تریبون آزاد 1398/06/30 |
![]() |
شفافیت؛ یک مطالبه عمومی |
پاسخگویی، تعریف واحدی ندارد. بسته به مختصات تکنولوژی ارتباطی و آگاهی از ساحتهای قدرت در جامعه، پاسخگویی در یک الهیات سیاسی معنا میشود. از همین روی، این مفهومِ مهم در حکمرانی، در هر دوره ای در معنا و صورت خاصی متعین شده است. اکنون با توجه به توسعه حوزه شفافیت، الهیات سیاسی جدیدی پیرامون مفهومِ پاسخگویی شکل گرفته است. جامعه، اکنون دیگر به این سطح از پاسخگویی قانع نیستند. سطح پاسخگویی و درجه شفافیت باید با هم نسبت داشته باشند. امروز شفافیت به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است. جامعه میخواهد نسبت به فرآیندهای تصمیمگیری اطلاعِ واثقتر و دقیقتری داشته باشد. البته شفافیتی مراد مردم است که در پرتوِ پاسخگویی ایجاد شود. اگر یک نهاد پاسخگو نباشد اصلاً شفافیت در موردِ آن چندان معنایی ندارد. لذا این مطالبه شفافیت، به معنای تجدیدنظر در الهیات سیاسی و توسعه مفهوم پاسخگویی هم به حساب میآید. اگر بخواهیم دقیقتر حرف بزنیم، به جز ملاحظه پاسخگویی، شفافیت یک قیدِ دیگر نیز دارد. ما باید دقیقاً بدانیم کجا را باید شفاف کنیم، یعنی کدام نقطه بلاخیز و فسادخیز در قدرت وجود دارد. به عبارتی باید بدانیم شفافیت با مانیتور کردنِ کدام بُرش از زیست سیاسی سیاستمداران و فرآیندهای نهادها ایجاد خواهد شد؟ به طور مثال، دانستنِ مسیرهای درآمدی یک سیاستمدار بیشتر به کارِ شفافیت میآید تا مبلغِ حسابِ بانکیِ او. و یا دانستنِ منابعِ تغذیه اطلاعاتی نمایندگان معنای دقیقتری از شفافیت است تا اطلاع از آرای آنان! برای جامعه یک علامت سوال بزرگ وجود دارد که چرا باوجود این همه بگیروببند و اقدامات پلیسی در حوزه فساد، از آمار فساد چیزی کاسته نمیشود؟ من معتقدم باید جای دوربینها را عوض کرد. دوربینها فقط یک فاسد را رصد میکنند اما نسبت به فرآیندهای فسادپرور بیتفاوتند. شفافیت، یک مفهومِ مشکک است. میتوان از شفافیتِ کم و یا زیاد سراغ گرفت و ازدیادِ آن فضیلت است. شفاف شدنِ آرای نمایندگان، اگر فضیلت است که هست، شفاف شدنِ اهداف تبلیغاتی طرح کنندگانِ آن در برهه ای خاص، فضیلت بیشتری دارد. اینکه روشن کنیم یک واعظِ که علیه نمایندگان فحاشی میکند و از تریبونهای عمومی که با پول ملت اداره میشوند استفاده میکند، اطلاع دقیقی از احوال مملکت و موضوعی که در مورد آن درشتی و زشتی منتشر میکند ندارد، بخشی از شفافیت است. دانستن رای نمایندگان مجلس کمترین حق موکلان است. اما بازی سیاسی با آن، یک نامردی سیاسی است. برخی اگر واقعاً به شفافیت اعتقاد دارند نباید نسبت به شفافسازیِ ما حساس باشند! ما گفته ایم که شفافیت آرای نمایندگان کوچکترین جزء یک کلِ مبارک است. چرا به آن کل اعتنایی نمیشود؟ چرا آب شفافیت را به همه لانه ها نریزیم تا کرمهای فساد بیرون بیایند؟ علی وکیلی |