1395/08/10 |
![]() |
افزایش آمار اذعان به اعتیاد |
بیشترین گروه سنی درگیر اعتیاد افراد جوان در دهههای سوم تا چهارم زندگی هستند، اما در سنین مختلف همچون سالمند و نوجوان هم وابستگی به اعتیاد مشاهده میشود. با این وجود باز هم ما درباره جمعیت معتادان اطلاعات به شکل شفاف از سوی سازمان مربوطه منتشر نمیشود و همین امر باعث سیاه نمایی و برخی برداشتهای نادرست میشود. آنچه در ادامه میخوانید نظرات هومان نارنجیها، پژوهشگر اعتیاد درباره تعداد معتادان است. آیا اطلاعات مندرج درباره تعداد معتادان به شکل کاملا جامع، کامل و مطابق با واقعیتهای جامعه ثبت شده است و میتوان بهعنوان مرجع تصمیمگیریها از آن بهره گرفت؟ بله. ماموران از سوی مرکز ملی آمار جلوی در خانهها رفته و در فرایند آمارگیری از افراد وضعیت اعتیادشان را پرسیده اند. آنها هم به راحتی درباره اعتیاد و مواد مصرفی خود اطلاعات را در اختیار پرسشگران قرار داده اند. به نظر شما با وجود جو فرهنگی موجود، فرد معتاد به راحتی درباره اعتیاد خود با افراد غریبه صحبت میکند؟ افراد معتاد در این سرشماری به راحتی اطلاعات خود را در اختیار ماموران قرار داده اند. این در حالی است که قبل از انجام پرس و جو در این زمینه بنده آمار جمعیت معتادانی را که در این سرشماری بر اعتیادشان اذعان داشته باشند زیر ۵۰۰هزارنفر ارزیابی کردم، اما بعد از بررسیهای انجامشده تعداد افراد معتادی که به راحتی بیماری خود به اعتیاد را بازگو کرده بودند بیش از برآوردهای موجود بود. بنابراین میتوان تعداد بهدستآمده در این آمارگیری را آمار پایه در نظر گرفت. برای مثال در برخی از محیطهای صنعتی و کاری بیش از ۲۰ درصد مصرفکننده مواد مخدر وجود دارد. تاکنون درباره آمارهای موجود در این زمینه فقط دکترهاشمی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به شکل صریح اعلام موضع کردهاند. به نظر شما از این آمارها در تصمیم گیریها استفاده میشود؟ عدد و رقم در این زمینه چندان در تصمیم گیریها راهگشا نیست. میزان معتادان جامعه در روند دراز مدت مورد ارزیابی قرار میگیرند. اما اینکه چند درصد از جمعیت معتادان کشور زن، مرد و چه نوع مواد مخدری مصرف میکنند در سیاستگذاریها اعمال میشود. در سالهای اخیر مقوله زنانه شدن آسیبها مطرح شده است، اما برخی کارشناسان معتقدند در این زمینه بزرگنمایی شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟ بر اساس توسعه و برابری حقوق زن و مرد به نسبت آسیبهای تهدید کننده آنها نیز افزایش مییابد. برای مثال اگر از زن امروز توقع داشت که فعالیتهایش را به آشپزی و خانهداری معطوف کند به نسبت اعتیاد و آسیبهای کمتری او را تهدید میکند، اما وقتی در شرایط کنونی زن و مرد هر دو به یک میزان از حقوق، مزایا و فعالیت برخوردار باشند، طبیعتا میزان زنانه شدن آسیبها نیز افزایش مییابد. در این شرایط احتمال افزایش آسیبها در بین زن و مرد وجود دارد. برای مثال در آمریکا و اروپا میزان اعتیاد زنان و مردان از تفاوت چندانی برخوردار نیست، اما در کشور ما میزان اعتیاد در بین مردان در مقایسه با زنان ۹به یک است. به همین دلیل برخی کارشناسان بر افزایش زنانه شدن آسیبها در سالهای اخیر تاکید دارند. در شرایط موجود، آینده مواد مخدر و اعتیاد را چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر در صورت عدم توسعه برنامههای پیشگیرانه، روان درمانی در درمان اعتیاد بهکار برده نشود به نسبت مداخلات نیز چندان موثر نخواهد بود. این امر هم به همین شیوه پیش میرود. مدیریت اعتیاد در کشور با توسعه مدلهای پیشگیرانه در محیطهای کار، دانشگاهها، محلات و... افزایش مییابد و به نسبت میتوان انتظار کاهش نرخ اعتیاد در نسلهای بعدی را داشت. اما تاکنون از سوی نهادهای مسئول چنین اتفاقی رخ نداده است. برای مثال اگر درباره اعتیاد یک فیلم تهیه شود و معلمان بر سر کلاسها در این زمینه صحبت کنند باز هم به هیچ عنوان نمیتوان نسبت به پیشگیری اعتیاد در کشور امیدوار بود. بسیاری از حوزهها در کشور ما از متولی چندانی برخوردار نیستند. در زمینه مبارزه با مواد مخدر فقط بودجههای کمکی ناچیز و محدود در اختیار نهادها قرار داده میشود که به نسبت هم نمیتوان کاری از پیش برد. هنوز برخی از سازمانها مدعی ریشهکن کردن اعتیاد در کشور هستند. نهادها و سازمانهای مدعی در این زمینه قبل از هر اقدامی کارنامه و بودجههای اختصاصی در امر اعتیاد و مواد مخدر را به شکل شفاف گزارش دهند تا شیوه فعالیتهایشان مشخص شود. درضمن اعتیاد، فقر، سوءتغذیه و... به هیچ عنوان ریشه کن نمیشود، بلکه این معضلهای اجتماعی بر اساس برنامهریزیها مناسب تحت کنترل قرار گرفته میشود. اعتیاد، یک فعالیت اجتماعی است و در این زمینه مقوله ای تحت عنوان ریشه کنی اعتیاد معنا ندارد. کمبود بودجه تنها نقطه ضعف در این زمینه است. زهرا سلیمانی |