تریبون آزاد 1398/05/24 |
قبيله گرايي در جوامع شايسته سالار مطرود است |
محمدعلی خالق نژاد/ امروزه سازمانها درتلاشند تا شايستهترين افراد را شناسايي و جذب کنند. وضعيت سازماني و منطق حاکم برآن ايجاب ميکند از هرکسي و هرچيزي به درستي و متناسب با موقعيت بيشترين استفاده شود. شايسته سالاري بهرهگيري از انرژي خلاق افراد نخبه و برگزيده اجتماع است. درهمين راستا امام علي عليه السلام مساله توان، لياقتوشايستگي افراد را جزئي از بحث عدالت ميدانند و اين اصل را مهمترين اصل اداره جوامع قرار داده و سفارش کردهاند که هرپستي به تناسب توان، خلاقيت، شايستگي و تخصص نياز دارد و جايز نيست افراد هرکدام به جاي ديگري قرار گيرند. بنابراين نگارنده به مطالبي چند پيرامون اين مهم (شايسته سالاري) ميپردازد. شايستهسالاري به شيوهاي از مديريت گفته ميشود که در آن دستاندرکاران برپايه توانايي و شايستگي شان برگزيده ميشوند و نه برپايه قدرت مالي يا موقعيت اجتماعي و فاميلي. امروزه بهدليل فناوريهاي نوين و گسترش تحولات فني نياز به نيروي متخصص بيش از گذشته احساس ميشود. در جوامع شايسته سالار، نگرشهاي خويشاوند سالاري، قبيله گرايي، حزب سالاري و... مطرود است. نظام شايسته سالار، نظامي است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ايشان استفاده بهينه در راستاي اهداف ملي، سازماني و اجتماعي به عمل آيد. شايسته سالاري روش و فاکتوري درجهت انتصاب و انتخاب افراد براي مشاغل و مناصب مختلف است لذا در جوامعي که مشي شايستهسالاري در آن حاکم باشد درصد بيشتري به موفقيت و پيشرفت نزديکتر است. رعايت اصل شايستهسالاري موجب بروز خلاقيتها، شناسايي استعدادها همراه با شکوفايي نخبگان ميشود. يکي از مهمترين معضلات جامعه امروزي ما رعايت نکردن همين اصل اساسي و عدم توجه به شايسته سالاري در انتخاب مديران ميباشد که موجب بروز مشکلات عديده در اعمال مديريت و ارائه خدمات ميشود. بايد توجه داشت که شايسته سالاري نه يک حکومت بلکه يک ايدئولوژي ميباشد ولي غالبا به اشتباه يک نوع حکومت تلقي ميگردد. اين درحالياست که شايسته سالاري در حقيقت يک پارامتر و فاکتوري جهت انتصاب اشخاص در مناصب حکومتي و...محسوب ميگردد. ازاين نکته نبايد غافل شد که نظام شايسته سالاري نظامي است که درآن بهترين افراد در بهترين جايگاه با بالاترين بازده کار انجام ميدهند. دراين رابطه در سيستم شايسته سالار افراد براساس معيارهاي متغيري از شايستگي مورد سنجش قرار ميگيرند و اين معيارها ميتوانند زمينههاي گستردهاي از هوش گرفته تا پايبندي به اخلاقيات را در بر بگيرند. جايگاه و اهميت اين مولفه تا آنجاست که در قرآن کريم هم به شايسته سالاري توصيه و سفارش شده است و در سوره يوسف (آيه 55) درجهت مسئوليتش که شامل توانايي، آگاهي، امانتداري و تخصص است اشاره شده است. ذکر اين نکته ضروري است که دريک نظام کارآمد و اثربخش، نيروي انساني بهعنوان مهمترين و اساسي ترين عامل در ميان تمامي عوامل نظام اداري و سازماني است. از سويي ديگر گفته شد که امروزه عصر، عصر شايسته محوري و شايسته سالاري است. عصري که بهترين افرادي که داراي تخصص، مهارت، لياقت و شايستگي هستند بايد بهعنوان مديران و کارکنان براي احراز مسئوليت مشاغل سازماني انتخاب شوند و مسئوليتهاي مهمي را عهده دار گردند تا بتوانند درجايگاه مديريتي خود منشأ اثر باشند. شايسته سالاري يک فلسفه و نگرش مديريتي است که درآن منابع انساني با توجه به تلاش و توانايي ذاتي شان درجايگاه خود در نظر گرفته ميشوند. بحث شايسته سالاري برخلاف تصورات موجود مديريتي که آن را محصول قرن 19 ميدانند با استناد به نص صريح قرآن کريم عمري به درازاي حيات بشريت دارد و در آموزههاي مذهبي اصل جدايي ناپذيري از عدالت محسوب ميشود. مقوله شايسته سالاري در اسلام و مديريت ارتباط دقيق و وثيقي با تخصص مرتبط با همان زمينه دارد و اجراي آن نتايجي از قبيل شکوفايي استعدادها، اعتماد افراد به وضع موجود و...را درپي دارد. بنابر اين بايد توجه داشت که موضوع شايسته سالاري براي مشاغل حساس مديريتي از جايگاه بالاتري برخوردار بوده لذا بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد. همانگونه که در صدر نوشتار اشاره شد يکي از مشکلات مديريتي در کشور ما بهويژه در شهرهاي کوچک و کمتر توسعه يافته انتخاب و انتصاب افراد در جايگاههاي مختلف مديريتي بدون درنظر گرفتن شايستگيها و لياقتها وصرفا با دخالت و سفارش از سوي برخي افراد ذينفوذ براي نيل به منافع شخصي انجام ميگيرد که اگر به اين مساله مهم و حياتي توجه نشود هر روز شاهد پسرفت به جاي پيشرفت خواهيم بود و نابودي زيرساختها از قبيل صنايع، بنگاههاي اقتصادي، سازمانها ، مراکز فرهنگي و آموزشي و... را در پي خواهد داشت. انتهای پیام/ |