تریبون آزاد 1397/04/29 |
![]() |
برای یکبار هم که شده صادق باشید |
محمد خزایی/ صادق باشید نسبت به سایرین، نسبت به کسانی که دم از همکاری و دوستی و همفکری با آنها میزنید. دور بیندازید این نقاب های تزویر را. رو راست و مردانه، یا با کسی باشید یا نباشید. نه اینکه در حضور افراد دم از دوستی و رفاقت بزنید و در غیابشان تمام رذایل عالم را به آنان نسبت دهید. با همدیگر سر یک میز مینشینید اما دل هایتان با همدیگر صاف نیست. از منفعت طلبی و خودمحوری شماست که سال ها در تمام شهرهای آذربایجانغربی خصوصا ارومیه، اصلاحطلبان و نیروهای خدمتگزار واقعی، مجال چندانی در میان برندگان انتخابات شورا و مجلس ندارند. این شما بودید که در حضور استاندار پیشین از همراهی و همفکری و کمک به ایشان میگفتید اما در غیابش دنبال جایگزین استاندار بودید! امروز با استاندار بعدی نیز داستان همین است. انگار فرقی نمیکند. طرفشان هر که باشد اینها در حقش همان کاری را میکنند که در حق دیگران کردهاند! برخی سیاسیون پرمدعای به ظاهر حامی دولت (اما در واقع بدنبال سهم خواهی از نماینده عالی دولت در استان آذربایجان غربی) در حالی که علیالظاهر از استاندار حمایت میکنند اما در پَسِ پرده دنبال جایگزین استاندار هستند! و در این راه با یکی از نمایندگان در پشت صحنه همداستان شدهاند. سیاسیونی که خودشان هویج به دست جلو آمدهاند اما برخی نمایندگان را چماق به دست سراغ استاندار و وزیر کشور میفرستند تا پازل چماق و هویجشان در برابر استاندار کامل باشد. هدف کوتاه مدتشان این است که با این تاکتیک تا سرحد امکان مهرههای ناکارآمدشان را به استاندار و استان تحمیل کنند -که ظاهرا تا اینجای کار نسبتا موفق بودهاند- و هدف بلندمدتشان جایگزینی استاندار فعلی با فردی است که کاملا با آنها هماهنگ باشد. هر روز یا در رفت و آمد به تهران هستند و یا در تماس با تهران، اصلا بخشی از شغل و کارشان شده است این رفت و آمد و دو بهمزنی و تخریب افراد در پایتخت! برخی دیگر از سیاسیون نیز در دوره استاندار پیشین در حالی که در شعار، همه جا خود را حامی نماینده عالی دولت معرفی میکردند اما عملا جلسات متعددی برای جایگزینی استاندار برگزار میکردند و منشا شایعات تغییر استاندار بودند. تا جایی که حتی در دروغی آشکار به نقل از استاندار گفته بودند وی تمایلی برای استاندار ماندن ندارد و خودش میخواهد برود! برخی نمایندگان مجلس هم که کمتر از یکسال پیش زیر پای استاندار قبلی را خالی میکردند تا استاندار جدید بیاید اکنون دنبال گزینه از یکی از استانهای همجوار هستند. آن دسته از نمایندگان نیز که سودای دگر داشتند الان دنبال گزینهای از تهران هستند! برخی در موضوع تعیین استاندار (که یک امر کاملا دولتی است) عرصه را چنان برای نمایندگان مجلس گشودند، تا حدی که نمایندگان برای خود حق انتصاب استاندار قائل شدند! اما امروز ظاهرا خود به سوءتدبیرشان گرفتار آمدهاند و از سوی نمایندگان برای تغییر استاندار تحت فشار قرار میگیرند و اکنون استان آذربایجانغربی در سیکل باطلی که ساخته و پرداخته وزارت کشور فعلی، برخی نمایندگان مجلس و سیاسیون پرمدعا و بیثمر است، به طرز عجیبی گرفتار آمده است. متاسفانه چون در استان نهادسازی و تشکیلات در ضعیفترین حالت خود قراردارد همه چیز در محاق اشخاص است. در آذربایجانغربی فضای سیاسی توسط تعدادی از افراد مدعی که همیشه با هم درگیر هستند به گروگان گرفته شده است. این مدعیان حاضرند جریان سیاسیشان را فدا و معامله کنند اما منافع آنها و انحصارگری سیاسیشان حفظ شود. به همین دلیل بارها شاهد بودهایم که این به اصطلاح سیاسیون حاضرند یک نیروی مارکدار جناح مقابل که به ایشان منفعت میرسانند تقویت گردد اما نیروی همفکر اصیلی که مستقل است و حاضر نیست با آنها وارد معاملات و زد و بندهایشان شود را به بدترین تهمتها و بداخلاقیها مینوازند و از هر دو طرف قیچی میکنند! تا زمانی که این بساط معامله و زد و بند و منفعت های شخصی و باندی و بیصداقتی برقرار است بعید است در این استان چیزی اصلاح شود. انتهای پیام/ |