تریبون آزاد 1398/09/14 |
![]() |
رعایت بوروکراسی و نقش آن در هدایت جامعه به سمت حکمرانی خوب |
بوروکراسی به گفته ماکس وبر عین عقلانیت است و زمانی که دولت- کشورها از دوران سنتی یا کاریزماتیک به عصر جدید وارد میشوند با قانون، سلسله مراتب، نقشها و تخصص سیاستگذاری میکنند. بوروکراتها نیز انسانهایی نخبه و متخصص هستند که مصلحت ملت و دولت را میدانند و با رویکردهای واقعگرایانه جامعه را به سمت توسعه سوق میدهند. بوروکراسی قواعدی دارد که رعایت آنها میتواند در فرآیندهای سیستم در بخش اجرائیات، جامعه را به سمت حکمرانی خوب سوق دهد و رعایت نکردن آنها میتواند بوروکراسی را به سازوکاری مانع و امتناعی ساختاری در سیاستگذاری عمومی بدل کند. ۱-کمیت تصدیگری و فراموشی کیفیت امور حاکمیتی: حکومت مجموعه نهادهای بوروکراتیکی است که باید در زمان شکست بازار وارد عمل شود، بازار با توجه به دست نامرئی و نظم خودجوش اغلب خودتنظیمگر است، به علت ترکیب فرهنگ آرمانگرای سنتی با اندیشههای چپگرا، روایتی ایجاد شده است که باعث سلب مسوولیت از شهروندان و توقعات فزاینده از حکومت است. ۲-روح قبیلهای و فرقهای بوروکراسی در عصر اطلاعات: زمانی که امور حاکمیتی به حاشیه رفت، بوروکراسی نهادهای حکومتی به جای پرداختن به امور عمومی بر اساس مصلحت و منافع ملی و همینطور پوشش دادن سیاستهای حاکمیتی، به سمت تصدیگری حرکت میکنند. تصدیگری یعنی مقابله با بخش خصوصی و وابسته نگه داشتن شهروندان و سوق دادن مداوم آنها از طبقات متوسط به سمت طبقه پایین، این رفتار در چرخه استدلالی ناکارآمد که از سوی روشنفکران چپگرا و سنتگرایان آرمانگرا تشدید میشود باعث افزایش کمیت بدنه حکومت میشود. به تدریج شهروندان مستخدم دولت و وابسته آن میشوند، بخش خصوصی که وظیفه اصلی سامان دادن به اقتصاد و فرهنگ را بر عهده دارد به تدریج ضعیف میشود و نهادهای حاکمیتی همه بخش خصوصی را مستخدم خویش میکنند. وقتی واردات، صادرات و بخشهای عمده تولید در اختیار حکومت باشد و حتی بازنمایی و تصاویر را نیز حکومت تصدیگری کند، امکان انحصار قدرت و ثروت در نهادهای بوروکراتیک فراهم میشود. ۳- خرد برنامهریزی و فراموشی نجاتبخشی سیاست خودجوش: در زمینه چرخاندن بوروکراسی سنگین کشور هر گونه کمک گرفتن انحصاری از هر دانشی که نگرش انتقادی نداشته باشد و با محافظهکاری قصد انجام وظیفه داشته باشد، وضع کشور را بهبود نخواهد بخشید. روایتهای پزشکی، مهندسی و مدیریت با گزارههای غلط مبتنی بر اینکه ما سیاست نمیدانیم و قصد خطمشیگذاری عمومی یا برنامهریزی راهبردی داریم، بیشترین ضربه را به دولت ملت زدهاند. سندها، برنامهها، سیاستها و چارچوبهایی که شبکههای قدرت، سازوبرگهای ایدئولوژیک و نظم خودجوش اجتماعات انسانی را نادیده میگیرند نه تنها خلاقیت و آزادی شهروندان را سلب میکنند، بلکه سیستم بوروکراسی بزرگ و بیقاعدهای را شکل میدهند که خود عامل بحرانهاست. اساسا موضوع دولت، حکومت و بوروکراسی ماهیتی سیاسی دارد و اگر هر روایت سنتی و مدنی قصد کند، بدون توجه به شبکههای قدرت و فهم درست منافع ملی تنها با نرمافزار و الگوهای نظری و دادههای کمی برنامهنویسی کند، تجربه دوازده برنامه نوشتهشده در ایران معاصر تکرار خواهد شد. جامعه پیچیده است، متغیرها بیشمارند و نظمها از قبل مشخص شدهاند و نادانی انسانها برای برنامهریزی بیش از حد تصور است. بنابراین چارهای جز احترام به جامعه، شهروندان و بخش خصوصی نیست. روح الله اسلامی انتهای پیام/ |