فرهنگ و اندیشه 1397/02/31 |
![]() |
مدرسه هدایت یا مدرسه پیرمردها!؟ |
داود حیدرخانی / مدرسه هدایت را بیشتر ارومیهایها میشناسند، کوچه تلفنخانه، مسجد مناره، مسجد سردار، صحیه، مدرسه هدایت و ... از اسامی هستند که یادآور خاطرات بسیاری برای اهالی این شهر بوده و این مدرسه، از معدود آثار باستانی است که در بیشتر ساعات روز میتوان به آن مراجعه نمود! بهشرطی که بتوانی تابلو مخفی مانده در پشت ردیف ردیف ماشینهای پارک شده در مقابل ورودی این محل را زیارت کنی و بخوانی، تازه متوجه میشوی بنیاد عظیمی در این محل مقر دارد و قرار بوده که منشا آثار بسیاری باشد، بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان را میگویم که سالیان سال بهعنوان مطالبهای جدی در جهت حمایت از زبان مادری مطرح بوده و در سالهای اخیر و در اواخر دولت اول تدبیر و امید در شهرهای مختلف مناطق ترکزبان و از جمله ارومیه دایر و افتتاح شد. بنیادی که انتظارات بسیاری بر آن متصور بود و امید بسیاری ایجاد شد تا در سایه تشکیل چنین نهادی، شاهد حرکتهای جدی و قابل قبولی در خصوص فرهنگ، ادب و هنر این خطه باشیم؛ اما آنچه در بازدید از محل دفتر بنیاد در ارومیه به انسان دست میدهد، حس فرتوتی و رخوت است؛ نه کسی کاری به کار کسی دارد، نه سر کسی درد میکند و نه کسی به فکر دستمال است! اتاقهای تودرتو و بزرگ در طبقه پایین، طبقه دومی با چند اتاق خالی، حیاط خلوت پشتی که بهترین موقعیت را برای ایجاد پاتوقی دلچسب برای اهالی فرهنگ و هنر استان و شهر دارد و حیاط اصلی که وقتی زور کسی به ماشینهای ردیف شده در برابر ورودی نمیرسد، درختهای کهنسالش را آرام و بیصدا به تیغ میسپارند تا بلکه نمای ساختمان قدری از بیرون قابل مشاهده باشد، همه ظرفیت و کاری است که این بنیاد در ارومیه به عنوان رزومه از خود برجای گذاشته! نه جوانان علاقمند به کار گرفته شدند، نه آنچه به عنوان چارت تشکیلاتی مطرح شده است تکمیل و معرفی شد، نه تحقیقی، نه کاری و نه هیچ! هرچند در اوایل اردیبهشت اعلام شد تألیف کتاب "شیوه خط و فرهنگ املایی ترکی آذربایجانی" در بنیاد پایان یافت، اما این خبر هم توسط شعبه تبریز و ازطریق سایت بنیاد تبریز اعلام شده بود، راستش در بنیاد ارومیه تاکنون کسی حتی به این فکرها هم نیفتاده است! خلاصه اینکه محیطی آرام و ساکت و البته دنجی است برای استراحت و چرت زدنهای بازنشستگانی که بهلحاظ سوابق کاری هم هیچ ارتباطی با محل حضور خود ندارند! بنابراین به مسئولین محترم استان در سطوح مختلف مدیریتی پیشنهاد میکنم یا قدری شرایط و امکانات رفاهی و استراحتی را برای داشتن لحظات بهتر این عزیزان مناسب و بیشتر کنند تا مبادا چرتی ناغافل پاره شود؛ ویا در شرایطی که بودجههای دولتی با سختی و کمبود مواجه هستند و البته این دفتر در ارومیه، هیچ عملکردی از خود نشان نداده و ارائه ننموده است؛ این محل را تعطیل و لااقل باری از دوش بودجه بردارند، چرا که دلسوزان فرهنگ و ادب و هنر آذربایجان را راهی به این سکونگاه نیست و از این مجمر موجود نیز بعید است که آتشی برخیزد. هرچند در نهایت صلاح ملک را «شهریاران» دانند و «خدایاران» اما حیف است که چنین فرصتی با چنین بیمهری روبرو شود، فقط همین. انتهای پیام/ |