تریبون آزاد 1396/02/27 |
![]() |
انتخابات اخلاقي و اخلاق انتخاباتي |
سيدعلي محمودي/ به هر نظريه سياسي يا گرايش سياسي كه باورمند باشيم كه همه آنها هم محترم است در يك چيز با هم مشتركي هستیم و آن دغدغه ايران، منافع ايران و امنيت ايران است بنابراين اين محور، فراگيرترين محوري است كه ميتوان پيرامون آن همه را با هم و در كنار هم جمع كرد. در اینباره چهار پرسش مطرح است. پرسش اول اين است كه انتخابات قانوني چيست؟ پرسش دوم، سنجش اخلاقي بودن انتخابات بر پايه كدام مكتبهاي اخلاقي صورت ميگيرد؟ ميخواهيم انتخابات را از نظر اخلاقي بسنجيم از چه مكتبهايي استفاده كنيم؟ پرسش سوم، انتخابات اخلاقي چيست؟ و پرسش چهارم، چرا بايد انتخابات اخلاقي باشد؟ در تعريف انتخابات، موضوعی به نام انتخاباتي كه بر مدار قانون نباشد، وجود ندارد البته باب بحث انتخابات اخلاقي مفتوح است. برگزاري انتخابات اخلاقي، موضوع ديگري است و پذیرش كردار و منش در ایران زود است يعني اين اتفاق با موانع زيادي مواجه است. پس قدم اول انتخابات قانوني و گام بعدي، انتخابات بر مدار اخلاق و انتخابات اخلاقي است. بيش از 110 سال است كه قانون كه مستشارالدوله رساله كوچكي درباره آن نوشت را مرتب تكرار ميكنيم و دليل هم داريم. براي اينكه هنوز ما آنچنان كه شايسته است قانونمند نشدهايم. مباني قانوني بودن انتخابات يكي وضع قوانين بر اساس عدالت، انصاف، برابري، عينيت، واقعبيني و به ويژه پذيرش و تصديق شهروندان درباره آن قانون باشد. ممكن است بسیاری از قوانين را انشاء و ابلاغ كنيم ولي موارد زيادي در همين سالهاي اخير بوده که قوانيني تصويب شده و از جانب مردم اين قوانين پس زده شده و پذيرفته نشده است. به اشاره ميتوان اذعان داشت مردم نيازمند راهگشايي، نظم، تربيت و سهولت در انجام كارهاي فردي و اجتماعي خودشان هستند. بر اين مبنا هست كه قانون نوشته ميشود. قانون ميآيد كه به نيازهاي جامعه پاسخ دهد. بنابراين اگر با نيازهاي جامعه ارتباط نداشته باشد، هنوز در حد كلمات روي كاغذ باقي ميماند. منظورم اين است كه اكثريت شهروندان بايد قانون را تصديق كنند. احراز صلاحيتها در انتخابات قانوني اين است كه بر مدار قانون اساسي باشد و هيچ امر فراقانوني در آن دخالتي نكند. با در نظر گرفتن اين موضوع كه براي شهروندان اصل بر برائت است. اركان حكومت بر اجراي انتخابات نظارت كنند و اين نظارت در حد نظارت باقي بماند. شفافيت و استقلال هم دارای جایگاههای خود است. يعني نمايندگاني كه ميخواهند به عنوان نامزد وارد انتخابات شوند و بعد انتخاب شوند، استقلال خودشان را بايد از مراكز قدرت حفظ كنند و در مقام قانونگذار و نظارت بر امور مختلف كشور باشند و از اين تخطئي نكنند. اخلاق وظيفهگرا مبتني بر خير بودن و حسن بودن ذاتي و فينفسه عمل است. اخلاق فايدهگرايانه امري خوب است كه بيشترين سودمندي و فايده را براي اكثريت مردم داشته باشد. اين دو مفهوم كمك ميكند كه انتخابات اخلاقي با اين دو منظر ارزیابی شود. دو الزام هم هست که الزام قانوني و الزام اخلاقي است، انتخابات اخلاقي در واقع يك رويكرد اخلاقي به انتخابات است. به نحوي كه برگزاركنندگان و شركتكنندگان به انتخابات به عنوان يك كار خوب نگاه كنند. انتخابات اخلاقي پذيرفتن شهروندان به عنوان رايدهندگاني هستند كه صاحب حق هستند و اين حق را دارند كه انتخاب كنند. یک معیار انتخابات اخلاقي اين است كه ما قبول كنيم شهروندان با همديگر برابر هستند. رعايت اصل بيطرفي در انتخابات مهم است و از رويكرد اخلاقي به اين موضوع نگاه كنيم كه چون جانبداري از يك جريان سياسي و تخريب يك جريان سياسي ديگر، كاري قبيح و خلاف اخلاق است. اگر انتخاباتي فراگير و سراسري است و ميليونها نفر شركت ميكنند يك كنش مشترك است و چنانچه اخلاقي باشد، ما را به جامعه اخلاقي نزديك ميكند و مناسبات دموكراتيك را چه فرهنگ دموكراتيك، سازوكارهاي دموكراتيك و ساختارهاي دموكراتيك را در كشور تقويت ميكند و قوام ميبخشد. گمانم اين است كه درباره انتخابات اخلاقي و اخلاق انتخاباتي بسيار بايد بگوييم و بشنويم و بحث كنيم و سخن بگوييم تا صورت مساله بيش از پيش گشوده و تجزيه و تحليل شود. انتهای پیام/ |