تریبون آزاد 1398/08/25 |
![]() |
فشارهای اقتصادی و دشواری چشم اندازها برای آینده |
در سالهایاخیر که فشارهای اقتصادی بر زندگی شهروندان تاثیر مستقیم گذاشتهاند و چشماندازهای اقتصادی را برای آینده دشوارتر کرده و تصمیمات بلندمدت در حیطه اقتصاد، درآمد و معیشت مردم را با چالشهایی همراه کرده، خشم دامان بسیاری را گرفته و آستانه تحمل را برای عدهای به خصوص کسانی که با فقر دست و پنجه نرم میکنند پایین آوردهاست. ۱۶ نوامبر ۲۰۱۹ مصادف با ۲۵ آبان، روز جهانی صبر و بردباری است؛ صبری که شاید این روزها به حداقل آستانه خود رسیده و مشکلات اقتصادی سبب شده از آنها مردمانی خشنتر بسازد. براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور، آمار مصدومان ناشی از نزاع در نیمه نخست سال جاری در مقایسه با مدت مشابه سال قبل دو و نیم درصد افزایش داشته است. صبر یعنی مقاومت در برابر سختیها و به دست گرفتن تاب و قرار خود. صبر، نیرویی است فعال که انسان را در برابر آنچه ناخوشایند او است، توانمند میسازد. هر مشکل و مصیبتی در زندگی، به تناسب ناخوشایندیاش، روان انسان را در تنگنا قرار میدهد و موجب بروز فشار روانی میشود. در برابر اینگونه پدیدهها، اگر فرد، توانمند و مقاوم نباشد، اختیار و تعادل خویش را از دست میدهد و به رفتارهایی دست میزند که شاید تبعاتش گریبان زندگی او را بگیرد. *چرا خشمگین شدهایم؟ لازم نیست تا آمارها و بررسیها این واقعیت را به بگوید که ما ایرانیان پرخاشگر، ناراحت و خشمگینتر از گذشته شدهایم. این جمله که «ما مردمان خشنی هستیم» این روزها زیاد از زبانمان شنیده میشود. جملهای که اگر تا به حال نوعی قضاوت اخلاقی بود و در آن تردید میکردیم، حالا پژوهشها و آمارها نشان میدهند که چندان هم بیراه نیست. خشونت روز به روز در حال افزایش است، ولی بروز و نمود آن فرق کرده است. ما از «خشن» های فعالی که زد و خورد میکردند و از سلاحهای سرد برای درگیری استفاده میکردند، تا حدی تبدیل شدهایم به «خشن» های منفعلی که به شکلهای مختلفی در اجتماع و در فضاهای مختلف از جمله فضای مجازی خشونت خود را نشان میدهیم. خشن بودن ما رابطه مستقیمی با شادی و رضایت از زندگی دارد؛ ملاکی که آمارهای آن نیز چنگی به دل نمیزند. از مهمترین عواملی که بر میزان رضایتمندی و شادی افراد اثر دارد، میتوان به دستمزد بالا و اختلاف طبقاتی اندک میان شهروندان یک جامعه اشاره کرد. سرانه تولید ناخالص داخلی یکی از شاخصهای اندازهگیری رضایتمندی افراد از وضعیت معیشتی آنها است. برای محاسبه این شاخص، تولید ناخالص داخلی را که دربرگیرنده مجموع ارزش کالاها و خدماتی است که طی یک سال، در یک کشور تولید میشود، بر جمعیت تقسیم میکنند و عددی که به دست میآید سرانه تولید ناخالص داخلی آن محسوب میشود. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که میزان شادی شهروندان یک جامعه با این شاخص رابطه مستقیمی دارد. میزان درآمد بیشتر به افراد امکان میدهد تا از سطح آموزش و بهداشت مناسبتری برخوردار شوند، در تهیه مایحتاج اساسی زندگی به مشکل برنخورند و در وقت آزاد خود به تفریحات گوناگون بپردازند. برخورداری از امنیت شغلی و اجتماعی، تبعیض جنسیتی حداقلی، بهرهمندی از آزادیهای اجتماعی و حقوق مدنی سبب میشود تا مردم یک کشور احساس رضایت بیشتری از زندگیشان داشته باشند. در مقابل، اقتصاد ضعیف، فساد سیاسی، عدم امنیت، درآمد پایین، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، عدم برخورداری از رفاه اجتماعی و اقتصادی، سیستم آموزشی ناکارآمد و... سبب عدم رضایت از زندگی و بروز غم در افراد میشود. این عوامل میتواند بر میزان امید به زندگی افراد نیز اثر بگذارد. امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشاندهنده متوسط طول عمر افراد یک جامعه است. این شاخص یکی از ملاکهای سنجش پیشرفت و عقبماندگی کشورها است. به همین سبب کشورهای توسعهیافته که شهروندانشان اغلب جزو شادترین مردم دنیا هستند، امید به زندگی بالاتری نسبت به شهروندان کشورهای در حال توسعه دارند. انتهای پیام/ |