اقتصاد و مردم 1397/07/02 |
![]() |
نقش بی بدیل مردم در عبور از مشکلات اقتصادی |
در ارتباط با آثار مثبت حمایت مردم از دولت و عبور از پیچ خطیر مشکلات کنونی باید به چند نکته توجه کرد. مردم از جهات مختلف نقش عمدهای دارند. 1- بخشی از این نقش مربوط به حوزه «مصرف» است که میتواند بخشی از کمبودها را جبران کند. 2- بخشی مربوط به حوزه عرضه است. اگر اقشار مختلف در این زمینه فعال باشند و حوزه عرضه از جمله قیمتها، کم فروشی، گرانفروشی و احتکار و بازارسیاه خودداری کنند و بر طبق قانون حمایت از مصرف کنندگان و توزیع کنندگان عمل نمایند بخشی از مشکلات برطرف خواهد شد. 3- بخش بعدی حوزه مبلغان و مروجان است. اگر در حوزه مربوط به شناخت مسائل و آشنایی با امور اقتصادی و نحوه و کیفیت بیرون رفت از چنین اوضاعی فعال باشند و تاثیر بگذارند تا مشکلات روشن خواهد شد. 4- بخش چهارم هم حوزه رسانه است که بخشی از مردم در این حوزه نیز فعالیت دارند. در این بخش میتوان از سیاهنمایی وعدم تحریک مردم به مصرف و هجوم به بازارها پرهیز کرد. برای مثال در بخش مصرف و توزیع محصولات بهداشتی و دارویی، چنین القا شد که مردم باید بیش از نیاز خود خرید کرده و به انبار کردن روی آورند! که این ناشی از شایعه پراکنی و عدم اعتماد به وعده و سخن مسئولان است. باید قبول کرد که دشمن برای مسئولان و دولت نقشه نمیکشد بلکه برای کل کشور و مردم و اقتصاد ایران نقشه دارند. مردم هم نشان دادهاند که در جای خود اشکالات و نقدها را بیان میکنند. بخشی از این اشکالات باید توسط نمایندگان مجلس رفع شود؛ خانه ملت برای همین بنا نهاده شده است. بخشی از مشکلات را باید شوراها رفع کنند و در همراهی با مردم اثرگذار باشند. بخشی هم در رابطه با عامه مردم است که باید با هوشیاری و آگاهی حرکت کنند. بنابراین در همه بخشها و مسائل نقش مردم پررنگتر از دیگر بخشها محسوب میشود. اما نقش دولت را نیز نباید از نظر دور داشت. دولت در اینجا به معنای عام آن منظور نظر است. دولت در معانی عام آن باید به تمام مسائل ورود کرده و در صحنه باشد. دوم اینکه دولت باید در رویکردهای خود منعطف عمل کند و بسیاری از مسائل را جور دیگری نگاه کند. به عنوان مثال در کشور پول وجود دارد منتها باید راههای بازگشت این پولها و سرمایهها را بررسی کرد. میتوان برای سرمایهگذاریهای جدید و تزریق پول به اقتصاد کشور اعلام کرد که تا فلان مدت مالیات اخذ نمیشود. دلیل اتخاذ چنین راهکاری این است که پول وجود دارد، اما در کار دلالی و خرید و فروش و... میچرخد. با تدابیری میشود این سرمایه را به بخش تولید، اشتغال و کارآفرینی وارد کرد. بخشی از تصمیمگیریها باید تغییر کند؛ در اخذ مالیات، سرمایهگذاری، روشها و قوانین اقتصادی، بوروکراسی، شفافیت، مبارزه با مفاسد و اخلالگران اقتصادی و غیره باید تجدید نظر کرد و راهکارهای جدیدی را در پیش گرفت. به نظر میرسد باید شرایط و چینش امور را منطبق بر «جنگ اقتصادی» تنظیم کرد. با جنگ اقتصادی نمیتوان مثل سیاستهای سالهای قبل عمل کرد. در این شرایط باید رویکردها و برنامههای «جنگی» (به معنای اقتصادی) آن تغییر کند. امروز با قاچاق کالا و ارز نباید مثل سابق برخورد کرد؛ قاطعیت باید در دستور کار قرار بگیرد. بنابراین در این شرایط هم میتوان کشور را به خوبی اداره کرد به شرط آن که دولت به معانی عام آن، دیدگاههای خود را به امور تغییر دهد و بر همه بخشهایی که از بودجه عمومی استفاده میکنند، نظارت دقیق داشته باشد. در بودجه نویسی هم میتوان با صرفه جویی در منابع و هزینهها به معیشت مردم و اقتصاد کشور به گونهای موثرتر کمک کرد. تغییرات در رویکردها و برنامهها را باید همه انجام دهند تا بتوان از پیچ مهم اقتصادی و سیاسی کنونی عبور کرد. انتهای پیام/ |