جامعه و شهروند 1398/05/25 |
![]() |
پيامدهاي اجتماعي و فرهنگي تصادفات؛ موضوع مغفول مديريت ترافيک |
آمار بالاي تصادفات جادهاي و تعداد کشتهها و زخميها در جادهها در چند دهه گذشته همواره يکي از دغدغههاي مردم و مسئولان بوده و هست. حوادث و فوت ناشي از تصادفات رانندگي مختص جامعه ما نيست و در همه جاي دنيا رخ ميدهد و به سه عامل ايمني خودرو، ايمني جاده و نيروي انساني مربوط ميشود. دليل عمده اين تصادفات به نيروي انساني و رانندگان بازميگردد. بهنظر ميرسد زماني ميتوانيم آمار فوتی ها در تصادفات جاده ای را کاهش دهيم که آموزش صحيح و مهارت رانندگان را بالاتر ببريم و در کنار آن به سلامت رواني و اجتماعي رانندگان نيز توجه داشته باشيم. بيشتر تصادفات ما ناشي از مدارا نکردن رانندگان در هنگام رانندگي است. نتيجه اين کل کل کردنهاي بيمورد پيامد خوشايندي براي رانندگي ندارد. ما چون جاده و خودروهاي ايمن نداريم، بايد تمرکز خود را بر روي آموزش رانندگان بگذاريم. در جامعه ما حدود يک سوم افرادي که در نهادهاي حمايتي، مستمري معلوليت دريافت ميکنند به خاطر تصادفات معلول شدهاند. اکثر زنان سرپرست خانوار به خاطر تصادفات همسرشان را از دست دادهاند، اگرچه در هنگام تصادف اميد همه به بيمه است، اما پيامدهاي اجتماعي و فرهنگي تصادفات موضوع مغفول مديريت ترافيک به معناي عام است. آن بچهاي که پدر و مادرش را در تصادفات از دست ميدهد، قطعا ديه و بيمه نميتواند جايگزين آنها در زندگي آن بچه شود و زندگي او براي هميشه تغيير ميکند. فردي که شغل او رانندگي است و دچار معلوليت ميشود، زندگي و معيشت خانوادهاش براي هميشه دستخوش تغيير ميشود و فردي که بيمه ندارد و با يک تصادف همه زندگياش را حراج ميکند تا آخر عمر بدهکار ميشود و ممکن است سالها در زندان هم بماند. حسن موسوی انتهای پیام/ |