تریبون آزاد 1398/02/18 |
![]() |
استانیکردن انتخابات میتواند به ارتقای سطح رقابت منجر شود |
انتخابات استانی یا شهرستانی، بحثی قدیمی در مجالس مختلف بوده که حتی در مجلس پنجم هم مطرح شده بود ولی بهطور خاص در مجلس ششم این بحث زیاد مطرح بود. از آنجا که در آن مقطع چالشهای مختلف و زیادی داشتیم، دیگر فرصتی برای این کار بهدست نیامد. کسانی که معتقدند انتخابات باید استانی شود، به ضعف بنیه تشخیصی و سیاسی نمایندگانی که از حوزههای شهرستانی هستند، توجه میکنند. در حوزههای شهرستانی مسائل قومی و منطقهای برجسته است. گاهی شاهد بودیم بر سر اینکه نماینده از این سمت حوزه انتخابیه یا از آن سمت حوزه انتخابیه باشد، مشاجرات شدیدی درگرفته است. به هر حال این مسائل هست و به دلیل رقابتهای محلی متأسفانه سطح رقابت پایین آمده و نماینده برای رأیآوردن صرفا باید روی مسائل منطقهای دست بگذارد و بعد هم که وارد مجلس میشود، گاهی وقتها روزهای مکرر از جلسات مجلس غیبت میکند و بهدنبال حلوفصل مسائل حوزه انتخابیه خود است. درواقع این قبیل نمایندگان بخش عمدهای از وقتشان صرف امضاکردن نامه وام، شغل و حلوفصل مشکلات برای شهروندان میشود که اغلب هم بیحاصل است، یعنی در مجموع جز موارد معدودی که ممکن است مشکلات برخی حل شود، خیلی راهگشا نیست. درمواردی هم واقعا مشکل حل نمیشود و فقط ضابطهای شکسته میشود، یعنی به توصیه نماینده هرچند خودش هم منافعی ندارد ولی ضوابط نقض میشود. البته موافق این نظر هستم که وضعیت فعلی که نمایندگان از حوزههای فرعی انتخاب میشوند، بهجز شهرهای بزرگ در شهرهای کوچک و بهخصوص مناطق محروم لزوم وجود دیدگاه جامعتری نسبت به مسائل کلان در حوزه ملی احساس میشود. البته در مجالسی که تابهحال بوده، نمایندگان شهرهای بزرگ هستند که بیشتر هدایت مسیر سیاسی مجلس و کارهای تخصصیتر مجلس را برعهده میگیرند. البته از حوزههای کوچکتر هم گهگاه افرادی هستند که از کیفیتهای خوبی برخوردارند ولی اصولا سازوکار انتخاب نماینده، سازوکاری نیست که از آن افراد کیفی بالا بیایند. در مقابل این ایده، از قدیم مسأله استانیکردن انتخابات مطرح بود. طبق این نظر، حوزه انتخابیه بهجای شهرستان، استان میشود. بهجای اینکه مردم یک بخش به نماینده خود رای دهند در سطح استان نمایندگانی را انتخاب میکنند. این میتواند به ارتقای سطح رقابت منجر شود و نوع شعارها و برنامههایی که نمایندهها ارائه میدهند، طبیعتا سیاسیتر خواهد بود و در سطوح بالاتری مطرح خواهد شد. لکن اشکالی که بر این سیستم گرفته میشود این است که ارتباط خیلی نزدیکتری که شهروندان شهرهای کوچک با نمایندگانشان دارند، ضعیفتر میشود و ممکن است حتی در مشارکت مردم هم اثر سوء داشته باشد. کمااینکه در اغلب دورههای گذشته، عمده مشارکت در انتخابات مجلس را از همین حوزههای کوچک داشتیم. به هرحال هر کدام از این روشها، مضرات و فوایدی دارد. ولی اینکه الان در مجلس مطرح است، بنابر آنچه در اخبار منتشر شده، در چارچوب طرح جامع انتخاباتی که دولت به مجلس داده، نیست؛ بلکه طرحی است که نمایندگان ارائه دادهاند. اولا، به لحاظ روش کاری مجلس اینکه دو قانون متفاوت موازی با هم بحث شود، کاملا غیرعملی خواهد بود و هیاترئیسه باید بهنحوی وارد مسأله شوند که طرح طوری حساب شود که مطرحکنندگان طرح بتوانند ایدههایشان را در چارچوب پیشنهادات همان قانون جامع انتخابات وزارت کشور مطرح کنند اما اینکه الان بهصورت یک لایحه از سوی دولت و یک طرح هم از سوی نمایندگان کار بررسی را بسیار دشوار خواهد کرد و میتواند بعضا تصمیمات متناقض باشد و در اجرا کار را با مشکل مواجه کند. از سوی دیگر آنچه الان در اخبار بهعنوان قانون استانیشدن انتخابات مطرح است، به نظر میرسد یک ملغمه درهمریختهای از ایده استانی و حوزههای شهرستانی است که البته بسیارهم پیچیده به نظر میرسد چون نماینده باید یک حدنصابی از حوزه انتخابیه فرعی خود بیاورد که همان شهرستان باشد و بعد تلفیقی از آرای حزبی و فردی مطرح میشود. به نظر میرسد به لحاظ کارشناسی چون توسط کارشناسان وزارت کشور درست چکشکاری نشده و فیالبداهه در مجلس مطرح شده، ایرادات جدی بر آن وارد باشد و باید اصلاح شود. بهترین کار این است که همان قانون لایحه جامع انتخابات به دقت مورد بررسی قرار بگیرد و پیشنهادات ذیل همان گنجانده شود. احمد شیرزاد انتهای پیام/ |