جامعه و شهروند 1397/08/13 |
![]() |
چرا یک فرد کارتنخواب میشود |
مساله کارتن خوابها یکی از معضلات امروز جامعه ماست که هر از چند گاهی این افراد بیآزار را در کنار خیابانها میبینیم. شاید در این روزهای سرد پاییزی که صبحها که به محل کارمان میرویم، یکی از آنها را در کوچه و یا خیابان ببینیم که در خود فرو رفته و خواب است. اما این افراد چطور به این وضع مبتلا شدهاند؟ آیا جامعه و دولت نمیتواند برای آنها کاری انجام دهد؟ این سوالاتی است که با خود میپرسیم و دست در گریبان از کنارشان عبور میکنیم. کارتن خوابي در جامعه ما به سه دليل تداوم يافته است: عدم کنترل علل و ريشه هاي اين پديده، ضعف در حمايت اجتماعي وعدم بازتواني و توانمندسازي کارتن خوابها. کارتن خوابها تنها به دليل تهديد امنيت اجتماعي، به طور موقت از سطح شهر جمع مي شوند و پس از مدتي به خيابان باز ميگردند و در اين چرخه باقي مي مانند و به اين ترتيب هر سال شاهد افزايش تعداد گرمخانهها هستيم. اين پديده در بسياري از کلانشهرهاي ايران ديده مي شود. پس به نظر مي رسد روش هاي موجود در مواجهه با کارتن خوابي، کافي نيست و بايد به راهکارهاي جديدي بينديشيم. کارتن خوابها بي خانماناند. اصولا بيخانمانها سه گروه اند: اول، افرادي که براي سکونت و اقامت خويش سرپناهي فراهم کرده اند و در آلونک ها، حلبي آبادها، زاغه نشين و حاشيه نشين اند. دوم، افرادي که در خيابانها و در شرايط سخت زندگي ميکنند و آنها را با عنوان کارتن خواب مي شناسيم و سوم، افرادي که به دلیل کمبود سرپناه هاي واقعي، نزد آشنايان يا بستگان بسر مي برند. از منظر اجتماعي، کارتن خوابها طردشدگان اجتماعي اند. واژه «طردشدگي» در برابر مفهوم «شهروندي» قرار داد. طرد اجتماعي براي توصيف شرايط گروه هاي حاشيه اي در جامعه به کار ميرود که هم از منابع منظم اشتغال محروماند و هم از چتر حمايتي دولت بيبهره اند. فاقد حقوق اساسي شهروندي و قرباني تبعيضاند و هيچ دسترسي و ارتباطي با نهادهاي قدرتمند ندارند تا آنها را حمايت کنند. افرادي که در خيابانها مي خوابند، نقطه اوج طردشدگي اجتماعي به حساب ميآيند. آنها از جامعه رانده شده و از شيوه متعارف زندگي که اغلب مردم آن را براي خود بديهي تصور مي کنند، محروم اند. کارتن خوابي همانند بسياري از مسائل اجتماعي، پديدهاي پيچيده و چند وجهي است که ريشه در عوامل مختلفي دارد و پيامدهاي بسياري را هم در جامعه بر جاي ميگذارد. مساله بي خانماني صرفا در کاستي هاي افراد ريشه ندارد. ريشه کارتن خوابي به عوامل فردي و اجتماعي و ساختاري برمي گردد. پديدارشدن کارتن خوابي حاصل مثلث فقر است؛ فقر مادي، معنوي و ارتباطي. کارتن خوابي پديدهاي جهاني است و در تمام کشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه وجود دارد. در خارج از کشور مطالعات فراواني در اين زمينه صورت گرفته است. اين مطالعات نشان مي دهد ترکيبي از عوامل در پيدايش کارتن خوابي دخيلاند که عبارت اند از: شرايط ساختاري(کمبود مسکن مناسب براي اقشار کم درآمد، فقر، اقتصاد بي ثبات، بي کاري، محدوديت در فرصت هاي اشتغال، نبود تعادل بين اجاره خانهها و درآمد خانواده، ناکارآمدي نظام رفاه اجتماعي و...) روابط خانوادگي و شبکه حمايت اجتماعي(فقدان يا ناکافي بودن روابط و حمايت اجتماعي در خانواده، شبکه دوستي، تضادها و خشونت خانوادگي، سابقه بدرفتاري، حمايت اجتماعي سازمان هاي دولتي و... بيماري رواني، هويت اجتماعي منفي و عزت نفس پايين(اختلال رواني، افسردگي، دوگانگي شخصيتي، خودکم پنداري، شوک هاي روحي و رواني و عاطفي و… )در این مورد اصولا در تمام دنيا سه نوع سياست به کار گرفته مي شود: خدماتي، قهري و ترکيبي. در سياست خدماتي، هدف اصلي تامين مايحتاج عمومي و روزانه بي خانمانها به وسيله نهادهاي دولتي و خيريه است. در اين سياست وجود افراد کارتن خواب در شهر به عنوان يک واقعيت پذيرفته شده است و هدف نهادهاي عمومي کمک به تامين سرپناه، تغذيه و خدمات بهداشتي براي افراد بي خانمان تعريف مي شود. در سياست قهري، مساله کارتن خوابي با نگاه امنيتي-انتظامي نگريسته مي شود و گذراندن شب در اماکن عمومي جرم است. در اين سياست هدف اصلي نهادهاي عمومي و انتظامي، شناسايي و جمع آوري و جلوگيري از حضور اين افراد در مکان هاي عمومي است. مشکل اصلي اين سياستها آن است که در صورت جمع آوري، مکاني براي نگهداري اين افراد وجود ندارد و حتي پليس مجبور است پس از چند روز آنها را آزاد کند و بالاخره در سياست ترکيبي، ازيک سو با افرادي که شبها را در مکان هاي عمومي مي گذرانند، برخورد قهري و انتظامي ميشود و ازسوي ديگر افراد بازداشت شده براي نگهداري به مراکز ويژه معرفي ميشوند. در اين وضعيت هم گذراندن شب در مکان هاي عمومي، جرم تلقي ميشود و هم نهادهاي عمومي و خيريه در خدمات رساني به اين افراد وارد عمل مي شوند. سياست ها درباره بيخانمانها در يک دسته بندي اوليه مي توان همه اقدامات را در پنج طبقه قرار داد: ١. برنامه تامين اسکان(کوتاه مدت و بلندمدت)، ٢. ارائه خدمات اوليه و ضروري(غذا و بهداشت و...)، ٣. برنامه آموزش و درمان و توان بخشي، ٤. برنامه هاي فرهنگي-اجتماعي، ٥. برنامه توانمندسازي. مهدی فروغ منش انتهای پیام/ |