جامعه و شهروند 1398/10/18 |
![]() |
شادی و نشاط، عاملی اثرگذار در جلوگیری از اعتیاد |
سالهاست که جامعه ما با فضاي فرهنگي و اقتصادي نامساعد مواجه است. همچنين رشد بالاي بيکاري، محدودسازي فضاهاي فرهنگي، نشاط و شادابي در اجتماع و همچنين سختگيريهاي بيمورد موجب شده که فضا براي رويارويي جوانانمان با موادمخدر فراهم شود. آمارهاي سازمان ملل متحد نشان ميدهد که ايران در خاورميانه بيشترين آسيب اعتياد را دارد و همواره رقم ميليوني معتادان ما رو به افزايش است. حتي افغانستان هم که توليدکننده مواد مخدر است، اندازه ما معتاد ندارد. علت اين مساله فقط به ورود موادمخدر و انسداد فيزيکي مرز مربوط نيست. اين يک بخش از مشکلات است، بخش ديگر آن مواردي است که مرکز پژوهش مجلس و مراکز پژوهش کشور بررسيهاي خود را روي آن انجام دادهاند. درصد اندکي از اعتياد به دسترسي مردم به مواد مخدر برميگردد. اينگونه نيست که مواد مخدر در اختيار هر کسي باشد. بخش عمده از اعتياد ريشه در مسائل اجتماعي، اقتصادي و رواني دارد. ما در طول سالها کار امنيتي، اطلاعاتي و انتظامي براي انسداد فيزيکي مرزها انجام داديم که البته نياز به تقويت، تکميل، حمايت از نيروهاي مرزباني، افزايش بودجه و ايجاد اشتغال پايدار در نقاط مرزي دارد. از سوي ديگر، ما در داخل به فضاهاي ورزشي، فرهنگي و ايجاد فضاهاي مبتني بر ترويج نشاط اجتماعي و شادابي نياز داريم تا بتوانيم جلوي مواد مخدر را در کشور بگيريم، اما ما با فقدان امکانات ورزشي مواجه هستيم. تصاويري که رسانهها نشان ميدهند، همه جاي ايران نيست. اين در حالي است که وقتي يک کنسرت مبتني بر موسيقي محلي، سنتي و ايراني در شهرستانها حتي در مناطق مرزي لغو و اجازه داده نميشود که جوانان يک ساعت سرگرمي داشته باشند، طبيعي است که رشد مواد مخدر اتفاق ميافتد. دليل گسترش مواد مخدر همين است. شما نگاه کنيد در جهان چگونه جوانان خود را سرگرم ميکنند. ما معتقد به برگزاري لهب و لهو و مسائل غيراخلاقي نيستيم، اما نبايد جلوي شاديهاي اجتماعي، اخلاقي، قانوني و اسلامي مردم را بگيريم. وقتي در مناطق روستايي و شهرستانهاي مرزي ايجاد اشتغال نکرده و مردم کار و درآمد ندارند، حتي امکان زيست و حيات حداقلي موجود نيست، نميتوان توقع داشت که آنها از طريق قاچاق مواد مخدر امرار معاش نکنند. به هر حال مردم نياز به اشتغال، درآمد، شادابي و نشاط اجتماعي دارند. براي مثال نميتوان از مردي که همسر يا فرزندش در حال جان دادن است و پول بيمارستان ندارد، توقع داشت که قاچاق مواد مخدر انجام ندهد. خلاف اخلاق است که از اين فرد توقع داشته باشيم مرگ همسر و فرزندش را ببيند، اما به روي خود نياورد. از اين رو بايد گفت که گسترش قاچاق مواد مخدر در گرو اين مسائل است. اين در حالي است که در مناطق مرزي توسعه نيافته تبعيض فشارهاي قومي رايج است و مردم دچار مشکلات و آسيبهاي عديدهاي هستند. بايد با فعاليت باندهاي بينالمللي و باندهايي که قصد ترانزيت موادمخدر را در ابعاد گسترده دارند، مقابله کنيم، اما ما به اين مساله توجه نکرديم که در مناطق مرزي بستر کار اقتصادي، درآمدزايي و اشتغالزايي ايجاد کنيم. قطع یقین مردم تا وقتي نان براي خوردن نداشته باشند، به آسيبهاي اجتماعي روي خواهند آورد. بنابراين نميتوان مردمي را که اشتغال ندارند و از سر فقر در کار مواد مخدر وارد ميشوند، اعدام کرد. اعدام راه درستي براي حل مشکلات فقر مردم نيست. اگر نيروي انتظامي تاکنون بر انجام اعدام پافشاري داشته بايد تجديد نظر کند. قوه قضائيه هم بايد پاسخگو باشد که چرا معتقد است فقط با اعدام بايد مشکلات حوزه موادمخدر را حل کرد. اين در حالي است که اگر اعدام راهگشا بود تاکنون اعتياد ريشهکن شده بود. جلیل رحیمی انتهای پیام/ |