تریبون آزاد 1397/01/31 |
بخش اول/ دسترسی آزاد به اطلاعات؛ ﺑﻨﻴﺎﻥ ﺩﻣﻮﻛﺮﺍﺳﻲ |
گفتگو از: لعیا نورانی زنوز عصر جدید را عصر جهانی شدن نامیده اند، عصری که نه کسی در تولد آن نقش داشته و نه کسی می تواند در توقف آن نقش داشته باشد. چرخش آزاد اطلاعات از مهمترین مشخصات این عصر است ولی این وقتی اتفاق می افتد که حاکمیت نیز با آنها همراه شود. جریان آزاد اطلاعات با توجه به اینکه از حقوق فردی، انسانی و ضروریات حقوق بشر محسوب می شود از جمله مولفه های دموکراسی هست به طوری که آزادی اطلاعات و حق دسترسی به آن "اکسیژن دموکراسی" تعبیر می شود. بنابراین با به رسمیت شناختن آزادی اطلاعات به عنوان یک حق بنیادین بشر، دموکراسی کارکرد بهتری خواهد داشت و اگر کشوری به لحاظ ساختار نتواند دسترسی آزاد آحاد جامعه به اطلاعات را تضمین کند در زمره کشورهای ناقض حقوق بشر محسوب می شود. آنچه در ادامه میخوانید نظرات پریسا علیلو، فعال سیاسی، دبیر جمعیت زنان مسلمان نواندیش آذربایجان غربی درباره اهمیت "دسترسی آزاد به اطلاعات" در گفتوگو با "نای قلم" است. متن کامل گفتگو با این فعال سیاسی را در ادامه می خوانیم: خانم علیلو ضمن سپاس از جنابعالی که قبول زحمت فرمودید؛ اجازه دهید با طرح نخستین سوال گفتوگو را آغاز کنیم، در کشورمان ایران مقوله دسترسی به اطلاعات را چگونه ارزیابی میکنید؟ دسترسی آزاد به اطلاعات از اصلی ترین عناصر حقوق بشر و دموکراسی و اقتصاد آزاد محسوب می شود. در قانون اساسی کشور ما هم به انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات پرداخته شده است اما اینکه این قبیل قوانین تا چه میزان اجرا و یا کامل است باید از دو منظر به این موضوع بپردازیم. نخست با پیش فرض اینکه وقتی در مورد آزادی حرف می زنیم یعنی از حدود می گوییم، باید حدود این دسترسی را نیز تحلیل کرد و دوم اینکه تاثیراتی که گردش آزاد اطلاعات می تواند ایجاد کند تا چه میزان در کشور ما عینیت دارد. در قانون انتشار و دسترسی به اطلاعات آزاد در راستای جلوگیری از افشای اسرار ملی، حمایت از حریم خصوصی و حمایت از سلامتی و اطلاعات تجاری... به این حدود پرداخته شده است در مقابل باید تعاریف این حدود را نیز در نظر بگیریم. به طور مثال باید متوجه باشیم که چه اطلاعاتی در زمره اسرار ملی قلمداد می شود و یا منظور از حریم خصوصی چیست و آیا اینکه سلامت روانی جامعه منافاتی در گردش اطلاعاتی دارد که با وجود بار منفی در آگاهی جامعه موثر است؟ به هر حال ما وارد عصری شده ایم که همه ملل بالاجبار در حال طی مسیر جهانی شدن هستند. عصری که در آن کمپانی های چند ملیتی در حال رقابت های تنگاتنگ هستند. به مدد ماهواره ها و اینترنت، اطلاعات با سرعت سرسام آوری در حال تبادل است و خط کشی های قومی و ناسیونالیستی را هر روزه کم رنگتر می کند و به تبع آن در دنیای آینده هر شهروندی حقوق فردی خود را از نهادهای بین المللی مطالبه خواهد کرد. به نظر شما گردش آزاد اطلاعات چه پیامدهایی می تواند داشته باشد؟ جریان آزاد اطلاعات قادر است باعث توسعه شبکه های اقتصادی شود به طوری که اطلاعات خود تبدیل به کالای تجاری شود. این در حالیست که موجب لاغر شدن کارخانجات، کارگاه ها و موسسات منتج شود و با وجود تولید بیشتر از تعداد کمتری از کارگر استفاده شود و اطلاعات و دنیای دیجیتال این وظیفه را برعهده گیرد. پس می توان نتیجه گرفت که در خصوص اقتصاد با وجود بیکاری و همزمان با آن پایین بودن نرخ تولید به اطلاعات شفاف دسترسی لازم مقدور نبوده است. چه رابطهای را میان قدرت حاکم و آزادی اطلاعات میتوان برقرار کرد؟ در اینجا باید به نقش مطبوعات و رسانه ها اشاره کرد. مطبوعات با بیان حقایق، طرح نقد و پرسش و همچنین با ارایه آمارها، اطلاعات صحیح و انعکاس نظریات مردم، دولت ها را در جهت تحقق عدالت اجتماعی یاری می کنند و این وظیفه حرفه ای و اخلاقی مطبوعات است که حقایق را مطرح و هرگز با کتمان و فرافکنی، حقایق را مخدوش و یا تغییر ندهند. با توجه به اهمیت موضوع اجازه دهید در این زمینه بیشتر صحبت کنیم، به هر حال یکی از مولفههای بنیادی و اساسی در نظارت همگانی و نظارت رسانهای بر نهادها و سازمانهای دولتی و خصوصی وجود آزادی اطلاعات است، نسبت آزادی اطلاعات و رسانه را چگونه تبیین میکنید؟ اساسا این نسبت می بایست به همان مقدار که اصرار بر آزادی اطلاعات است در رسانه نیز اعمال شود. بدین معنا که تمامی مردم حق ابراز نظر، گفتن و نوشتن در رسانه را دارند و در واقع رسانه، تریبون آحاد جامعه است. رسانه موظف است ضمن اینکه این امکان را در اختیار جامعه قرار می دهد از سانسور و خودسانسوری پرهیز کند، در مقابل حدود آزادی اطلاعات را نیز مراعات و توازن لازم را بین آزادی بیان و حریم خصوصی ایجاد کنند. آزادی رسانه ها، حیات سالم یک کشور را تضمین می کنند و از این رو بر دولت هاست که به رسانه ها ارج و از دخالت و سیاستگذاری در آنها دوری کنند. آزادی بیان زمانی محقق می شود که اطلاعات بدون تحریف و تقطیع و حذف در اختیار شهروندان قرار گیرد و بدین صورت، تراز آگاهی عموم افزایش یابد. به نکته خوبی اشاره کردید، این را هم اضافه کنیم که آزادی بیان ملازم ضروری دموکراسی و آزادی اطلاعات نیز جزیی انفکاک ناپذیر از دموکراسی است... دقیقا؛ اصحاب رسانه هم با آگاهی کامل از مفاهیمی چون مردم سالاری و آزادی بیان می توانند در امر اطلاع رسانی صحیح کارآیی لازم را کسب کنند و در غیر اینصورت نه تنها از آزادی اطلاعات بهره لازم را نخواهند داشت بلکه خود تبدیل به سدی مستحکم در مقابل آگاهی جامعه خواهند شد. در جوامع غیردموکراتیک چطور؟ در جوامع غیردموکراتیک از ارایه اطلاعات به رسانه ها خودداری می شود و نیز رسانه صرفا تبدیل به ابزاری جهت بهره کشی از بدنه جامعه می شود و بدین گونه جامعه را کنترل می کنند و اطلاعات بر اساس پروژه هایی که مدنظر حاکمان است در اختیار رسانه ها قرار می گیرند. پایان بخش اول |