تریبون آزاد 1396/03/23 |
![]() |
اصلاحطلبان و حفاظت از سرمايههاي اجتماعي خود |
نمیتوان از یاد برد که «میزانبودن رأی مردم» و نقش آنها در تعیین سرنوشت خویش که ٢٩ اردیبهشت ماه سال جاری رقم خورد، ترجمان رکن جمهوریت نظام بود که پس از نزدیک به چهار دهه پس از پیروزی انقلاب، همچنان در تحقق خواست و مطالبات مردم از مجرای صندوق رأی از جایگاه و ظرفیتی بیبدیل برخوردار است. جریانهای سیاسی چه بخواهند و چه نخواهند، صندوق رأی سطحی از مشارکت سیاسی را در ایران رقم زده است که آنها برای حضور در سطوحی از قدرت سیاسی کشور به رقابت پرداخته و با ارائه برنامه و جلب اعتماد اکثریت مردم، بر کرسیهای نمایندگی تکیه زنند. جریان اصلاحطلب با نقد واقعبینانه خود به این جمعبندی رسیده که بیتفاوتی نسبت به این ظرفیت نهتنها نفعی برای او ندارد، بلکه عدم بهرهگیری از انتخابات هم روند توسعه و پیشرفت کشور را به تأخیر میاندازد و هم منافع ملی کشور را در معرض مخاطره قرار میدهد و هم این ظرفیت را از حیث انتفاع برای تقویت دموکراسی روزبهروز ضعیفتر و بیخاصیتتر میکند. به همه این دلایل تقریبا روشن است که اصلاحطلبان از همه توان و ظرفیت خود برای برداشتن یک گام هرچند کوتاه به سمت بهرهگیری از راهبرد اصلاحطلبی چشمپوشی نمیکنند. تنها اتکاي این جریان به سرمایههای اجتماعی خود است و علیالقاعده در ادامه حرکت باید از توان لازم برای پاسخگویی و حفظ این سرمایه اجتماعی برخوردار باشند. اگر این جریان توانست در ٢٩ اردیبهشت ٩٦ در انتخابات نتیجه بگیرد نیز به پشتوانه همین سرمایه اجتماعی و با تکیه بر همین منطق بود. اصلاحطلبان به خوبی میدانند که برای برداشتن گامهای بعدی باید به نحوی عمل کنند که این سرمایه اجتماعی را حفظ کنند. این جریان سیاسی از نظارت و پرسشگری نمیگریزد چراکه در نهایت جلب اعتماد مردم در پرتو همین پرسشگریها و پاسخگوییها خواهد بود. اما جریان سیاسی دیگر که در این انتخابات توانست نزدیک به ١٦ میلیون رأی کسب کند، اگر این قاعده را پذیرفته باشد، گریزی جز این ندارد که عملکرد گذشته خود را مورد نقد و بازبینی و آسیبشناسی قرار دهد، این جریان سیاسی نیز اگر پذیرفته که باید از طریق صندوق رأی و انتخابات و حضور در نهادهای انتخابی برنامههای خود را در ساختار قدرت پیگیری کند، باید هم در سطح گفتمانی و هم در رویکردها به نقد و آسیبشناسی خود بپردازد. انتهای پیام/ |