جامعه و شهروند 1398/09/12 |
زنان سرپرست خانوار و افزایش زنانه شدن آسیبهای اجتماعی |
کارشناسان معتقدند زنانه شدن آسیبهای اجتماعی بار مضاعفی را بر دوش زنان سرپرست خانوار قرار داده و آنها را با مشکلاتی از قبیل فقر، انزوای اجتماعی، بیکاری و غیره مواجه میکند. آمار مسائل، مشکلات و آسیبهای اجتماعی هر سال بیشتر میشود. افزایش نرخ طلاق، تکدیگری، گسترش اعتیاد، رشد روزافزون کارتنخوابها نشان از افزایش مسائل اجتماعی در جامعه هستند که در این میان پایینآمدن سن اعتیاد، زنانهشدن اعتیاد و حتی زنانهشدن پدیده کارتن خوابی نیز بیش از پیش مشاهده میشود. این امر میتواند حاکی از یک مساله نوظهور به نام زنانهشدن مسائل و آسیبهای اجتماعی هستند. در واقع امروزه زنان بزرگترین قربانیان آسیبهای اجتماعی در جامعه کنونی به شمار میروند که تحت تأثیر مشکلات موجود گاهی به دامان اعتیاد، تکدیگری، سرقت و ناهنجاریهای اجتماعی پناه میبرند. *منظور از مسائل و آسیبهای اجتماعی چیست؟ منظور از آسیب اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی رسمی و غیررسمی جامعه محل فعالیت کنشگران قرار نمیگیرد و در نتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو میشود. در واقع آسیبهای اجتماعی پدیدههایی واقعی، متغیر، قانونمند و قابل کنترل و پیشگیریاند. بطوریکه کنترلپذیری آسیبهای اجتماعی، شناخت علمی آنها را در هر جامعهای برای پاسخ به پرسشهای نظری و عملی و کاربردی از ایدهها و یافتههای علمی تولید شده در برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت برای مقابله صحیح با آسیبهای اجتماعی، درمان یا پیشگیری از گسترش و پیدایش، ضروری و پر اهمیت میسازد. زنانهشدن آسیبهای اجتماعی با مساله وضعیت زنان در جامعه بیارتباط نیست. با توجه به افزایش آمار زنان سرپرست خانوار و مسائل و مشکلاتی که برای این قشر از جامعه وجود دارد و ناکافی بودن حمایتهای دولتی از آنها زمینههای فقر و در نتیجه ارتکاب آسیبهای اجتماعی در میان این افراد بیش از پیش فراهم میشود. بر اساس تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که عهدهدار تامین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانواراند. این گروه از زنان را میتوان به دستههایی تقسیم کرد. مانند: زنان طلاق گرفته، زنان بیوه، زنانی که همسر آنها از کار افتاده و یا بیکار است، زنانی که همسران آنها معتاد بوده و هزینههای زندگی بر عهده خودشان است، زنانی که همسرانشان در زندان به سر میبرند و زنانی که همسرانشان برای یافتن شغل یا هر دلیل دیگر مهاجرت نمودهاند. *چرا زنانه شدن آسیبها با وضعیت زنان سرپرست خانوار گره خورده است؟ زنان سرپرست خانوار به دلیل مواجهبودن با مشکلاتی نظیر عدم دسترسی به فرصتهای شغلی برابر با مردان، سطوح پایینتر سواد و دستمزدهای کمتر نسبت به گروههای دیگر بسیار آسیبپذیر هستند. در واقع سرپرستی خانوار مستلزم تامین منابع مالی و معنوی اعضا خانواده است و بر اساس تقسیم کار جنسیتی رایج، نقش سرپرستی بر عهده مردان است و زنان از ابتدا برای اجرای این نقش آموزش داده نمیشوند و در عوض از الگو و اصول جنسیتی رایج برای زنان پیروی میکنند. حال در شرایطی که به هر دلیلی تقسیم کار جنسیتی کاراییاش را از دست دهد، زنان با موقعیت دشواری مواجه میشوند که پتانسیل افتادن در دام آسیبهای اجتماعی، روانشناختی و جسمانی را در آنها بالا میبرد. به گونهای که مهمترین مشکل قرارگرفتن در این موقعیت ایفای نقشهای دوگانه داخل و خارج از خانه است. ایفای نقش مادی، رسیدگی به امورات منزل و خانهداری، تلاش برای کسب فرصتهای شغلی مناسب که در اغلب اوقات بسیار نادر است و انجام فعالیتهای اقتصادی چه در سطح کارهای خدماتی و پاره وقت و چه در سطح کارمند و بالاتر فشار نقش ایجاد میکند که میتواند اثرات شدید و بلندمدت بر جسم و روان این زنان باقی بگذارد. به این شرایط بایستی نابرابری دستمزد میان زنان و مردان در موقعیتهای شغلی مشابه را افزود. بر اساس یافتهای پژوهشگران زنان سرپرست خانوار علیرغم تعدد نقش و اجرای وظایف دوگانه دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند که این شرایط خود بر امکانات و فرصتهای در دسترس این زنان تاثیر منفی میگذارد و چرخه نابرابری و فقر را امتداد میدهد؛ به نحویکه خود فقر نیز چرخه آسیبها و مشکلات را بازتولید میکند (احمدنیا، کامل قالیباف، ۱۳۹۶.) همچنین با توجه به اینکه زنان هم نقش خانهداری و تربیت و مراقبت از فرزندان و هم نقش سرپرست خانوار را بر عهده دارند. این دوگانگی نقش، جدای از فشارهایی که بر زنان اعمال میکند، موجب آسیبپذیری آنان میشود و میتواند بطور منفی بر نقش تربیت و مراقبت از فرزندان اثر گذار باشد. برای مثال جامعهپذیری فرزندان این خانوادهها را با اختلال مواجه کند. به این معنا که فرزندان از طرف خانواده مورد حمایتهای مالی، عاطفی و اطلاعاتی قرار نگیرند و از کنترل و نظارت اجتماعی بر رفتارهای آنان کاسته شود و در نتیجه زمینه بر بزهکاری آنها فراهم شود. سرپرست خانوار بودن، زنان را به دلیل تبعیضهای مضاعف در معرض انواع آسیبها و مسائل اجتماعی قرار میدهد. زن بودن سرپرست خانوار احتمال قرارگرفتن در دایره فقر مطلق را نسبت به مردان سرپرست خانوار افزایش میدهد و خود فقر چرخه آسیبها و مشکلات را بازتولید میکند. طبق دیدگاهصاحبنظران، زنان سرپرست خانوار متحمل فشارهای زیادی در جامعه هستند و این فشارها ضمن این که بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها تاثیر میگذارد، بر کیفیت و رضایتمندی آنان از زندگی تاثیر میگذارد و آن را با افت مواجه میکند. بنابراین، آنچنان که واضح است، افزایش زنانهشدن آسیبهای اجتماعی بیارتباط با وضعیت زنان نیست. زیرا مسائل و مشکلات مالی، بر عهده گرفتن نقشهای مضاعف، احساس یاس و سرخوردگی و از دست رفتن اعتماد به نفس آنان و گوشه نشینی و در نهایت عدم توانایی آنان بر کنترل صحیح زندگی و فرزندان، چرخه آسیبهای اجتماعی را در میان این قشر از جامعه بازتولید میکند. امروزه نیز به رغم حمایتهای دولت و ارگانهایی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی از زنان سرپرست خانوار، همواره شاهد هستیم تعداد کثیری از این زنان با وضعیت نامناسبی در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و روانی رو به رو هستند که هر کدام از این جنبهها خود در بروز آسیبها نقش حیاتی دارند و لازم است با در نظر گرفتن این ابعاد سیاستگذاریهای کارشناسانه انجام شود. منابع: -خانی، سعید، خضری، فرشید، یاری (۱۳۹۶)، مطالعه آسیبپذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در منطقه سلطان آباد تهران، مجله زن در توسعه و سیاست، دوره ،۱۵ شماره ،۴ ص:۵۹۷-۶۲۰ -عبدالهی، محمد (۱۳۸۱)، آسیب های اجتماعی و روند تحول آن در ایران، مجموعه مقالات دومین همایش آسیب های اجتماعی در ایران، تهران: نشر آگه -احمدنیا، شیرین، کامل قالیباف، آتنا (۱۳۹۶)، زنان سرپرست خانوار در تهران: مطالعه کیفی تجربیات، چالشها و ظرفیتهای آنها، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال هفدهم، شماره ۶۵ مینا اینانلو انتهای پیام/ |