جامعه و شهروند 1398/12/10 |
![]() |
کنترل کرونا با آموزش غیرحضوری دانشآموزان |
با توجه به شرايط اضطراري که کشور ما بهدليل شيوع ويروس کرونا با آن مواجه است، قرار است که آموزشهاي مدارس از طريق فضاي مجازي و شبکههاي تلويزيوني انجام شود. از سوي ديگر بسياري از خانوادهها با حضور فرزندانشان در مدارس مخالفت ميکنند و مسوولان بهداشت نگران دانشآموزان هستند که محيط مدارس ميتواند بهعنوان يک منبع گسترش ويروس مدنظر باشد. دستور تعطيلي مقطعي مدارس در روزهاي آينده صادر شده و مسئولان در حال جمع بندي تعطيلي مدارس تا 15 فروردين هستند و آموزشهاي از راه دور بهعنوان يک راهکار مدنظر است. نکته مهم در اين رابطه کمترين آسيب به دانشآموزان در حوزه آموزشي است که با تعطيلي مدارس آموزشهاي آنها مختل نشود و قرار است از امروز در شبکههاي صدا و سيما همچون آموزش و فضاي مجازي، کتب درسي مقاطع مختلف با زمان بندي مشخص به دانشآموزان آموزش داده شود. آموزش از طريق تلويزيون در شرايط بحراني، يک راهکار امتحان شده در جهان است و حتي بسياري از کشورها مانند استراليا، در شرايط عادي بهدليل گستردگي جغرافيايي، در اين زمينه پيشرو بودهاند و از طريق تلويزيون، مخابرات و به شکل اينترنتي با تاريخ 30ساله گام برداشتهاند. بيترديد اين امر يک گام مثبت در حوزه نظام آموزشي و در راه مقابله و پيشگيري با ويروس کروناست و بايد از آن استقبال کرد. اما ضرورت داشت که اين نوع آموزشها از سالها قبل با تکميل زيرساختها آغاز ميشد و حالا به شکل آزمون و خطا در شرايط بحران فعلي براي اولين بار مورد کاربرد قرار نگيرد و ضعفهاي آن در شرايط عادي برطرف ميشد. طبيعتا آموزش تنها عرصهاي در جهان است که مسئولان آموزشي در دنيا با پيشرفت تکنولوژي نتوانستهاند آن را کاملا غيرحضوري کنند. در حوزه آموزش، ارتباطات انساني، چهره به چهره و عاطفي ميان معلم و دانشآموزان حرف اول را ميزند و باعث شده که آموزش هيچگاه غيرحضوري نشود و با همه پيشرفتهايي که دنيا در حوزه اينترنت و ITداشته، اما همچنان حضور دانشآموزان در مدارس يک الزام است تا اهداف آموزشي محقق شود. اما در شرايط بحراني و اضطراري فعلي که شيوع کرونا سلامت دانش آموزان را تهديد ميکند، اين نوع آموزش ميتواند آسيب کرونا را در کشور کاهش دهد، ولي ارتباط حسي و عاطفي که در آموزش مورد نياز است، بيشک از نظام آموزشي کشور حذف خواهد شد. از سوي ديگر کمبودهاي فني بسياري در اين رابطه وجود دارد، چون سرعت اينترنت در ايران نسبت به استانداردهاي جهاني بسيار پايينتر است. در اين زمينه وزارت ارتباطات بايد يک دستورالعملي براي افزايش اينترنتهاي مدارس يا اينترنت اختصاصي با سرعت بالا و نت ويژه به معلمان و دانش آموزان اختصاص دهد تا مشکلي در اين رابطه به وجود نيايد و اگر با اينترنت عادي بخواهيم آموزشهاي لازم را ارئه دهيم قطعا با مشکل روبهرو خواهيم شد. نکته دوم آموزشهاي از راه دور، ضعف زيرساختها در مدارس است. بهعنوان مثال معلم در کلاس حضور پيدا ميکند و دوربين با کيفيت بالا بايد روي معلم و تخته سياه تنظيم شود و با بچهها با معلمشان ارتباط دو طرفه داشته باشند، اينکه معلم فقط آموزش دهد، در بسياري از مواقع امکان درک مفاهيم کتب و آموزشها وجود ندارد و امکان پرسيدن سوال از سوي دانش آموز هم وجود ندارد. معمولا مدارس ما شبکههاي اينترنتي منسجمي مانند دانشگاهها ندارد و معمولا سايتها به يک مرکز در داخل مدارس متصل هستند و مدارس در طول سال از آنها استفاده نميکنند و کمتر مدرسهاي در کشور وجود دارد که زيرساختهاي کافي براي آموزش از راه دور داشته باشد و کمبود اين امکانات ميتواند به ارتباط درست دانش آموز و معلم بهعنوان اصل آموزش کارآمد آسيب جدي وارد نمايد. از سوي ديگر بسياري از خانوادهها امکاناتي همچون کامپيوتر، تبلت و گوشي مناسب ندارند تا همه دانش آموزان از اين آموزشها بهرهمند شوند. با اين اوصاف و با توجه به شرايط اضطراري که در آن قرار داريم ما بايد به اين سمت و سو حرکت کنيم و چه خوب است که از اين تجربه براي آينده استفاده نماييم و با اين اقدام با آزمون و خطا همراه نباشد. محمدرضا نیکنژاد انتهای پیام/ |