اقتصاد و مردم 1398/09/09 |
![]() |
تعدد نهادهای تصمیمگیرنده؛ پاشنه آشیل تنظیم بازار محصولات کشاورزی |
وقتی یک محصول کشاورزی گران میشود برخی انگشت اتهام را به سمت کشاورزان میگیرند، حال آنکه بررسیها نشان میدهد تولید یا عدم تولید یک محصول عامل اصلی نوسانات قیمتی آن نیست. افزایش قیمت گوجه فرنگی تا ۱۵ هزار تومان برای هر کیلو اتفاقی بود که در روزهای اخیر مورد توجه قرار گرفت. هر چند تمهیداتی برای پایین آوردن قیمت این محصول کشاورزی اندیشیده شد و قیمت پایین آمد، ولی اتفاق رخ داده نشان داد که در حوزه تولید و به ویژه توزیع محصولات کشاورزی در بر همان پاشنه سابق میگردد. هر از گاهی اخباری درباره گرانی یک محصول منتشر میشود. خیار، سیبزمینی، پیاز و ... گاهی مرزهای قیمتی را میشکنند و بسیار گران و حتی نایاب میشوند. وقتی چنین اتفاقاتی میافتد تحلیلهای مختلفی ارائه شده و هر کس بسته به جایگاهی که دارد توپ را در زمین دیگری میاندازد. جولان دلالان، تولید کم کشاورزان و عدم برنامهریزی درست برای صادرات و واردات عمده دلایلی است که برای گرانی یک محصول ذکر میشود. این در حالی است که بخش کشاورزی به عنوان بخشی که با تامین برخی از کالاهای اولیه در ارتباط است، بخشی مهم و استراتژیک بوده و نیازمند برنامهریز دقیق و درست است. مسئولان ادعا میکنند که این برنامهریزی را انجام میدهند. الگوی کشت تعبیری است که اگرچه فقط مربوط به برنامهریزی برای تولید محصولات کشاورزی نیست و شامل مواردی مانند مصرف آب یا استفاده از روشهایی برای افزایش بهرهوری نیز میشود، اما میتواند راهبرد اصلی برای میزان تولید یک محصول را مشخص کند. کمابیش مشخص است که نیاز داخلی برای یک محصول چقدر است و توان تولید یک محصول به چه میزان است. در بحث صادرات و واردات محصولات کشاورزی هم که ضوابط و قواعد دستوری وجود دارد. در چنین شرایطی نمیتوان مدعی شد که نوسانات قیمتی غافلگیرکننده است. با وجود این، مسئولان در مواردی انگشت اتهام را به سمت کشاورزان گرفته و میگویند آنها برنامههای ابلاغی را رعایت نمیکنند. کشاورزان از گرانی سود میبرند؟ آیا وقتی محصولی گران میشود، سود آن عاید کشاورزان میشود؟ نمیتوان منکر این شد که آنها نیز در وقت گرانی محصول خود آن را گرانتر میفروشند، اما عمده سود نوسانات قیمتی در مورد محصولاتی که وارد نمیشوند به جیب دلالان و در مورد محصولات وارداتی به جیب واردکنندگان میرود. این در حالی است که وقتی محصولی ارزان باشد، کشاورزان اصلا مشتری برای آن پیدا نمیکنند. هر ساله شاهد این هستیم که نوعی محصول خریدار ندارد و حتی برداشت نمیشود. اخباری درباره زیر خاک کردن سیبزمینی و پیاز کشت شده و همچنین روی شاخه ماندن سیب در ماههای اخیر منتشر شده است. شاید عنوان شود محصول کشت شده بر اساس الگوی کشت تولید نشده است. مسئولان معمولا دوست دارند این جواب ساده را بدهند که لازم نبود سیبزمینی یا پیاز یا هر چیز دیگر کاشته شود و جای آن کشاورزان باید فلان و بهمان محصول را کشت میکردند. مشکل اساسی این است که اعتماد کشاورزان خدشهدار شده و آنها جای اینکه به توصیهها گوش کنند، خودشان بر اساس اطلاعاتی که دارند تصمیم میگیرند. برای مثال اکنون که گوجه فرنگی گران است ممکن است گلخانهداران کاشت گوجه فرنگی را در اولویت قرار داده و محصولات دیگر نکارند. از طرف دیگر دولت نیز ممکن است برای تنظیم بازار دست وارد کنندگان را باز گذاشته و صادرات این محصول را ممنوع کند. نتیجه این میشود که قیمت به شدت پایین میآید و محصول تولید شده به دلیل زیادی عرضه و داشتن رقیب خارجی خریداری ندارد. صادرات آن هم که ممنوع است و این چنین حتی برداشت آن هم به صرفه نیست. لازم است در این زمینه اعتمادسازی شده و کشاورزان از سیاستگذاریهای کلی مطلع شوند. همچنین سیاستگذاریها باید پویا و به روز باشد. به نظر میرسد بخشی از مشکل مربوط به تعدد نهادهای تصمیمگیرنده در قبال تنظیم بازار محصولات کشاورزی باشد که این مشکل را باید رفع کرد. انتهای پیام/ |