده است، این است که وقتی زنی درگیر اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی شود، تهدید نسبت به خانواده، به مراتب بیشتر است و در این حالت، جامعه و حتی خانواده نسبت به پذیرش زنان معتاد سختگیریهایی نشان میدهد. زنان نقشی کلیدی در خانوادهها دارند؛ گرایش آنها به اعتیاد، چه خطراتی برای بنیان خانواده به دنبال دارد؟ اعتیاد در ابتدا به خود فرد آسیب میزند، مساله دوم این است که ثبات خانواده مورد تهدید قرار میگیرد. نقش زن در خانواده برای فرزندان، بسیار کلیدی است و زمانی که او درگیر آسیبهای اجتماعی میشود، نظم خانواده به هم میخورد و زن معتاد، نمیتواند نقش مادری خود را ایفا کند؛ همینطور نقش همسری به درستی ایفا نمیشود. در مورد دختران هم وضع به این منوال است و برای پذیرش نقشهای اجتماعی با مشکلات جدیتری نسبت به مردان روبهرو میشوند. نوع نگاه جامعه به زن معتاد در برابر مرد معتاد بسیار متفاوت است. اعتیاد برای زنان میتواند دروازه ورود به بسیاری از آسیبهای دیگر شود و در این شرایط نمیتوان گفت خانوادههایی که زنان معتاد دارند، عمدتا ثبات نیز دارند. واقعیت امر این است که اعتیاد زنان، ثبات خانواده را از بین میبرد. آیا میتوان گفت گرایش زنان به مواد مخدر، به این دلیل است که اعتیاد را امری مردانه میدانند و برای برابری با مردان میخواهند از خلال اعتیاد خود را نشان دهند؟ خیر، ابراز وجود در مردان و زنان وجود دارد و نمیتوان چنین استدلال کرد که زنان برای ابراز وجود به اعتیاد گرایش مییابند. به نظرتان اعتیاد زنان در جامعه ما تا چه حد جدی است؟ آیا قبح این موضوع شکسته است؟ ما باید امیدوار باشیم، اما نشانهها، نشانههای خوبی نیستند؛ استعمال سیگار را ببینید، اینها آغاز یک کار خلاف است و نباید این اتفاق در جامعه رخ دهد. نظر شما در مورد طرحهای ضربتی مثل ترک اعتیاد اجباری چیست؟ برخورد ضربتی در مورد اعتیاد، هیچگاه جواب نمیدهد؛ ممکن است به عنوان یک مسکن مورد نظر باشد، برای مثال زمانی که همایش مهمی برگزار میشود، میتوان معتادان را به صورت موقت جمعآوری کرد، اما تجربه نشان میدهد ما در رابطه با اعتیاد با اعدام شروع کردیم و طرحهای متعددی برگزار شد. شاید به عنوان یک مسکن موقت به دلیلی تصمیماتی که حاکمیت میگیرد، پاسخگوی بخشی از نیاز جامعه باشد، اما این نوع برخوردها، اثربخشی پایدار در کاهش مصرف مواد مخدر ندارد. اعتیاد جنبههای مختلفی دارد و فقط جسمی نیست؛ جنبه روانی و اجتماعی آن، هیچگاه با توسل به زور حل نمیشود. پیشبینی شما در رابطه با اعتیاد زنان با توجه به افزایش آمارهای موجود، چیست؟ اعتیاد مثل یک جزیره نیست و مولفههای متعددی روی آن تاثیر دارند و آسیبهای اجتماعی را بالا میبرند. اگر جامعه مسیری را طی کند که شاخصهای سلامت اجتماعی بیشتر شود، سرمایه اجتماعی بالا رود و نشاط اجتماعی بیش از امروز شود، مسئولیت اجتماعی در جامعه افزایش یابد و آگاهیهای اجتماعی بالا روند، شاید بتوانیم روند رشد اعتیاد را کنترل کنیم؛ بر روند رشد تاکید کردم، نه اینکه بتوانیم اعتیاد را ریشه کن کرده یا کاهش دهیم. رامین علیزاده |