اقتصاد و مردم 1398/02/11 |
![]() |
امنیت شغلی، معیشت و تشکلهای کارگری؛ سه مطالبه اصلی کارگران |
به صورت کلی هر صحبتی در خصوص تشکلهای کارگری با پرداخت به مطالبات آنها شروع میشود. امنیت شغلی، معیشت و تشکلهای کارگری به عنوان سه مطالبه اصلی کارگران همواره مطرح بوده است. معیشت و امنیت شغلی به عنوان دو مولفه مهم به صورت مستقیم از تشکلهای کارگری تاثیر میپذیرد. اگر چه این سه مطالبه روی هم تاثیر میگذارند و جدا از یکدیگر نیستند. بطور مثال به دلیل نبود امنیت شغلی میل و رغبتی به تشکیل تشکلهای کارگری نیست و بر عکس. لازمه این امر رشد دادن تمام این موارد به صورت موازی و در کنار یکدیگر است. اما اگر به صورت کلیتر بنگریم، امنیت شغلی در شرایط فعلی از اولویت بالاتری برخوردار است. چرا که با وجود امنیت شغلی میتوان امید به تشکیل تشکلهای کارگری داشت. تشکلیابی به عنوان یکی از مولفههای مهم باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. فارغ از اینکه تشکلهای موجود در ساختار ایران، مستقل هستند یا نیستند، قدرت کافی دارند یا خیر، در حال حاضر تشکلهای رسمی کارگری نهایتا 10 درصد از کارگران را پوشش میدهند و مابقی کارگران فاقد تشکل هستند. البته که این آمارها فارغ از کیفیت تشکلها است. از نظر کمیت هم، ضریب پوشش تشکلها در کشور اصلا مناسب نیست. کیفیت تشکلها نیز با توجه به نبود امنیت شغلی و فراگیر شدن قراردادهای موقت در کارگاههای کشور، باعث عدم مصونیت نماینده کارگر و عضو تشکل از امنیت میشود و با هر ادعایی که در تشکلها مطرح کنند... با انواع تهدیدها از عدم تمدید قرارداد تا عدم پرداخت حق و حقوق مواجه میشود. در این حالت کارگر نمیتواند پیگیر حقوق و مطالبه خودش باشد پس توقعی برای پیگیری مطالبه باقی کارگران نباید داشت. دراین وضعیت نمیتوان به تشکلهای خود نمره قابل قبولی داد. درواقع ضعف تشکلها به دلیل کم کاری اعضای آن نیست بلکه به دلیل ساختار قانونی است که اجازه فعالیت آزادتر و مستقلتر را به افراد نمیدهند و افرادی که میخواهند کار کنند، موفق نمیشوند. مگر اینکه استثناهایی وجود داشته باشد. سوی دیگر عدم تشکیل تشکلهای کارگری قوی، ممانعتهای قانونی است. طبق قانون اساسی هر تشکلی خارج از سه نوع شورای اسلامی کار، انجمنهای صنفی کارگران و مجمع عالی نمایندگان اجازه فعالیت ندارند. هر چند که این تشکلها نیز در حد خوبی تلاشهایی برای احقاق حق کارگران انجام میدهند اما این تلاشها پاسخگوی نیاز فعلی کارگران نیست که اگر بود مشکلاتی از قبیل نبود امنیت شغلی و معیشت وجود نداشت. تشکلهایی که تحت عناوین مختلف از طرف خود کارگران تشکیل میشوند که یا مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و از مسیر مطالبات خارج میشوند یا به رسمیت شناخته نمیشوند. اینکه خود کارگران به صورت فردی و نه در قالب تشکل کارگری پیگیر مطالباتشان باشند، امکانپذیر نیست چرا که متشکل شدن لازمه فعالیت کارگری است. به جای فعالیت انفرادی باید تلاشها در جهت ایجاد تشکلهای قویتر و موثرتر باشد. نکته دیگر در خصوص حق کارگران، به رسمیت شناختن اعتراض است. یکی از وظایف تشکلها ساماندهی اعتراضها است. لازمه فعالیت تشکیلاتی در همه جای دنیا به رسمیت شناختن همین حقوق کارگری است. این موضوع آنقدر مهم است که موضوع مقاولهنامههای 87 و 98 سازمان بینالمللی کار نیز محسوب میشود. اما ایران همچنان به این مقاوله نامهها نپیوسته است. فراموش نکنیم با توجه به ساختار سیاسی موجود گاهی این موضوع برداشت میشود که اعتراضهای کارگری بر ضد منافع کشور و امنیت ملی است. در حوزه اعتراضهای کارگری باید این نکته را یادآور شد که ماهیت فعالیت کارگری ایجاب میکند که این فعالیتهای صنفی به رسمیت شناخته شود که در حوزه روابط کار همان موضوع سهجانبه گرایی است که بین کارگر، دولت و کارفرما جاری است. هر کدام از این سه گروه برای حضور در مذاکرات باید از ابزار در اختیار خود استفاده کند. دولت ابزار قدرت، کارفرما ابزار ثروت و کارگر هم باید ابزاری در اختیار داشته باشد. ابزار شناخته شده کارگران در دنیا حق اعتراض است. علی خدایی انتهای پیام / |