جامعه و شهروند 1396/04/06 |
![]() |
علل فزونی ارتکاب جرم در جامعه |
حسین احمدی/ هنگامی که از حاکمیت قانون سخن میرانیم بلافاصله باید احساس این امنیت را کرد که قانون حاکم خواهد بود و مانع تضییع حق و هرج و مرج خواهد شد. نوع نظام حقوقی ایران مملو از قوانین مختلف و متعدد است و پدیداری اصل قانونی بودن جرم و مجازات نیز در همین راستا صحه بر این امر میگذارد که فعل یا ترک فعلی که به موجب قانون جرم باشد، مجازات در پی خواهد داشت، اما با توجه به اینکه ما دریایی از قوانین مختلف در باب جرمانگاری و تبیین جرایم داریم مشکل در این است که عدهای با گستاخی تمام، جرات ارتکاب جرم پیدا میکنند، از مدیری که اختلاس میکند تا کارمندی که رشوه دریافت می کند تا آن اسیدپاشی که بر روی چهارده نفر اسید می پاشد یا آن دو نفری که با قمه در مقابل مامورین پلیس راهنمایی و رانندگی در گیلان قدرت نمایی کردند و مانع اجرای قانون شدند و یا آن خفت گیران و زورگیرانی که در روز روشن جیب خود را از خفت گیری و زورگیری پر می کنند و بسیاری مصادیق دیگر. باید واکاوی کرد که چه شده است که قانون ما فاقد اقتدار لازم است؟ یا چرا مجرمین اعم از یقه سفید و یا یقه چرکین یا تبهکاران یا هر فردی به خود چنین جرات ارتکاب جرم میدهد؟ آیا واقعا قانون دارای مشکل است یا مجریان و ناظران قانون کوتاهی و قصور کردهاند؟ و یا اجرای قانون مشکل دارد؟ امنیت با احساس امنیت فرق دارد، امنیت با زندان و بگیر و ببند ایجاد نمیشود، بلکه این احساس امنیت در پناه اجرای خوب قانون است که امنیت پایدار را ایجاد میکند. در حال حاضر همه زندانها مملو از زندانی است به نحوی که مازاد بر ظرفیت، زندانی دارند که این خود به مفسده دیگری تبدیل شده، از دیگر سو حجم پرونده ها در محاکم قضایی اساسا شایسته ایران نیست و خود مصیبتی بزرگ برای جامعه و تمدن ایرانی است و موجی از ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی بسان ابرهای تیره جامعه را فرا گرفتهاند؛ بنابراین مشکل در کجاست؟ واقعیت مساله این است که اجرای درست قانون مهمتر از خود قانون است، نگاه شهروندان به اجرای خوب قانون توسط حاکمان است. پناه مردم قانون است و این تکیه گاه باید مقتدر و باصلابت باشد. جرات ارتکاب جرم سم خطرناکی برای جامعه خواهد بود و گستاخی ارتکاب جرم موجب ضعف قانون خواهد شد. انتهای پیام/ |