1395/05/11 |
![]() |
جای خالی مهارتهای ارتباطی در بین زوجها |
کوروش محمدی بر اساس بررسی های انجام شده بیشترین میزان طلاقها در پنج سال اول زندگی رخ می دهد و دخالت خانواده ها نیز از موثرترین عوامل در طلاق عنوان شده است. این در حالی است که نحوه آشنایی و پذیرش همسر در سال های اخیر در جامعه ما نسبت به گذشته دستخوش تغییرات فراوان بوده است. بنابراین نحوه شناخت و کسب مهارت های ارتباطی باید از سنین کودکی در برنامه های آموزشی گنجانده شود تا به این ترتیب از سنین پایین بتوان افرادی مطلع در امر ارتباطات و مهارت های زندگی پرورش داد. هماکنون وضعیت ازدواج و ثبات این امر در کشور ما در مرحله گذار قرار دارد. جامعه ما از وضعیت سنتی به سمت صنعتی پیش می رود، اما در این مرحله یک بخش از تعاملات بین اعضای جامعه را نادیده گرفته و توان همراهی با تغییر و تحولات اقتصادی در حوزه اجتماعی به طور همزمان امکان پذیر نیست. دولت ها در دوره های گذشته در پیش بینی برنامه های چشم اندازهای ۲۰ساله فقط به توسعه اقتصادی توجه داشته اند و توجه به شاخصهای اجتماعی و بحث ارتباطات بین اعضای جامعه را چندان مورد توجه قرار نداده اند. هنوز در جامعه ما بسیاری از مسائل اجتماعی و ارزش ها در این زمینه مورد توجه قرار نمیگیرد. امروزه ازدواج ها بر مبنای شرایط جدید اتفاق می افتد و در این وضعیت شناخت کافی برای ازدواج امکان پذیر نیست. اکثرا این نوع آشنایی ها در بیرون از ارزش های خانواده شکل میگیرد. ازدواج ها در این شیوه خارج از عرف و خارج از ارزش های خانواده و با ارتباطات کاملا احساسی انجام می شود، بر این اساس زمانی که از افزایش طلاق در جامعه حرف میزنیم باید تحولات ریشه ای در روابط اجتماعی جامعه مورد ارزیابی قرار گیرد. ضرورت کسب مهارت ارتباطی برای ازدواج در شرایط کنونی برخی ارتباطات فاقد ارزش و به دور از مهارت های ارتباطی و اجتماعی شکل می گیرد که در بسیاری از موارد این ارتباطات به ازدواج منجر میشود. طبیعتا این افراد به دلیل عدم شناخت کافی در همان سال اول در پذیرش یکدیگر دچار مشکل میشوند. به این ترتیب اغلب زوج ها توانایی تشخیص تفاوت های یکدیگر را ندارند. باید دانست افراد در تشکیل روابط مبتنی بر احساس فقط روی مسائل سطحی تمرکز کرده و مشکلات و تفاوت های عمقی شخصیتی را درک نمی کنند. از سوی دیگر، دوستیهای قبل از ازدواج در اشکال مختلف از جمله دوستی های تلفنی، فعالیت در شبکه های اجتماعی و ... هر یک از ایرادات متعددی برخوردار است، چون این افراد به دور از نظارت و به دور از ارزش های خانواده به روابط پیش از ازدواج ورود پیدا می کنند. در این شرایط بعد از ازدواج نیز انگیزه خیانت در هر دوی این افراد شکل می گیرد، آن هم به این دلیل که این افراد کاملا ملموس شاهد پنهان کاری های طرف مقابل بوده و این نحوه رفتار باعث کاشت بذر بی اعتمادی و خیانت در وجود آنها می شود. بنابراین بی اعتمادی و شک و تردید زوجها نسبت به یکدیگر آغاز یک رابطه جهنمی است که در ازدواجهای اخیر شاهد آن هستیم. دلیل بروز چنین بینش و نگرشی نسبت به یکدیگر وجود روابط رویایی قبل از ازدواج است. تجملگرایی، درد مضاعف زندگی در سال های اخیر برخی ازدواج ها مبتنی بر اصول مناسب و عقلانی زندگی شکل نگرفته است و از سوی دیگر جامعه ما درگیر مسائلی همچون تجملگرایی شده است، یعنی جامعه ما با چشم و همچشمی و تجملات مادی خود را درگیر کرده است. در این سبک زندگی اصول و نکات کلیدی در بین خانواده ها فراموش شده و خانواده ها خود را درگیر نگاه دیگران و زندگی کردن از بعد توجه و تایید دیگران محدود می کنند. در این شرایط زوجها به سرعت نسبت به نیازهای غریزی، احساسی، عاطفی و... از در کنار هم بودن غافل می شوند و بیشک با گذشت زمان دیگر این افراد توانایی پذیرش یکدیگر را نخواهند داشت. در این مرحله از زندگی کج فهمی ها و کجرفتاریها در بین افراد رشد می کند و با گذشت مدت کوتاهی در بین زوجها طلاق عاطفی بروز می کند. طلاق عاطفی خیانت های خانوادگی یا طلاق رسمی را به دنبال دارد. باید دانست هم سهلگیری و هم سختگیری بیش از حد خانوادهها در روابط فرزندان با جنس مخالف می تواند با پیامدها و مشکلات عدیدهای همراه باشد. در بین خانواده های ایرانی نسبت به چگونه ارتباط برقرار کردن و رابطه سالم برای فرزندان چندان شفافسازی نشده است. افراد با تربیت به این سبک نادرست و با استفاده از هویت و استقلال کاذب دریافت شده از گروه همسالان به جامعه ورود پیدا میکنند. در این مرحله فرد به دلیل عدم کسب مهارت دچار مشکل میشود. اکثر این افراد بعد از ازدواج هم به دلیل سهلگیری یا سخت گیری های بیدلیل و ناکارآمد بیاعتمادی در روابطشان موج می زند. در این بین استفاده از شبکههای مجازی بین خانوادهها میتواند مخرب باشد. فرد با عضویت در کانالهای متعدد با افراد متعدد ارتباط برقرار می کند. شکلگیری روابط در شبکههای مجازی باعث بروز جلوه های خشونت میشود. این امور وقت و انرژی لازم را در زندگی مشترک افراد میگیرد. زوج ها با برقراری ارتباط و گذران وقت در شبکههای اجتماعی از ایجاد ارتباط با همسر و پرداختن به امور زندگی خود وا می مانند. از پیامدهای این شیوه زندگی بروز اعتیاد مجازی در بین زوج ها و غفلت از شریک زندگی است. نقش رسانهها در ترویج شیوههای صحیح زندگی مشترک نباید نقش رسانه ها را در ترویج شیوه های صحیح زندگی مشترک نادیده گرفت. هم اکنون رسانههای مجازی و ماهواره ها در افزایش پروژه طلاق در جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. این امر را می توان در قالب جنگ نرم و گسست اجتماعی مورد بررسی قرار داد. این امر به عنوان یک حلقه مفقوده در رسانههای کشور محسوب می شود. باید دانست که این نارسایی هم اکنون در شبکه های مجازی نیز وجود دارد. برای مثال طی دوره های متعدد شورای عالی مجازی برنامهها و نشست های متعددی برای فیلترینگ شبکههای مجازی برگزار می کنند، اما باید دانست که مشکل اصلی فیلترینگ نیست، بلکه مشکل اصلی عدم تولید برنامههای مناسب از سوی رسانه ملی و جذب مخاطب است. انتهای پیام/ |