فرهنگ و اندیشه 1394/08/02 |
![]() |
عاشورا را پایانی نیست و کل یوم عاشورا ... |
وحید حاج سعیدی/ ظلمت شب هر لحظه غلیظتر و متراکمتر میشود. ماه در جنگ با ابر های تیره، زخم برداشته ولی هنوز سو سو میزند. خیمههایی کوچک، چونان کودکانی غریب و بی پناه گرد هم آمده و فردا را انتظار میکشند. فردا از همیشه نزدیکتر است. فقط چند جرعه تشنگی و بی تابی تا فردا باقی مانده است. در بیرون خیام، باد سایه های افتخار را متلاطم ساخته است. سایه های ابهت، عشق و ایثار، جلوه ای از بهشت. سکوت و اتحاد رملهای صحرا در زیر پاهای سردار میشکنند. آزادهترین سردار در این تیره شب خیانت و نامردی، بیرون خیام چه میکند؟ امام در این شبان تیره تر از نامردی و نامردمی، در این آرامش قبل از طوفان در حلقه ای از گرگ صفتان پیمان شکن چونان کوهی استوار لرزه بر اندام بزدلانی انداخته است که اگر خورشید عاشورا نبود، آثار ترس و ذلت شان تا ابدالدهر در پستوهای جهالت شان باقی میماند. لکن تقدیر بر این است که طلایی خورشید، در لاجوردی آسمان نینوا به سرخی گراید و این سرخی تا ابد الآباد در یادمان آزادگان جهان مأوی گزیند. این درخشان ترین جلوه آزادگی در همه اعصار خواهد درخشید و یادمان این عظمت، همیشه مانا و پایدار خواهد ماند. اما در تاریکی خیمه های تنهایی، طفلکان سر بر دوش مادران نهاده و هر از گاهی قطرات اشک مادران، لبهای خشکیده آنان را میجنباند. مادرانی که فردا را از خاطر میگذرانند. فردایی که کهکشانی از نور در حمله بی شمار خفاش صفتانی قرار میگیرد که ذلت و ننگ این جنگ تا ابد بر پیشانیشان خواهد ماند. فردا «زاری آب»، « ناله باد»، «نفیر نی»، «صدای ضجه کودکان» از نینوا نیوش میشود و تا غروب خورشید غمبارش هزاران دسیسه و نیرنگ باقی و جاری ... جایی که نجابت اسبها زیر سم نامردی و نعره های مستانه پیروزترین شکست خورده های تاریخ به تاراج میرود و هر چه تیغ و سنان از تیزی و برندگی و زخم گریزان ... رنگ فردا و جنس فردا از تطور و چندگانگی نیست. فردا را هر گونه که بنگری دو حالت است : خیر و شر، سپیدی و سیاهی، جهل و ظلمت، آب و تشنگی، رشادت و ترس، حد وسطی وجود ندارد. آنان که فردا را حماسه زدند افتخار تاریخ را رقم زدند که تاریخ به خود میبالد از این جوانمردیها و رشادتها ... و آنان که جهل آفریدند در این وادی، واژه های شرمساری، ذلت، نامردی، خیانت، انزجار را سربلند کردند چرا که ملاک دانایی و نادانی را به سخره گرفتند. باشد که نسیمی از طوفان کربلا و نَمی از اقیانوس بیکران عاشورا جانهای خسته و خمود ما را لطافت بخشد و در سایه سار آستان حضرتش توفیق خدمت گزاری و سیاه پوشی و آگاهی بخشی ... انتهاي پيام/ |