جامعه و شهروند 1398/10/12 |
![]() |
دخالت دنياي مجازي در شکل گيري قمار اینترنتی |
گرايش به سايت هاي شرط بندي با انگيزه رواني و اجتماعي همراه است. همه رفتارهاي انسان نخست در ذهن شکل ميگيرد، يعني فرد قبل از وقوع رفتاري در ذهن و فکر خود به آن ميپردازد که آن را انجام دهد يا نه. بنابراين در ابتدا بايد ببينيم فکر شرکت در شرط بنديهاي آنچناني نشأت گرفته از کجاست. بايد شخصيت افرادي را که در سايتهاي شرکت بندي حضور دارند بررسي کنيم. قطعا اين رويکرد با انگيزه و اراده همراه است، چون فردي را نميتوان مجبور به شرط بندي کرد. هر فرد در زندگي خود تحت آموزشهايي بوده و مشاهداتي از محيط داشته است. بر اساس آموزش و مهارت هاي زندگي است که عدهاي ميتوانند خيلي سريع ذهن خود را سازمانبندي کنند. البته گاهي ما از ديگران الگو ميگيريم. به عبارت ديگر وقتي ميبينيم يک نفر در سايتي شرطبندي کرده و برده است، ميگوييم چرا ما اين کار را انجام ندهيم و نبريم. بنابراين نقش پذيري در جامعه و جنبه يادگيري آن مطرح است. برخي از ما در اين تفکر به سر ميبريم که با کار معمولي نميتوان به جايي رسيد و عده اي با شرط بندي در زندگي پيشرفت کردهاند. از سوي ديگر، جامعه ما الگوهاي بدي دارد، يعني يک شبه مي توان ميلياردر شد. در واقع اين ذهنيت باعث ميشود که افراد به سايت هاي شرط بندي روي بياورند. با وجود اين، محرک ها هم مزيد بر علت هستند. زندگي قمار خانه نيست. بايد زحمت کشيد، کار کرد و بنا به استعدادها به جايي رسيد. اين قانون بايد در ذهن باشد. براي مثال چرا يک نفر نميتواند با شرط بندي دکتر و پروفسور شود؟ چون براي طي اين مسير بايد درس بخواند، ديپلم بگيرد، به دانشگاه برود، تحقيق کند تا استاد شد. بنابراين يک شبه فردي نمي تواند پروفسور شود. از آنجايي که جامعه دچار کالازدگي و مادگي گرايي است، ذهن بر اساس آن شکل گرفته است. همچنين مشاهداتي وجود دارند که موجب تحريک براي حضور در سايت هاي شرط بندي ميشوند. به عبارت ديگر جامعه دائما ميگويد با شرکت در فلان قرعه کشي برنده ميشويد و اين مساله موجي از ترغيب را در ميان مردم به راه مي اندازد. اغلب پشت شرطبنديها کلاهبرداري است و بايد به اين مساله توجه کرد، اين تصور به وجود آمده که با زندگي معمولي نميتوان به جايي رسيد و هم محرکهايي بهدليل منافع خود از بيرون انواع شرطبنديها را تبليغ ميکنند. از اينرو برخيها اراده کرده و در سايت هاي شرط بندي شرکت مي کنند. در واقع جامعه به سمت قمار مي رود و يکي از خطرات مهم براي نسل جوان است. رسيدن، حرکت، فعاليت، کيفيت، کميت و همچنين شرايط زندگي بايد موجب شکل گيري زندگي مساعد شود. بايد اين شرايط را ايجاد کنيم. روزانه براي بنده پيامکهايي با مضمون شرکت در فلان قرعه کشي ميآيد که من را رنج مي دهند، بايد براي رسيدن به نقطه مطلوب تلاش کرد. بدون راه رفتن و حرکت زندگي بيمعني است. زماني که جوانان بيکار باشند و دست شان به جايي نرسد پديده شرکت در سايت هاي شرط بندي در جامعه پخش ميشود که از سيانور بدتر است. جوان بيکار حق زندگي دارد و زماني که وقتي اشتغالي در کار نيست و از آينده خود نامطمئن است، از جامعه رانده ميشود و خود را دلخوش به سايت هاي شرط بندي ميکند. بايد عدالت اجتماعي برقرار باشد که با توجه به شرايط فعلي امري محال نيست. وقتي جوان تحصيلکردهاي ميبيند که روابط جاي ضوابط را گرفته و آقازادهاي ماشين مدل بالا زير پايش است و او حتي نمي تواند دوچرخه اي بخرد، با انواع آسيب هاي اجتماعي روبهرو مي شويم. جوانان بيکار زیادی داريم و از اشتغال خبري نيست. اکنون گرايش به سايتهاي شرط بندي در دهه 70 بيشتر است و مابقي افراد هم با توجه به سنت و آموزشهاي غيرمستقيم چگونگي شکل دادن به زندگي را در ذهن خود داشتند و بعدا شرايط در دنياي مجازي بهگونهاي رقم خورد که ساختار ذهن را مختل کرد. بنابراين دنياي مجازي هم در شکل گيري قمار دخالت دارد و در قمار هم هيجان موج ميزند، چراکه منتظر تغيير هستيم. حسن عشایری انتهای پیام/ |