تریبون آزاد 1398/09/09 |
![]() |
عدم اقبال عمومي؛ زنگ خطري براي جناح های سياسي |
محمدعلی خالقنژاد/ سه ماه تا برگزاري انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي در دوم اسفند 1398 زمان باقي است و اين درحالي است که فضاي سياسي کشور برخلاف انتخاباتهاي گذشته هنوز انتخاباتي نشده و جنب وجوش چنداني از جناحهاي سياسي از يک طرف و مردم که بدنه اصلي و اجتماعي انتخابات محسوب ميشوند و همواره با حضور خود گرمابخش تنور انتخابات ميباشند مشاهده نميشود و ميتوان گفت که نوعي سستي و کرختي جامعه را فرا گرفته است. اما چند صباحي است تحرکاتي از سوي جناحين سياسي اصلاحطلب و اصولگرا در شبکههاي اجتماعي به چشم ميخورد که جهت اقناع مردم و ايجاد بستر مناسبت براي حضور در پاي صندوقهاي رأي صوت قطار به مقصد بهارستان را به صدا در آوردهاند و هر جناحي درصدد آن است اتاق فکري تشکيل داده و با استراتژي مشخص مانيفست و نقشه راهي براي پيشبرد اهداف انتخاباتي گروه يا جريان خود ارائه دهد. با اين همه اما برخلاف انتخاباتهاي گذشته چندان اقبال عمومي را درپي نداشته است و جاي تأمل وتدبر دارد بهطوري که ادامه اين روند زنگ خطري براي هر دو جناح سياسي داخل نظام (اصلاحطلب و اصولگرا) از هر نوعش (تندرو يا کندرو) به شمار ميرود و نياز به عزم جدي براي آسيب شناسي وضعيت موجود دارد. روي سخن نگارنده در نوشتار حاضر حول محور جريان اصلاحات و چگونگي حضور اين جريان سياسي در انتخابات پيش رو ميباشد. با نگاه به گذشته، انتخابات مجلس دهم در سال 1394و انتخابات 1396دوره دوازدهم رياست جمهوري و شوراي شهر تهران اين نکته مشخص ميشود که بهدليل انفعال و ناکارآمدي و عملکرد نامناسب فراکسيون اميد مجلس شوراي اسلامي از يک سو و از ديگر سوهم تغيير رفتار و عملکرد رياست جمهوري دردوره دوازدهم نسبت به دوره قبل (يازدهم) منجر به سرخوردگي و نگراني آحاد مردم گشته و همچنين بالاتر از اين دومولفه، تلاشهاي مخرب همراه با کارشکنيهاي گسترده و حساب شده جناح رقيب بهويژه تندروها و مخالفين دولت (پايداريها) موجبات نارضايتي گستردهاي درجامعه را فراهم ساخت. با اين رويکرد بايد اذعان نمود که اصلاحطلبان براي پيروزي بر جناح رقيب در انتخابات اسفند 98 با دومشکل اساسي مواجه خواهند بود که درصورت فائق نيامدن برآنها واگذاري بيدردسر قوه مقننه حتمي است. اما دو مشکل فراروي جريان اصلاحطلبي که به مثابه دانههاي تسبيح به هم متصل بوده و لازم و ملزوم همديگرند: 1- وحدت و انسجام درون جناحي: شواهد و قرائن موجود مبيِّن اين موضوع است که ارتباط جريان اصلاحطلبي با بدنه اجتماعي آن ترک برداشته و در اثر مسائل مستحدثه وحدت و انسجام موجود دچار آسيب ديدگي شده است، از آنجايي که وحدت و انسجام پاشنه آشيل پيروزي ميباشد چنانچه درمدت زمان باقي مانده تا انتخابات عقلا و بزرگان اصلاحطلبي نسبت به ترميم آسيبديدگي وحدت و انسجام و نيز گسست و شکاف بهوجود آمده و جلب اعتماد و ارتباط عميق با بدنه اجتماعي خود تلاش جدي ننمايند اين گسست عميقتر شده و درنتيجه اين جريان با بحراني جدي مواجه خواهد شد البته ذکر اين نکته ضروري است که در بهوجود آمدن اين وضعيت فرصتطلباني دخيل هستند که با هويت اصلاحطلبي درون جريان نفوذ کرده و قصد آسيبرساني به جريان اصيل اصلاحطلبي دارند که شناسايي اينگونه افراد نيازمند هوشياري جدي اصلاحطلبان ميباشد. 2- تاييد يا عدم صلاحيت کانديداها: اساسيترين مشکل جريان اصلاحات در اين مرحله رخ عيان مينمايد و آنهم تاييد يا رد صلاحيت کانديداهاي منتسب به اين نحله سياسي است که دغدغه اصلي آنان ميباشد، بهطوري که همواره نگران بررسي نظارتها بوده و سايه آن را بالاي سر خود دارند. بهطوري که کانديداهاي اين جريان سياسي به لحاظ مشخص نبودن وضعيت رد يا تاييد صلاحيتشان در برنامهريزي دچار مشکل ميباشند اگر چنانچه کانديداهاي اصلي يعني درجه 1و 2اصلاحطلبان موفق به جلبنظر هياتهاي نظارت شده و تاييد صلاحيت شوند عاملي مهم جهت ترغيب و تشويق رايدهندگان شده و درنتيجه شاهد مشارکت حداکثري که همواره مورد نظر بزرگان نظام بوده و در راستاي منافع ملي به شمار ميرود خواهيم بود که در شرايط خطير و حساس کنوني از بديهيات و ضرورتهاي نظام اسلامي ميباشد. انتهای پیام/ |