تریبون آزاد 1396/10/16 |
![]() |
حوادث اخیر با رويكردي عقلاني ریشه یابی شود |
حسن اسماعيلي | هر جامعه و نظام سياسي به مثابه يك فرد وانسان، در گذر زمان ميتواند دچار نقصان و بيماري شود و حاكمان و دولتمردان همواره بايد با هوشياري و بهكارگيري مكانيسمهاي مراقبتي و كنترلي دايما شرايط ومحيط حيات سياسي و اجتماعي جامعه را رصد نموده و از بروز آسيبها و بيماريهاي دردناك اجتماعي و سياسي پيشگيري كرده و در صورت بروز آسيبهاي احتمالي درصدد درمان ومعالجه آن برآيند. حكمراني خوب وعقلانيت مدرن اقتضا ميكند با پديدهها و ناهنجاريهاي اجتماعي برخوردي عقلاني و ريشهاي صورت گيرد و براي حل معضلات اجتماعي به جاي پرداختن به معلول و مبارزه باصورت مساله، به ريشه يابي علت وعوامل تحقق معلولها پرداخته شود. چنانچه با واقعيتهاي اجتماعي به عنوان يك پديده، برخوردي سادهانگارانه و سطحي صورت گيرد، هرگز امكان حذف و برطرف شدن آن طبق خواست ما فراهم نخواهد شد. به واقعيتها و پديدههاي اجتماعي بايد به عنوان عناصر پويا و زنده نگريست و درصورت بروز ضعف و خلل و بيماري، همانند يك انسان بيمار به علاج و درمان بيماري پرداخت و تا مادامي كه به انكار، كتمان يا ناديده انگاشتن بيماري بپردازيم تنها صورت مساله را پاك كرده وعلت و ريشه بيماري همچون غده سرطاني از درون سلولهاي حياتي بيمار را يكي پس از ديگري از كار مياندازد. جامعه نيزمانند انسان دايما در معرض آسيب بيماريهاي متفاوت قرار دارد و از اينرو بايد به طور مستمر آسيبشناسي و مورد درمان قرار گيرد. چنانچه اين آسيبشناسي به درستي صورت نگيرد يا پس از آسيبشناسي درمان اساسي و ريشهاي صورت نگيرد و با مسكنهاي مقطعي و موضعي صرفا تب و التهاب جامعه را موقتا فرو نشاند، بيشك به دليل وجود علتهاي اصلي، عوارض التهاببخش و مزمن مجددا سر بيرون خواهند آورد و اين پيكر رنجور را نحيف وبه احتضار در خواهند آورد. آنچه در روزهاي اخير شاهد هستيم، اعتراضات و كنشهاي اجتماعي مردم در برخي از شهرهاي كشور عزيزمان ايران است كه نشان از واقعيتهاي دردناكي از آلام و رنجهاي روحي و رواني و سياسي واجتماعي مردم و به ويژه جوانان عزيز وطن دارد كه در قالب اعتراضهاي خياباني پديدار شده و بايد فارغ از انگهاي مختلف، به عنوان يك واقعيت اجتماعي به آن نگاه كرد و با ريشهيابي علل و عوامل اين حوادث به دنبال حل آن بود نه صرفا جمع كردن يا پاك كردن صورت مساله آن. مردم ايران ثابت كردهاند كه مردمي هوشمند، فهيم و دانا هستند و همواره به فكر اعتلاي نام ايران و سربلندي، سرافرازي و به اهتزاز در آمدن پرچم پر افتخار ايران در دنيا هستند و در جنگ هشت ساله با مقاومت شجاعانه و دليرانه در برابر متجاوزين و دشمنان اين مرز و بوم اجازه اشغال حتي يك وجب از سرزمين شان را به دشمن متجاوز ندادند. اين مردم عزيزند و سزاوار و شايسته زندگي عزتمندانه و بهرهمندي از حقوق شهروندي و كرامت انساني در پرتو صلح، آزادي و رفاه اقتصادي كه فرزندان ايران براي آرمانهاي بلند انساني و ديني ساليان درازي براي آن مبارزه كردند و از جان خويش گذشتند و ما بايد امروز منادي و پاسدار ارزشهاي والاي اخلاقي و انساني آنان باشيم. مردمي كه امروز به خيابانها آمدهاند و فرياد اعتراض سر ميدهند آيا همان مردمي نبودند كه در ۲۹ارديبهشت ۱۳۹۶ و چندين انتخابات گذشته به پاي صندوقهاي راي آمدند و با صفهاي طولاني خود براي نظام و كشور عزيزمان ايران حماسه خلق كردند و ما حضور پر افتخار و ميليوني آنان را به رخ جهانيان كشيديم و از آن به عنوان مهد دموكراسي خاورميانه ياد كرديم؟ آيا ما حق داريم صرفا به جنبههاي نمايشي و تصويري و ويتريني حضور مردم بپردازيم؟ و با آبوتاب آن را به رخ جهانيان بكشيم يا بايد به خواست و نظر و مطالبات آنان توجه جدي كرده و درصدد فراهم آوردن زمينههاي تحقق خواست مردم با يك عزم همگاني وملي باشيم؟ متاسفانه صحنههاي تراژدي كه اين روزها شاهد آن درگوشه و كنار كشور هستيم بخشي از آن معلول بيتوجهي به خواست مردم و عدم پيگيري و جهتگيري در تحقق وعدههاي انتخاتي بوده و مردم شاهد بيعملي در رفتار مسوولان سياسي و اجرايي كشور هستند كه نتيجه آن بياعتمادي و آسيب جدي به سرمايههاي اجتماعي و بهعبارتي سرمايهسوزي شده است و از اينرو نوعي احساس يأس و نااميدي و تحقير و سرخوردگي به مردم و به ويژه جوانان دست داده است. از اين رو فارغ از موجسواري بيگانگان و دشمنان ديرينه و مطرود ملت ايران، ضمن به رسميت شناختن حق اعتراض مردم، بايد به حوادث و اتفاقات اخير از منظر علمي و آسيبشناسي سياسي، اجتماعي نگاه كرد و با رويكردي عقلاني و پرهيز از خشونت در جهت ريشهيابي و رفع علل و عوامل آن اقدام كرد. انتهای پیام/ |