تریبون آزاد 1394/07/06 |
![]() |
اجماع اصلاحطلبان زمينهساز تحول در مجلس دهم خواهد بود |
* احزاب هنوز به جايگاه واقعي خود در فرايند توسعه دست نيافتهاند يکي از شرايط و لوازم توسعه وجود احزاب مقتدر، متعهد، قانونمند و کارآمد، مدافع منافع ملي و برنامهدار جهت توسعهيافتگي کشور ميباشد، لذا براي بسترسازي دستيابي به توسعهيافتگي بايد گفت عزم و اراده آگاهانه، عالمانه و مجدانه ملي و مديريت علمي کلان يکپارچه ومنسجم، مشارکتجويانه براساس شايستهسالاري، تنشزدايي، ثباتگرايي، اصلاحگرايي و تحولخواهي مبتني بر عقلانيت و برخاسته از آراي واقعي مردم لازم است. در اين صورت با در نظر داشتن تمام تدابير لازم تصميمات و برنامههاي مبتني بر قوانين توسعه، رسيدن به توسعهيافتگي را محقق مينمايد. در اين رابطه وجود احزاب متعدد، مستقل و آزاد موجب پرورش نخبگان سياسي و نقد درون گفتمان حاکميت و گوشزدهاي احتمالي در رابطه با عملکردها و سياستهاي اجرايي و نهايتا حل وفصل و اصلاح امور براساس تدبير و اعتدال خواهد شد. بنابراين هم استعدادهاي کشور با نهايت کارايي در خدمت پيشبرد علم، تکنولوژي، نوآوري و خلاقيت و رشد و شکوفايي کشور قرار ميگيرند و هم سرمايهگذاريهاي داخلي و خارجي در سايه ثبات و اميد به آينده افزايش مييابد و موجب گسترش اشتغال، درآمد و... و نهايتا منجر به توسعهيافتگي خواهد شد. سجاد نيکنام دبير حزب مردمسالاري آذربايجان غربي و نايب رئيس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات آذربايجان غربي در مورد عملکرد حزب مردمسالاري و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات آذربايجان غربي سخن گفت که متن کامل اين گفتوگو به شرح زير ميباشد: نقش و جايگاه حزب در فرايند توسعه کشور را چگونه ارزيابي می کنید؟ احزاب در فرايند توسعه يک کشور ميتوانند نقشي تعيين کننده داشته باشند ولي متاسفانه در کشورهاي در حال توسعه چون ايران، احزاب هنوز به جايگاه واقعي خود در فرايند توسعه دست نيافتهاند و هرچند که در برخي برههها نقشي از خود بر جاي گذاشتهاند، اما متاسفانه خيلي زود و به دلايل مختلف جايگاه خود را در اين عرصهها از دست دادهاند. همچنين فرايند توسعه کشورها را در عرصههاي مختلفي چون سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ... بايد بررسي کرد که ضعف و کاستي در هرکدام از اين بخشها، ميتواند فرايند کلي توسعه يک کشور را با مشکل روبرو سازد؛ همچنان که احزاب نيز با کميتهبنديها و شاخهبنديهاي تشکيلاتي بايد تمامي اين عرصهها را مدنظر قرار داده و از فعاليت صرف سياسي پرهيز کنند. البته پيش از اينکه نقش احزاب در فرايند توسعه کشور مورد توجه قرار گيرد، بايد بررسي کرد که اصلاً احزاب امروز جايگاه واقعي خود در ايران را پيدا کرده اند يا براساس نگاهي که امروز به غلط نسبت به حزب وجود دارد، احزاب ايران فصلي شده و در آستانه انتخابات فعال ميشوند؟ ترديدي نيست عوامل متعددي در بروز اين شرايط دخيل هستند و نبايد فقط خود احزاب را مقصر اين ضعف بزرگ دانست. اصل مهم براي يک حزب را ميتوان پشتوانه مردمي و مالي آن دانست که متاسفانه ديد منفي و غلط به حزب، مانع بزرگي براي گرايش مردم و حتي فعالين سياسي به احزاب شده و کارهاي تشکيلاتي در گام اول با کمبود نيروي انساني روبرو شده و به وضوح امروز شاهد هستيم که در بسياري از شهرهاي ايران حتي دفتر برخي احزاب نيز به چشم نميخورد! از اين رو کمبود نيروي انساني و به تبع آن محدود شدن هزينههاي حزب بر دوش چند نفر، احزاب ايران را بالاجبار به دولتها و قدرتهاي سياسي و اقتصادي غيرتشکيلاتي وابسته ميکند که همين امر نيز عاملي بر تعدد عناوين مختلف احزاب با کيفيت پايين آنها شده است. لذا اين نکته را بايد مد نظر قرار داد که تحزب گرايي و توسعه کشور فرايندي دو طرفه است؛ وقتي که در کشوري احزاب مظلوم واقع شده و حتي چهرههاي شاخص سياسي از نام بردن احزاب هراس دارند، مطمئناً نميتوان انتظار داشت که احزاب نيز نقشي چشمگير در فراينده توسعه داشته باشند و به نوعي دو طرف از يکديگر گريزان هستند و بايد که تدبيري انديشيده شود تا همزمان که احزاب به جايگاه خود بها ميدهند، با تغيير نگرش و باور به نقش سازنده احزاب در توسعه کشور در نگاه مردم و دولتيها و مجلسيها و ... شاهد بهبود جايگاه احزاب در فرايند توسعه باشيم. نظرتان در خصوص عملکرد حزب مردمسالاري به عنوان يکي از احزاب اصلاحطلب در طي اين سال ها بيان کنید. حزب مردمسالاري بيترديد يکي از معدود احزاب قانونمند و تشکيلاتي کشور ميباشد که بيهيچ وقفهاي و از بدو تاسيس تا به امروز تمامي کنگرهها، اردوها، همايشهاي فصلي، جلسات شوراي مرکزي و ... خود را در موعد مقرر و قانوني برگزار کرده است؛ همچنان که هم اکنون نيز دفاتر آن در تمامي استانهاي کشور راهاندازي شده و دور نيست روزي که دفاتر آن در اکثر شهرهاي ايران نيز داير شود. هرچند که اکثريت احزاب ايران فقط در برهههاي انتخاباتي به عرصه آمده و از کانديداهاي مطرح آن دوره حمايت کردهاند و در برخي از عرصهها نيز غايب بودهاند، ولي حزب مردمسالاري با تاکيد بر مواضع اصلاحطلبانه خود و در تماميانتخاباتهاي دو دهه اخير، حضوري چشمگير داشته که اين مشارکت نيز محدود به روزها و هفتههاي پيش از موعد انتخابات نشده است. رسانه اختصاصي نيز تريبون اصلي يک حزب به شمار ميرود که ميتواند در تبيين مواضع و سياستگذاري احزاب در برهههاي مختلف تاثيرگذار باشد؛ از اين رو روزنامه و پايگاه اطلاع رساني حزب مردمسالاري مزيت ديگر اين حزب ميباشد که بسياري از احزاب ايران در اين زمينه فعاليتي نداشته يا برخي افراط و تفريطها، عملکرد رسانهاي آنها را به دورههايي کوتاهمدت محدود کرده است. عملکرد شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در استان را چگونه ميبينيد و برنامههاي شوراي هماهنگي براي انتخابات پيش رو را تشريح کنید. شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات آذربايجان غربي در سال جاري با حضور اکثريت احزاب اصلاحطلب استان راهاندازي شد که تا به امروز نيز شاهد حضور آقايان غريباني و رهاميدر جلسات خود بوده است؛ بنده نيز هم اکنون نايب رئيس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات آذربايجان غربي ميباشم. همچنين شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات آذربايجان غربي به تبعيت از سياستگذاريهاي ملي اين شورا، تا به امروز تلاش داشته که سخنگوي تمامياحزاب اصلاحطلب استان بوده و محلي براي اجماع آنها باشد که خوشبختانه آخرين جلسه آن نيز با حضور تمامي احزاب اصلاحطلب آذربايجان غربي برگزار شد. در سوي ديگر نوپا بودن اين شورا در آذربايجان غربي، عاملي شده که عملکرد چشمگيري از آن در چند ماه اخير نمايان نشود؛ اما مطمئناً به مرور زمان و با همدلي بيشتر اعضا، در هفتهها و ماههاي آتي، شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات استان نقشي مهم در اعتلاي انديشه اصلاحطلبي در استان خواهد داشت تا جايگاه ملي خود را در سطح استان پياده سازد. در انتخابات پيش رو نيز با توجه به جايگاه تعريف شده براي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در سطح کشور، احزاب اصلاحطلب آذربايجان غربي نيز بي شک منسجم و هماهنگ با تصميمات ملي پا به عرصه انتخابات خواهند گذاشت که خوشبختانه تا به امروز اتحاد و همدلي آنها مثالزدني و قابل تقدير بوده و به احتمال قوي بر روي يک ليست واحد از کانديداهاي اصلاحطلب و حامي دولت به اجماع خواهند رسيد و موجب تحول جدي در مجلس دهم خواهند بود. راههاي مشارکت حداکثري مردم در انتخابات را چه ميدانيد؟ راه اصلي براي مشارکت حداکثري مردم در انتخابات، اعتماد واقعي به راي آنها و تجلي اين باور در جامعه است که راي مردم تعيين کننده خواهد بود؛ نميتوانيم در زبان بگوييم که ميزان راي ملت است، ولي در عمل اشتياق راي دادن را با فقدان کانديداي مطلوبشان، ايجاد نکنيم از اين رو بايد اميدوار بود که اکثريت کانديداهاي اصلاحطلب و حاميدولت مورد تائيد قرار گيرند. عمل به وعدههاي انتخاباتي دولت تدبير و اميد در سال 92 و بهبود وضعيت سياسي و اقتصادي کشور نيز ميتواند نقش بسزايي در افزايش ميزان مشارکت جامعه در انتخابات داشته باشد؛ همچنان که جلب اعتماد مردم توسط دولتمردان، شانس پيروزي کانديداهاي حاميدولت و اصلاحطلبان را چشمگير خواهد کرد. همچنين توجه به نيازهاي روز جامعه و پوشش دادن اين مطالبات در ستادهاي انتخاباتي چهرههاي اصلاحطلب و حاميدولت، در ترغيب مردم به مشارکت در انتخابات و راي به آنها تاثير بسزايي خواهد داشت؛ هر چند که نقش احزاب اصلاحطلب در جلب اعتماد مردم را نيز نبايد فراموش کرد. در سوي ديگر، بايد برنامهريزي مشخصي براي راي روستاها و شهرهايي با ترکيب قوميتي صورت پذيرد؛ محلي که معمولاً مشارکت در آنجا بالاست و جريان اصلاحات بايد از هم اکنون براي جذب اين رايها تدابيري را بيانديشد. پيشبيني شما از ترکيب مجلس آينده چگونه است? در ايران نميتوان انتخابات را پيشبيني کرد، چون مرجع علميمشخصي تا به امروز در اين راستا تعيين نشده است؛ همچنان که در برخي از انتخاباتها نيز شاهد بوديم که در روزهاي آخر تبليغات، رايها به يک باره تغيير جهت ميدهند. اما در عين حال با توجه به دستاوردهاي توافق اخير هستهاي، ميتوان پيشبيني کرد که مجلس آينده، متشکل از نيروهاي اصلاحطلب، ميانهرو و معتدل بوده و چهرههاي تندرو و افراطي در آن در اقليت قرار خواهند گرفت. اجراي برجام چه تاثيراتي بر فضاي سياسي و اقتصادي کشور خواهد داشت؟ تمام دلسوزان کشور تا به امروز بر تاثير مثبت برجام در صورت اجراي صحيح آن و وفاداري کشورهاي غربي بر مفاد آن، تاکيد داشتهاند؛ تاثير مثبتي که مطمئناً در سايه حمايتهاي رهبر معظم انقلاب و مردم، تدبير و مديريت دولت و صدالبته پايبندي 1+5 و دول غربي بر عهد خود با ايران حاصل خواهد شد. نبايد فراموش کرد که تحريمها با اقتصاد ايران چه کرده بود تحريمهايي که به لطف مديريت غلط دوستان همين دلواپسان مدعي و البته کينه تاريخي دشمنان اين سرزمين بر آسمان ايران سايه افکنده بود. همچنين بايد يادآور شد که مسائل سياسي و اقتصادي بخصوص در ايران به شدت تحت تاثير يکديگر قرار دارند و همچنان که اجراي صحيح و کامل برجام منافع اقتصادي بيشماري ممکن است براي جمهوري اسلامي ايران به دنبال داشته باشد، در ابعاد سياسي نيز ميتواند حقانيت انديشه اعتدالگرايي را به اثبات برساند؛ امري که دلواپسان به شدت از آن واهمه دارند. عملکرد دولت يازدهم در دو سال گذشته را چگونه ارزيابي می کنید؟ دولت يازدهم در طول دو سال گذشته به يکي از وعدههاي خود که همانا بحث تحريمها و مساله هستهاي ايران بود، خوشبختانه تا اين لحظه جامه عمل پوشانده که مطمئناً با تداوم حمايتهاي رهبر معظم انقلاب و ملت ايران، نتايج مثبت آن را در آينده اي نزديک شاهد خواهيم بود. دولت تدبير و اميد در موارد متعدد ديگري چون موارد اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و ... دستاوردهايي داشته است که از آن جمله ميتوان به احياي خانه سينما و خانه احزاب، کاهش تورم، افزايش رشد اقتصادي، تعامل با کشورهاي جهان، بهبود مطالبات زنان، دانشجويان، کارگران و معلمان و ... اشاره کرد. با وجود اين هنوز هم مردم مطالبات ديگري در عرصههاي مختلف دارند که نتيجه عملکرد دولت در اين عرصهها را به عينه مشاهده نکردهاند؛ يکي از اين موارد، وعده اي است که دکتر حسن روحاني در برهه انتخابات سال 92 به مردم شمال غرب ايران دادند و آن نجات درياچه اروميه بود؛ وعدهاي که امروز با وجود حمايت گسترده دولت تدبير و اميد از بحث احياي درياچه اروميه، هنوز نمود قابل توجهي نداشته است. هر چند که وضعيت درياچه اروميه در طول 8 سال گذشته به چنان حد بحراني رسيده بود که با يکي دو سال بهبود نيابد، ولي تداوم وضعيت بحراني اين درياچه ميتواند مورد سوءاستفاده جريانهاي مخالف دولت در منطقه قرار گرفته و تبعات منفي آن را در انتخابات پيش رو متوجه نيروهاي اصلاحطلب و حامي دولت سازد؛ جريانهاي مخالفي که از همين امروز هم با فراموش کردن نقش خود در هشت سال دوران بحراني درياچه اروميه، با بيانصافي بر طبل کمکاري دولت تدبير و اميد ميکوبند تا به لطف اين درياچه رايهايي را به نام خود به ثبت رسانند! انتهای پیام/ |