تریبون آزاد 1394/07/27 |
![]() |
مشارکت مسئولانه و اثرگذار اصلاح طلبان در انتخابات مجلس |
* مجريان و ناظران انتخابات طوري برنامهريزي كنند كه تمام جريانات سياسي بتوانند از شرايط مساوي براي رقابت برخوردار باشند آنچه این روزها اصلاح طلب ها به دنبال آن هستند «اتحاد» است، به گونه ای که حلقه وصلی شده تا بتوانند با اتکا به آن سنگر دیگر را فتح کنند، تئوریسین های این جریان سیاسی که بعد از محدودیت های سالهای گذشته توانستند در بین خود وحدت عملی برقرار کنند، به دنبال بازگشت همه جانبه به قدرت هستند و این نشات گرفته از امید تازه ای است که دولت برآمده از رای و حمایت اصلاحطلبان به این جریان تزریق کرده است. به گزارش نای قلم، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اولین سنگری است که اصلاح طلبان فتح آن را کلید زدند و بعد از انتخابات ریاست جمهوری به دنبال کسب اکثریت کرسیهای مجلس هستند، چه بسا به فتح این سنگر نیز بسیار امیدوارند. بررسي تحولات سياسي كشور، وضعيت اصلاحطلبان، برنامهريزي آنها براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي و ...محور گفتوگوي ناي قلم با رئیس بنیاد باران استان آذربایجان غربی است. عباس خورشیدی دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در حال حاضر مدیر منطقه شمال غرب بیمه پاسارگاد کشور و رئیس بنیاد باران آذربایجان غربی است و معاون سیاسی و امنیتی استانداری آذربایجان غربی، فرماندار شهرستان تبریز، رئیس دانشگاه پیام نور ارومیه و منطقه ۲ (استانهای آذربایجان غربی و شرقی)، فرماندار شهرستان مهاباد و نقده و بخشداری تکاب و عجبشیر را در کارنامه خود دارد. در ادامه متن گفت و گوی تفصیلی ناي قلم با عباس خورشيدي را میخوانید: پس از انتخابات رياستجمهوري، فضاي سياسي كشور تغيير و تحولات زيادي را تجربه كرده است، با توجه به اين مهم برآيند شما از تحولات سياسي در اين سالها چيست؟ در دو سال گذشته در بخش داخلي شاهد بازگشت آرامش و اميد در بدنه جامعه، فضاي نسبتا بانشاط در حوزه سياسي كشور، گشوده شده گرههاي كوري كه در اقتصاد كشور در دولت قبل زده شده بود، هستيم و در عرصه بينالملل عملكرد دولت روحاني مطلوب بوده به ويژه در بحث انرژي هستهاي مسئولانه و خردمندانه عمل كرده و اين نكته مهمي است چرا كه صرفا مربوط به انرژي هستهاي نبوده و كل اقتصاد و توسعه همهجانبه كشور را تحت تاثير قرار داده است اما براي به ثمر رسيدن و از بالقوگي به فعليت رسيدن زمان لازم است كه اميدواريم در دو سال آينده شاهد اين باشيم كه اميدها نتيجه عملي داشته باشد. آیا اصلاح طلبان هنوز پایگاه اجتماعی را در بین مردم دارند و میتوانند مشارکت بالا در انتخابات را رقم بزنند؟ من با قاطعيت ميگويم كه اكثريت جامعه ما به ويژه مردم آذربايجان غربي همسويي، قرابت و نزديكي بيشتري با فكر اصلاحطلبي دارند و حاضرم اين را با مدرك و ادله تاريخي ثابت كنم، چرا كه در ذات اصلاحات "اعتدال"، "برخوردهاي اخلاقي"، "قانونمندي"، "احترام به حريم خصوصي"، "پرهيز از ماجراجويي در عرصه بينالمللي"، "پرهيز از خشونت" و "برخوردهاي اقناعي در مسائل اخلاقي" وجود دارد كه مردم اينها را دوست دارند، جوان امروز و قاطبه مردم علاقه دارند با روشهاي اقناعي با آنها برخورد شود نه چكشي و آمرانه. از اين رو اصلاحات در بين مردم جا داشته و دارد، در دو سال گذشته نيز اصلاحطلبان فرصت داشتند خود را نشان دهند، برخي از آنها به مصدر امور بازگشتند و فضاي بهتر و بيشتري ايجاد شده كه دوباره فعاليت سياسي و اجتماعي داشته باشند، اميدوارم از اين فرصت پيش آمده استفاده كنند تا بتوانيم در تعميق تفكر اصلاحطلبي بيشتر جلو برويم. به برخوردهاي چكشي و آمرانه اشاره كرديد اگر اجازه دهيد سوال بعدي را اینطور عنوان كنم كه تقدم رويكردهاي راديكالي بر اصلاحي چه آسيبهايي ميتواند داشته باشد؟ اگر حركات تند و راديكالي تقدم پيدا كند آسيبهاي جدي به جريان سياسي و اصل كنش و كنشگران سياسي وارد ميشود كه دليل و چرايي آن زياد است، اول اينكه نوع انسانها به ويژه اكثريت مردم ايران هميشه طرفدار اعتدال و ميانهروي هستند و سعي ميكنند در رفتارهاي شخصي و اجتماعي خود ميانهروي و اعتدال را پيشه سازند و به سوي حركتهاي راديكالي گرايش پيدا نكنند، وقتي راديكاليسم اولويت پيدا كرد فيالواقع مردمان به تدريج كنار ميكشند كه گوشهنشيني مردم و كاري به كار سياستمداران نداشتن خود آفت است. ما در مقابل افراط، تفريط هم داريم! دقيقا، وقتي من از تندروي صحبت ميكنم، كندروي و محافظهكاري بيش از حد هم روي ديگر سكه است يعني افراط و تفريط دو روي يك سكه و در عين حال رفيق و همزاد هم هستند و شايد به يك نقطه ختم شوند لذا چون مردم نوعا اهل اعتدال هستند فلذا به طرف حركتهاي راديكالي گرايش پيدا نمیکنند. آنچه اعتدال گرایی را از راديكاليسم متمایز میکند، چيست؟ در اثرگذاري است، طبق مثل معروفي كه ميگويد "تب تند زود عرق ميكند"، حركتهاي تند هم به همان سرعتي كه حاصل ميشود آثار آن به همان سرعت از بين ميرود كه مثال عيني آن چگونه آبياري كردن يك مزرعه است. ما اگر آب را با سرعت و قدرت بسيار راهي مزرعه كنيم نه تنها خوب آبياري نكرديم بلكه ممكن است خاك را مورد فرسايش قرار دهد، ريشههاي جوان و كوچك را مورد آسيب قرار دهد، اين روش آبياري راديكالي است اما در روش آبياري قطرهاي آب در دل خاك، ساقهها و ريشهها نفوذ میکند، قطرات آب تبديل به غذا ميشود و يك باغ پر از گل خواهيم داشت. بنابراين "عاشق آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... عاشق آنست كه آهسته و پيوسته رود." حركتهاي راديكال در سطح درياي سياست قرار ميگيرند و حركتهاي مدبرانه، معتدل و اصلاحطلبانه اثرشان را در لايههاي زيرين جامعه ميگذارند، حركتهاي راديكال ممكن است موج ايجاد كنند اما اين موج در سطح درياست و عمق ندارد. نكته بعدي در حركتهاي تند و افراطي اين است كه اساسا راديكاليسم مانند آهنربايي عمل ميكنند كه ممكن است برادهها و خردهريزهاي آهن را از پيرامون خود جذب كند و ممكن است اين برادهها خيلي از سلامت فكري و عملكردي برخوردار نباشند منظورم اين است كه تنها وجه مشخص راديكاليسم تند عمل كردن است، هر حركت تند را ملاحظه كنيد ميبينيد كه عناصر ناهمگون در آنجا جمع شده است نمونه آن جريانات افراطي و سلفي است كه متاسفانه به نام اسلام خونريزي ميكنند، اگر دقت كنيم ميبينيم كه از كشورهاي مختلف و از همه مهمتر اينكه از يك سنخيت فكري تمامعيار برخوردار نيستند بلكه تنها با ارتباط مجازي به اين جريان جذب شدهاند لذا كنشگران سياسي و سياستمداران راديكالي و افراطي بدون برنامه جلو ميروند، در جذب نيرو دچار شتابزدگي ميشوند و اين موضوع آنها را از همگون و منسجم بودن و از اينكه هويت يكپارچهاي داشته باشند، دور ميكند. اگر موافقيد به بحث انتخابات برگرديم و اينكه برنامه و استراتژی اصلاحطلبان استان براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي چیست؟ قهر از انتخابات روش اصلاحطلبان و جزو مرام ما نيست، فعالان اين جريان سياسي در آذربايجان غربي نيز مانند ساير نقاط كشور وظيفه خود ميدانند كه در انتخابات مشاركت كنند، در اين راستا تمهيدات مقدماتي انديشيده شده تا در انتخابات ورود پيدا كنند البته ورودي مسئولانه، مفيد و اثرگذار. اما آنچه در دورههاي گذشته شاهد آن بوديم اين است كه متاسفانه دوستان اصلاحطلب به دليل مشكلاتي كه يا در بخشهاي نظارتي و يا اجرايي پيش ميآمد نميتوانستند به موقع وارد عرصه رقابت و تبليغات شوند، لذا از مجريان و ناظران انتخابات انتظار داريم طوري برنامهريزي كنند كه تمام جريانات سياسي بتوانند از شرايط مساوي براي رقابت برخوردار باشند به گونهاي نباشد كه يكي از يك سال قبل مشغول كار تبليغاتي باشد اما زمينه تبليغات براي كانديدايي در دقيقه 90 فراهم شود لذا اگر اين بخش حل و فصل شود تمهيداتي انديشيده شده است كه همفكران ما بتوانند در انتخابات مشاركت كنند. آيا در اردوگاه اصلاحطلبي ناهماهنگي و صداهايي وجود دارد كه بتواند اتحاد و انسجام اصلاحطلبان را با چالش مواجه كند و آيا گفتمان منسجمي درون جريان اصلاحات وجود دارد؟ در بين هر جريان سياسي گرايشهاي مختلفي وجود دارد، به عنوان مثال جبهه اصلاحات را طيفي از گرايشات متعدد اصلاحطلبانه در برميگيرد و فرآیندش مجموعه جریاناتی است که در این جبهه تاثیر گذار هستند لذا طبيعي است تفاوت سليقه وجود داشته باشد همان طور كه اين موضوع در بين اصولگرايان هم وجود دارد، نفس اين تفاوتها و اختلافات سليقهاي نه تنها بد نيست بلكه خروجي آنچه از رهگذر تضارب آرا به دست ميآيد پختهتر و آبديدهتر است، اشكال آنجايي بروز ميكند كه صاحبان آن سلايق در مرحله عمل تكروي كنند لذا ما بايد دنبال ساز و كاري باشيم كه قواعد بازي را بپذيريم و به بازي جمعي پايبند باشيم و من فكر ميكنم كه جاي نگراني براي انسجام و هماهنگ عمل كردن آنها وجود ندارد. بارزترين و مبرهنترين مصداق مجلس مدنظر اصلاحطلبان، ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي است، مجلسي كه اكثريت قاطع آن در اختيار اين جريان بود، حال سوال اين است كه با توجه به فضاي موجود آيا اصلاحطلبان امكان تكرار تجربه انتخابات مجلس ششم را دارند؟ هم بايد اين كار را انجام دهيم و هم امكان آن وجود دارد، به شرط اينكه با عقلانيت جلو برويم، رفتارهاي راديكالي را كنار بگذاريم، به خرد جمعي و گروهي معتقد باشيم و از تكروي بپرهيزيم، معتقدم در اين صورت امكان تكرار انتخابات مجلس ششم فراهم خواهد شد. يعني به نظر شما فرمول سال 92 براي انتخابات سال 94 ميتواند كارساز باشد؟ ما جدي هستيم كه از فرمول انتخابات رياست جمهوري سال 92 براي انتخابات مجلس آينده استفاده كنيم و بخشهاي مختلف جريان اصلاحات نيز عزمشان در اين زمينه استوار است، تجربه انتخابات 84 و پراکندگی آرای اصلاح طلبان تجربه تلخی بود، اصلاحطلبان و چه بسا كشور در آن انتخابات ضربه سختي متحمل شدند، اگر دقت كنيم متوجه ميشويم كه مجموع آراي كانديداهايي كه گرايش اصلاحطلبانه و اعتدالي داشتند بيشتر از آراي آقاي احمدينژاد بود لذا بايد درس عبرتي براي ما باشد تا براساس خرد جمعي عمل كنيم. در صورت تحقق اين مهم بدون ترديد اصلاحطلبان پيروز انتخابات خواهند بود. انتهاي پيام/ |