جامعه و شهروند 1398/02/18 |
![]() |
ریشه های فکری و فرهنگی در بحث کودکآزاری |
لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بهطور مشخص به موضوع کودکآزاری و جرائم علیه کودکان میپردازد. کودکآزاری یک پدیده کاملا اجتماعی است که چندین وجه دارد. یکی از عوامل مؤثر در کودکآزاری مسائل اقتصادی، فقر و مسائل معیشتی است و مسائل اجتماعی مثل اعتیاد و از این قبیل هم قطعا مؤثر است. یکی از عوامل خیلی مهم در بحث کودکآزاری بحث فرهنگی و ریشههای فکری است که به کودک بهعنوان یک فرد صاحب حق در خانواده و جامعه نگاه نمیشود و والدین فکر میکنند کودک مایملک آنهاست و هر طور دلشان بخواهد، میتوانند با او رفتار کنند. همه اینها عواملی است که کودکآزاری را در جامعه ما ایجاد کرده و گسترش میدهد. در کنار همه این عوامل، عامل مؤثر دیگری با عنوان قانون وجود دارد. قوانین طبیعتا میتوانند نقش زیادی در فرهنگسازی، جلوگیری از یک پدیده نابهنجار و حتی مبارزه با آن پدیده داشته باشد. قوانینی که در حال حاضر برای حمایت از کودکان و نوجوانان بزهدیده یا در معرض جرم قرار گرفتن کودکان و نوجوانان یا همان کودکآزاری وجود دارد، قوانین جامع و مانعی نیست و این قوانین همه جنبههای کودکآزاری را دربرنمیگیرد، برای مثال، هیچ نقشی در پیشگیری از جرم و حتی مسائل بعد از وقوع جرم ندارد. در این میان خود روند رسیدگی هم مخدوش است اما لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان نگاه متفاوتی به این مباحث دارد. در این لایحه، کودکآزاری و جرائم علیه کودک کاملا آسیبشناسی شده و قانون در مراحل مختلف آن وارد شده است. این لایحه در سال 86 تدوین شده و الان بیشتر از 12 سال از تدوین آن گذشته است. با این حال، سال گذشته این لایحه بهطور کامل در مجلس تصویب و برای تائید به شورای نگهبان فرستاده شد و امید است با رفتوآمدهایی که این لایحه به شورای نگهبان و مجلس داشت و اصلاحاتی که انجام شده، بهزودی این روند 12 ساله خاتمه پیدا کند. یکی از امتیازات مثبت این لایحه این است که این مسأله را در سه فاز مورد بررسی قرار داده است: نخست آنکه پیش از همه به موضوع پیشگیری پرداخته است. کودکان در معرض خطر را شناسایی کرده و راهبردهای حمایتی و نظارتی بیشتری برای آنها تعیین کرده است. همچنین مسئولان و نهادهای ذیربط را موظف کرده به روند زندگی این کودکان نظارت بیشتری داشته باشند. موضوع دیگری که این لایحه به آن پرداخته این است که اگر کودکآزاری به هر دلیلی اتفاق افتاده باشد، جرمانگاری در این حوزه را گستردهتر کرده است. این موضوع میتواند هم جنبه پیشگیرانه داشته باشد و هم میتواند در روند رسیدگی قضائی کمک کند و مانع ارتکاب مجدد جرم شود. همین افزایش جرمانگاری باعث میشود حتی اگر پدر و مادری نسبت به کودک خود بیاعتنا و سهلانگار باشند با برخورد قضائی روبهرو شوند. پیش از این، کودک از چنین حقوقی محروم بود و اعمال خشونت جنسی و جسمی بیشتر مدنظر بود، اما حالا عدم مراقبتهای کافی از سوی والدین که هم یکی از وظایف آنها و هم یکی از حقوق اولیه کودکان است، میتواند جرمانگاری شود و با آن برخورد قانونی صورت گیرد. از طرف دیگر، این لایحه برای رسیدگی قضائی به جرائم این حوزه هم مقررات خاصی برقرار کرده است. یکی دیگر از اتفاقات مثبتی که افتاده این است که سازمانهای مردمنهاد را در این روند بهویژه مرحله پس از وقوع جرم وارد کرده است. کاملا مشخص است که اگر کودکی با وجود پیشگیریهایی که انجام شده مورد خشونت یا آزار قرار گرفت و در روند رسیدگی قضائی برای مجرم، حکم صادر شد، آن حکم بهتنهایی کفایت نمیکند. موضوع بعدی این است که هم کودک و هم مجرم دوباره باید به اجتماع برگردند. در این لایحه، یکسری روندهای نظارتی برای بعد از وقوع جرم هم برای کودک و هم برای مجرم پیشبینی شده که نشان میدهد این لایحه سیستم کاملی را ارائه کرده است. به همین دلیل، لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که امیدواریم بهزودی به قانون تبدیل شود، یک لایحه مترقی است که وضعیت قانونی ما را در حمایت از کودکان بزهدیده از وضعیت فعلی به رتبه خیلی بالاتری میبرد، اگرچه قطعا ما تا نقطه ایدهآل هنوز فاصله داریم، ولی به هر حال تصویب آن اثرات مثبتی خواهد داشت. آنچه مسلم است، تصویب کامل این قانون از سوی شورای نگهبان، پایان راه نیست و بعد از تصویب آن، نیاز به فرهنگسازی است. در این میان، اجرای این قانون میتواند باعث شود فرهنگ ما مترقیتر شده و نگاهها به کودکان بهعنوان افرادی صاحب حق و حقوق تصحیح شود. البته از تصویب قانون تا اجراییشدن آن راه درازی وجود دارد، ولی با این حال، باید زیرساختهای لازم برای اجراییشدن لایحه ایجاد شود تا به نقطه مطلوب برسد. مونیکا نادی انتهای پیام/ |