جامعه و شهروند 1398/06/21 |
![]() |
اعتماد اجتماعي لازمه حيات اجتماعي است |
یکی از مهمترین ویژگیهای مورد نیاز در ایجاد روابط بین انسانها موضوع اعتماد است، چراکه اعتماد اجتماعی خود میتواند نقش بسزایی در کاهش یا افزایش آسیبهای اجتماعی داشته باشد. گفتنی است در جوامع سنتی بهخاطر کوچکبودن جامعه، شکلگیری اعتماد بیشتر مبتنی بر روابط چهرهبهچهره و ارتباط نزدیک پایهگذاری شده بود، این در حالی است که امروزه با گذر و تغییر از جوامع سنتی و ورود به دوران مدرنیته شکلگیری اعتماد نیز دستخوش تغییر گشته است. يک روانشناس در خصوص نقش اعتماد اجتماعي در سلامت جامعه ميگويد: در عصر حاضر اعتماد اجتماعي تبديل به موضوعي شده که تا حد زيادي حيات اجتماعي ما به آن وابسته است و تصور زندگي بدون اعتماد اجتماعي موضوعي غيرقابل تصور خواهد بود. عليرضا نعمتزاده در گفتگویی و با اشاره به مطلب فوق اذعان داشت: بهطورکلي بايد در نظر داشت که حيات اجتماعي زماني بقا و تداوم مييابد که حداقل يکي از فاکتورهاي پيشفرض آن، يعني اعتماد اجتماعي، در جامعه جاري باشد. *کاهش گسست روابط اجتماعي وي در ادامه افزود: در واقع دغدغه کاهش گسست روابط اجتماعي، از جمله موضوعاتي است که به کرات در حوزههاي مختلف علوم انساني بهخصوص جامعهشناسي و روانشناسي معاصر به چشم ميخورد و شايد بتوان گفت که قسمتي از فلسفه وجودي علوم انساني در دنياي حاضر پاسخ به نگرانيهايي از اين دست است. نعمتزاده در پاسخ به اين پرسش مبني بر اينکه پيامدهاي منفي کاهش اعتماد اجتماعي در جامعه چيست، گفت: بايد توجه داشت که هرگاه انسان در جامعه بهسر ميبرد و در تنهايي خود فرو ميرود يا دچار حالت انزواي اجتماعي ميشود با همان سرعت بهسوي اعتياد، طلاق، افسردگي و ساير انحرافها و آسيبهاي اجتماعي ميشتابد و حتي بعضا دست به خودکشي ميزند. *دستيابي به پيشرفت جامعه اين روانشناس در ارتباط با نقش اعتماد اجتماعي در پيشرفت جامعه گفت: در عصر حاضر که دنياي ما دستخوش حوادث بيشماري است، کشورهايي خواهند توانست به ترقي و پيشرفت برسند که مشارکت افراد جامعه در امور مهم و عرصههاي متفاوت اجتماعي، بهواسطه اعتماد متقابل افراد و گروهها و ارکان اجتماعي در حد بسيار بالايي باشد. وي در ادامه تصريح کرد: بنابراين اگر اعتماد را يکي از ريشههاي تعاملات انساني در تمامي عرصهها بدانيم، صحبتي به خطا نگفتهايم. *افزايش مشارکت اجتماعي نعمتزاده گفت: با توجه به ابعاد مختلف اعتماد اجتماعي ميتوان گفت که اعتماد اجتماعي ضمن اينکه باعث فعاليتهاي داوطلبانه و در برخي موارد نوآورانه مردم بهعنوان اعضاي اجتماع ميشود، افراد را نيز به مشارکت در کارهاي اجتماعي تشويق ميکند. اين روانشناس در ارتباط با عوامل بهوجودآورنده اعتماد اجتماعي ميگويد: در مورد عوامل بهوجودآورنده اعتماد اجتماعي ميتوان به مولفههاي بسياري اشاره داشت و در اين مسير نظريهپردازان علوم اجتماعي و انساني تحقيقات و نظريات متعدد و مختلفي را ارائه کردهاند و اما مهمترين آنها شامل ايجاد اعتماد در سطح فردي و بينفردي است که البته اين سطح از اعتماد بيشتر به روابط فرد با اطرافيان و دايره محدود اجتماعي تمرکز ميکند و در سه سطح طبقهبندي ميشود. وي ادامه داد: سطح يک اعتماد عاطفي يا اعتماد فرد به اعضاي خانواده خويش را شامل ميشود. دومين سطح اعتماد به دوستان و سطح سوم اعتماد به اقوام و خويشاوندان را تشکيل ميدهد. نعمتزاده ميگويد: تحقيقات نشان ميدهند هر چقدر در جامعهاي سطح اعتماد فردي و بينفردي بالاتر باشد زمينه براي ارتقاي سطح اعتماد اجتماعي افزايش پيدا ميکند. وي در ادامه افزود: اعتماد اجتماعي زماني ايجاد ميشود که دولت و مردم به يکديگر اعتماد کنند. اگر دولت به مردم اعتماد نداشته باشد يا مردم از دولت سلب اعتماد کنند، اعتماد اجتماعي دچار خدشه ميشود و در جامعه تنزل مييابد. نعمتزاده بيان کرد: دولت در نقش ايجادکننده و پايه اصلي اعتماد اجتماعي با ايفاي نقش سازنده در عوامل ذيل ميتواند سطح اعتماد اجتماعي را کنترل نمايد. اين روانشناس در خصوص نقش دولت و ايجاد عدالت اجتماعي ميگويد: عدالت اجتماعي بيانگر احساس و ارزيابي مردم از برخورد دولت و دستگاههاي دولتي با مردم و استفاده يكسان مردم از امكانات و خدمات اجتماعي است. اگر افراد يک جامعه به اين حس برسند که در مواجهه با سيستمهاي دولتي با آنها به عدالت برخورد ميشود و براي احقاق حقوقشان نيازي به پرداخت رشوه و باندبازي نيست و بدانند که با هرگونه تخلف از هر فردي جداي از جايگاه اجتماعياش به صورت برابر برخورد ميشود، بهيقين شاهد افزايش اعتماد اجتماعي خواهيم بود. نعمتزاده در خصوص نقش و جايگاه عدالت اقتصادي ميگويد: يكي ديگر از عوامل اعتمادساز، ارزيابي مردم از توزيع درآمدها و فاصله طبقاتي جامعه است. در جامعهاي که مسير رسيدن به موفقيتهاي اقتصادي بهصورت قانوني و صحيح براي آحاد جامعه در دسترس باشد و از بروز شکافهاي طبقاتي عميق از طريق برنامهريزي صحيح جلوگيري شود و امکان حمايتهاي ويژه از قشر ضعيف جامعه فراهم شود بهطور حتم شاهد بستر مناسبي براي بروز عدالت اجتماعي خواهيم بود. از سوي ديگر بايد خاطرنشان کرد که عدالت اجتماعي خود ميتواند عاملي براي افزايش سلامت جامعه محسوب شود. تحقيقات نشان ميدهد که هرگاه در جامعه عدالت وجود داشته باشد و مردم آن را حس کنند بهيقين آن جامعه با مشکلات کمتري نيز مواجه خواهد شد، اين در حالي است که اگر عدالت اجتماعي بنا به هر دليلي در جامعه رو به افول برود آن جامعه با مشکلات و آسيبهاي اجتماعي متنوع مواجه خواهد شد. در نهايت... عدالت اجتماعي خود ميتواند عامل افزايش نشاط در جامعه نيز شود، بهگونهاي که جامعهشناسان ميگويند يکي از عوامل افزايش نشاط در جامعه را ميتوان عدالت اجتماعي نام برد؛ عدالتي که ميتواند باعث کاهش فقر، افزايش سطح تحصيلات افراد، افزايش رضايتمندي از زندگي و همچنين کاهش آمار خودکشي و مصرف مواد مخدر را نيز در پي داشته باشد. انتهای پیام/ |