اقتصاد و مردم 1398/07/15 |
![]() |
فساد ناشی از عدم شفافیت در تراکنشهای مالی/اقتصاد دولتی بستر فساد است |
ماجرای فسادهای ریز و درشت همچنان سوژه داغ رسانهها است. نامشان برای خیلی از ما آشناست و چند سالی میشود که نتیجه پروندههایشان را از رسانهها یا شبکههای مجازی دنبال میکنیم. برای بررسی اینکه چه اشکالی در سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده توسط مسئولان وجود دارد که حالا با این حجم از فسادهای ریز و درشت سر و کار داریم، پای صحبتهای محمود جامساز، فعال اقتصادی نشستیم که مشروح این مصاحبه را در ادامه می خوانید: ریشه اصلی فساد در کجاست؟ فساد به دلایل مختلفی در مسائل اقتصادی نفوذ کرده است. اول اینکه عده بسیاری از افرادی که پستهای مدیریتی را اشغال کردهاند به صورت شایسته سالاری انتخاب نشدهاند و بیشتر به صورت نسبی و سببی و ارتباطات جناحی و سیاسی به این سمتها منصوب شدهاند. این مساله سالهاست که در جامعه ما جریان دارد و در 80 درصد موارد دیده شده که افراد ناکارآمد، غیر متخصص که در پست مدیریتی موفق نبوده و به مجموعه تحت ریاست خود بشدت ضربه زده از آن منصب به منصب بالاتر منصوب شده اند و هیچ مقامی در صدد پاشخگویی برنیامده چهار دهه از انقلاب می گذرد اما هنوز اکثریت مناصب سیاسی و مالی واقتصادی در انحصار مدیران سالخورده چرخشی پایدار است اینک با شعار جوانگرایی سعی کردهاند تا پستهای مدیریتی را به فرزندان یا به نزدیکترین افراد جوانی که با آنها در ارتباط هستند منتقل کنند و مدیران چرخشی تازه کار در غیبت شایسته سالاری روی کار بیایند. در کنار اقتصاد دولتی که به گفته شما فساد را در جامعه نهادینه کرده، ابعاد دیگر فساد چیست که به این مساله دامن زده است؟ بعد دیگری که در کنار اقتصاد دولتی ریشههای فساد را محکمتر کرده است، بیتوجهی به متغیرهای اقتصادی است که در بسیاری از رتبهبندیهای جهانی شاخصهای ما را در پایینترین رتبه قرار داده است و حتی در شرایطی نیز شاخصهای کلان اقتصادی را در رده کشورهای آفریقایی قرار داده . این در حالی است که برای بالا بردن ظرفیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید به این متغیرها توجه شود و سیاستهای مناسبی برای تقویت شاخصهای اقتصادی در نظر گرفته شود. واقعیت این است که اگر طی چند دهه گذشته در زمینه افزایش ظرفیت زیرساختهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی سرمایهگذاری اصولی انجام شده بود حالا وضعیت کشور خیلی بهتر از کره جنوبی بود. زمانی کره جنوبی از ما عقبتر بود و درآمد سرانه ایران سه برابر کره جنوبی بود، اما حالا به دلیل عدم تقویت زیرساختها و بیتوجهی به این مساله درآمد سرانه کره جنوبی دو برابر درآمد سرانه ایران است و این نشان میدهد که در زمینه اقتصاد خوب عمل نکردهایم. زیرا از عملکرد اقتصاد دولتی انتظاری جز این نیست مهمترین مشکل ما در اتخاذ سیاستهای اقتصادی چه بوده که در کنار افزایش شمار پروندههای فساد اقتصادی بسیاری از آگاهان اقتصادی از جمله شما به این نتیجه رسیدهاید که در زمینه اقتصادی کارنامه موفقی نداریم؟ بیتوجهی به افزایش ظرفیت زیرساختها، قرارگیری در شرایط اقتصاد دولتی برای ما نتیجهای جز رسیدن به رکود اقتصادی، رشد فاصله طبقاتی و افزایش شاخص فلاکت، تورم، کوچک شدن سبد معیشتی مردم، به باد رفتن دارایی ها و سپرده های اقشار آسیب پذیر توسط موسسات مال و اعتباری که قارچ گونه تاسیس شدند و تخصیص نابهینه منابع که منجر به انباشت هزاران میلیارد تومان در اختیار چهار تا پنج درصد از آحاد و گروه های صاحب رانت های سیاسی و اقتصادی قرار داده و به تعطیل کشیده شدن بسیاری از واحدهای تولیدی و رشد اقتصادی منفی نداشته است. بنابراین به این نتیجه میرسیم که مشکل اصلی در سیاستگذاریهای نادرست اقتصادی هم بوده است؟ بله، واقیعت این است که مشکل اصلی ما تنها تحریم نیست و در غیاب تحریمها نیز این مسائل دور از انتظار نبود. باید گفت که در اقتصاد دولتی ظرفیت نظارتپذیری وجود ندارد و و ریشه تمام این ناکارآمدیهای اقتصادی که با آنها سر و کار داریم به دلیل نفس ناکارآمد اقتصاد دولتی و تضعیف هر چه بیشتر بخش خصوصی و نبود یک استراتژی اقتصادی توسعه ای بر مبنای الزامات علم اقتصاد است که این مسئله بر ناکارآمدیهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دامن زده است. این در حالی است که در این زمینهها به جای دستیابی به توسعه همواره درجا زدهایم و منابع را در جاهای دیگری هزینه کردهایم و روز به روز بیشتر درگیر فساد اقتصادی واختلاس شده ایم . شوربختانه فساد در اغلب حوزه ها از جمله ادارهها و وزارتخانهها و نهاد های اقتصادی و مالی دولتی و فرادولتی و شبه دولتی ها نهادینه شده است که باید با آنها جدا» برخورد کرد که این مهم جز با آمریت یک اراده عدالت طلبانه ملی امکان پذیر نخواهد بود . حرف آخر ... در حال حاضر اقتصاد دولتی ما را به جایی رسانده که هر روز با فسادهای تازه و سازمان یافته بیشتری درگیرهستیم و زمانی این فسادها افشا میشوند که جناحهای مختلف بر علیه یکدیگر افشاگری میکنند. سوال اساسی این است که چطور ممکن است که هزاران میلیارد اختلاس توسط یک نفر انجام شود؟ این ارقام بالا و فسادهای درشت نشان میدهد که یک نفر در پشت فساد نیست و یک شبکه و زنجیرهای از افراد در این فسادها نقش دارند. در حال حاضر نیز بهترین زمان برای این ادعا است که افراد متخلف در زمینه فسادهای اقتصادی و مالی مدعی باشند که هزاران میلیارد ارز وریال را با هدف دستیابی دولت به وجوه حاصل از فروش نفت از راه دور زدن تحریم ها جابجا کردهاند. در کل باید گفت که فساد ناشی از عدم شفافیت در تراکنشهای مالی است که باعث شده عده ای ناچیز ثروت های ملی را چپاوول کنند همانهاییکه با هدف دستیابی به منافع شخصی و گروهی با برجام مخالف بودند یا پرچم کشور های دیگر را بآتش کشیدن وَیَا با FATF و CFT و پالرمو مخالف بوده و هستند انتهای پیام/ |