جامعه و شهروند 1398/10/02 |
![]() |
نیازمند فضای اجتماعی قدرتمند در پس برگزاری انتخابات هستیم |
نهاد و فرآیندهای برگزاری انتخابات در شرایط فعلی جامعه ما به مثابه یک دو راهی است که به دو مقصد کاملاً متفاوت منتهی میشود که طبیعتاً آثاری متفاوت هم بر جامعه و آینده دارند. ما اکنون در آستانه این دو راهی قرار داریم و سیستم اداره کننده فرآیند انتخابات در کنار بقیه اجزای ساختار سیاسی کشور، چه اجزای رسمی و چه بخشهای مدنی هستند که این امکان را دارند تا انتخاب کنند که کشور به کدامیک از این دو مسیر هدایت شود. اساساً فلسفه وجودی نهاد انتخابات در نظامهای سیاسی ناظر به ایجاد همگرایی از میان تکثرهای موجود در جامعه است. به این معنا که هر جامعه انسانی به شکل طبیعی وجود گرایشها، نحلههای فکری و مطالبات مختلفی را تجربه میکند که تحقق همزمان همه آنها امکانپذیر نیست. فرآیند انتخابات کاری میکند که در دورههای زمانی مشخص و مکرر امکان تسلط گرایش اکثریت در جامعه فراهم شود. این فرآیند به خودی خود انجام یک قضاوت فراگیر و عمومی درباره عملکرد گروهی که در دور قبل وارد قدرت شدهاند نیز است. پذیرش ارزشها و فرآیندهای دموکراتیک در واقع جایگزینی است برای منازعات خشن در مسیر کسب قدرت که البته در کنار آن نیز به رسمیت شناختن حقوق گروههای اقلیت هم محقق میشود. با این تفسیر، به رسمیت شناختن، پذیرش و تحقق اصول و چارچوبهای استاندارد فرآیند انتخابات در شرایط فعلی میتواند این مقطع را به نقطه عطفی برای احیای وحدت داخلی تبدیل کند. خصوصاً بعد از اتفاقات آبان ماه که به شکل مشهودی هم نیاز جامعه به بازسازی همگرایی درونی را نشان میداد و هم نیاز بخش مهمی از جامعه به دیده شدن و رسمیت پیدا کردن صدایش در بالادست قدرت. به عبارت دقیقتر انتخابات میتواند آزمون فیصلهبخش مقطعی کشور برای عبور از اختلافنظرهای سیاسی داخلی باشد.اختلافنظرهایی که البته وجود آنها کاملاً طبیعی و قانونی است. البته نباید ناگفته بماند که در سالها و خصوصاً ماههای اخیر تقریباً تمام ارکان کشور از لزوم رفتن به سمت وحدت و همگرایی سخن گفتهاند اما اشکال کار جایی است که رسیدن به این نقطه را در مسیر دستورات سیاسی و عمومی تعقیب کنیم. چه تجربه جوامع دیگر و چه تجربه آزموده شده در کشور خودمان به روشنی گواه این است که همگرایی و وحدت یا از این مسیر محقق نمیشود یا اگر بشود چندان پایدار و کارآمد نیست. چرا که یکی از مهمترین فاکتورهای یک همگرایی مؤثر در این نوع از وحدت وجود ندارد که آن هم اقناع عمومی در اثر وجود حس مشارکت در تعیین سرنوشت در جامعه است. فارغ از این نگاه، فرآیند انتخابات نه تنها مسیری منتهی به همگرایی نخواهد بود که اتفاقاً رقابتها و تنازعات سیاسی منتهی به آن خود تبدیل به عوامل بسیار تأثیرگذاری در قطبیسازی جامعه و تقابلات اجتماعی میشوند. کما اینکه در ادوار قبلی انتخابات به وضوح دیدهایم که چگونه رفتارهایی مثل اتهامزنی به رقبا، تکفیر طرفهای مقابل، طرح مسائل غیرواقعی و به دور از حقیقت، اتهامزنی و... آسیبهایی را بدنبال داشته است. رفتارهایی که هر دوره نسبت به آنها ابراز نگرانی میشود اما در دوره بعد نمونههای تشدیدشدهتری از آنها بروز پیدا میکنند. اکنون زمان کافی برای ما وجود دارد که در انتخابات پیش رو فارغ از نتیجه آن؛ بیندیشیم چه فرآیند و مسیری طی شود. اما وقتی که وارد هر کدام از این مسیرها شویم دیگر برای مقصد آن هیچ امکان انتخابی وجود نخواهد داشت و اینگونه نیست که توقع داشته باشیم که در راه اول قدم بگذاریم اما به مقصد راه دوم برسیم. یعنی اینکه اگر در این مقطع دایره انتخاب واقعی مردم را به واسطه انواع روشها، تنگ کردیم نباید منتظر این باشیم که چنین انتخاباتی در جامعه حس مشارکت در تعیین سرنوشت را ایجاد کند و باعث همگرایی شود. ما در شرایط فعلی سخت نیازمند فضای اجتماعی قدرتمند و پایداری در پس برگزاری انتخابات هستیم و برای آن باید در همین مقطع فعلی، بسیاری از ضروریات را بپذیریم و قبول کنیم. محمد کاظمی انتهای پیام/ |