جامعه و شهروند 1396/01/15 |
![]() |
ارتباط تنگاتنگ بیکاری و آسیبهای اجتماعی |
یکی از مولفههای ارتقای شاخصهای سلامت اجتماعی و پیشگیری از آسیبها که میتواند بسیار تاثیرگذار باشد موضوع اقتصاد مردم و خانوادههاست. هیچکس نمیتواند انکار کند که فقر با آسیبهای اجتماعی ارتباط ندارد، حتی بسیاری اوقات فقر یکی از مهمترین عوامل موثر در گسترش آسیبهای اجتماعی و تنشهای خانوادگی است، چرا که معمولا در جامعه ای که اشتغال باشد افراد آن کمتر فرصت فکر کردن به آسیبهای اجتماعی را دارند. به همین دلیل برخی نظریهپردازان معتقدند که با فعالیتهای خرد باید افراد را سرگرم کرد. برای مثال یکی چاله بکند و دیگری چاله را پر کند. این سرگرمی میتواند به مدیران آن جامعه اطمینان دهد، چون بیکاری و فقر تاثیر زیادی در حوزه آسیبهای اجتماعی دارند که باید این موضوع جدی گرفته شود. در غیر این صورت باید منتظر عواقب بیکاری بود که در پاره ای موارد غیر قابل جبران است. اشتغال فرصتی برای بازگشت به جامعه بهزیستی و کمیته امداد به عنوان نهاد دولتی و نهاد عمومی غیر دولتی افرادی را تحت پوشش دارند. مگر میزان پرداخت مستمریها چقدر است؟ ۵۳ هزار تومان برای خانوادههای یک نفره بود که قرار است امسال بر اساس مصوبه برنامه ششم توسعه معادل ۲۰ درصد حداقل حقوق شود، در حالی که اگر افراد اشتغال داشته باشند چسبندگی به سازمانهای اجتماعی ایجاد نخواهد شد. بنابراین بزرگ شدن سازمانهای اجتماعی از قبیل بهزیستی و کمیته امداد به ویژه در بخش پرداخت مستمری و کمکهای مالی به مردم، نشانه ناکارآمدی در حوزه اقتصادی است که نتیجه آن پیدایش افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی است. از این رو هر قدر در حوزه اشتغال و توانمندسازی کار کنیم استقلال افراد بیشتر میشود، حتی اشتغال برای افرادی که درگیر آسیبهای اجتماعی و جرایم بوده اند یک فرصت برای بازگشت به جامعه است. از سوی دیگر، در حوزه معلولان، کودکان کار و زنان سرپرست خانوار نیز اشتغال میتواند نقش محوری داشته باشد. بنابراین انتخاب شعار اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال و استمرار آن از سال گذشته تاکنون نشان دهنده اهمیت این موضوع برای پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور است. آن هم نه تنها برای توسعه اقتصادی بلکه در راستای توسعه اقتصادی نیز باید توسعه اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی رقم بخورد، چرا که تمامی این حوزهها با هم ارتباط تنگاتنگ و مستمری دارند. بنابراین هر اقدامی که در این زمینه صورت گیرد میتواند کمک کند تا جامعه از شاخصهای توسعه، سلامت اجتماعی و رفاه برخوردار شود. معمولا وقتی در یک جامعه آسیبهای اجتماعی کم باشند، مشارکت اجتماعی بیشتر خواهد بود و همین امر موجب رضایت، نشاط و پویایی آن جامعه میشود. بنابراین ضروری است به این باور برسیم که باید تولید با کیفیت داشت، چون تولید بدون کیفیت نمیتواند زمینه را برای اشتغال پایدار فراهم کند. از سوی دیگر، نباید فراموش کنیم که اگر جنسی خریداری میشود ترجیح بر آن است که در ازای پول جنس خوب دریافت شود. بنابراین تولید با کیفیت میتواند فرصتی به وجود آورد که مردم به تولیدات داخلی بیشتر اعتماد کنند و این مساله چرخه اشتغال کشور را در سطوح خرد و کلان تحت تاثیر قرار میدهد. از این رو همه این موارد فرصتی است که ما جامعه برخوردارتری را از نظر اجتماعی داشته باشیم، اما امروزه میبینیم که بسیاری از کودکان کار نیازمند هستند و به دلیل معاش خانواده مجبورند کار کنند. بنابراین باید همه ظرفیتها در توسعه کشور مورد استفاده قرار بگیرند. ممنوعیت نگاه تکبعدی هر دو حوزه اقتصادی و اجتماعی مهم هستند. اگر در جامعه، سرمایه، اعتماد و مشارکت اجتماعی بالا نباشد برای اجرای اقتصاد مقاومتی موفق نخواهیم بود. بنابراین یکی از مولفههای تاثیرگذار برای تحقق اقتصاد مقاومتی تاب آوری اجتماعی، مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی است که کمک میکند تا اقتصاد مقاومتی را بهتر به اجرا درآوریم. با وجود این، لازم است که در حوزه اجتماعی سرمایهگذاری صورت گیرد. عکسش هم صادق است. در واقع هر دو حوزه رابطه متقابلی دارند و روی هم تاثیر میگذارند. از سوی دیگر، اگر اعتماد هم وجود نداشته باشد نمیتوان اقتصاد مقاومتی را نهادینه کرد. بنابراین نباید نگاه تک بعدی به بخش اقتصادی و اجتماعی داشت. تبعات بیکاری در جامعه بیکاری چند مشکل ایجاد میکند؛ اول آنکه نمیتوانیم از ظرفیتها برای توسعه کشور استفاده کنیم. این در حالی است که برای پیشرفت کشور به منابع انسانی کارآمد و موثر نیاز داریم. بنابراین هر قدر پول هم داشته باشیم، ولی نیروی انسانی کارآمد نباشد و در چرخه اقتصاد کشور نقش خود را به خوبی ایفا نکند انگار منبعی وجود نداشته است. اثر دیگر بیکاری در افزایش هزینههای دولتهاست. از این رو دولتها به همین دلیل مجبورند که بار مالی بیشتری را به دوش بکشند و این مساله از سرمایه اقتصادی کشور میکاهد. از طرف دیگر، بین بیکاری و ازدواج در جامعه هم ارتباط وجود دارد و با بیکاری ازدواج به سختی انجام میشود و حتی در خانواده ای هم که ازدواج صورت گرفته مشکل بیکاری عاملی برای اختلاف بین اعضای خانواده است. از سوی دیگر، مطلقا نمیتوان گفت که بین اعتیاد و بیکاری ارتباط مستقیمی وجود دارد، چون برخی افرادی که معتاد شدند شغل داشته اند، اما نمیتوان گفت ارتباطی هم وجود ندارد. این در حالی است که برخی افراد به علت آنکه شغلی ندارند در خیابان دستفروشی میکنند. حضرت علی (ع) میفرمایند: اگر فقر به صورت مردی مجسم میشد، آن را میکشتم یا اگر فقر به خانه ای وارد شود، ایمان از آن خانه میرود. حتی در ضرب المثلی آمده است آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب. بنابراین میبینیم که فقر تبعاتی با خود به همراه دارد. برای مثال پیام افزایش سرقتهای خرد این است که مردم نیاز آنی دارند و نمیتوانند هزینههای عادی زندگی را تامین کنند. افزایش سرقت خرد یک نشانه است که در واقع فقر دارد در جامعه بیشتر میشود. همچنین سکونتگاههای غیر رسمی محلات ناکارآمد شهری که جمعیت آن ۱۹ میلیون نفر است یا خود سکونتگاهها که ۱۰ تا ۱۱ میلیون جمعیت دارند از حداقلها برخوردار نیستند. گرچه نمیخواهم انگ آسیب و جرمخیزی را به این مناطق بزنم، ولی ما نمیتوانیم تاثیر محلات فقیرنشین را در گسترش آسیبهای اجتماعی و جرایم منکر شویم. بدون شک بین فقر و آسیبهای اجتماعی ارتباط مستقیمی وجود دارد و اشتغال یکی از مهمترین مولفههای توانمندسازی مردم است که میتواند مانع گسترش فقر و گرایش به آسیبهای اجتماعی شود. حسن موسوی |