جامعه و شهروند 1396/01/01 |
![]() |
بهاران خجسته باد |
دوست عزیز: امروز دوستی یک نقاشی زیبای بهاری از «کلود مونت» به نشانه آغاز بهار برایم فرستاده؛ بانویی در بهاران بر زمین سبز و زیر آسمان آبی نشسته و دارد کتاب میخواند. سرود رودها را میشنوی؟ پرواز پروانهها را میبینی؟ رستن سبزهها و شکفتن شکوفهها را مینگری؟ چلچلهها چهچه میزنند و بازگشتهاند، بلبلان نغمه حیات سر دادهاند. دیدی که زمستان رفت و روسیاهی به زغال ماند... گفتم که شب و هم و غم میگذرد و بهار میآید. گفتم که به قول جبران خلیل جبران آنگاه که بهار سرودش را سر میدهد، مردگان زمستان برمیخیزند، کفن را دور میاندازند و به پیش میتازند. حالا شاخههای عریان سبزپوش شدهاند و سبزهقباها به پیشواز بهار آمدهاند؛ نرمنرمک میرسد اینک بهار بهار زیباترین فصل سال است و نوروز شادترین روز جهان و انسان، هیچ تقویمی به زیبایی تقویم طبیعی ایرانی نیست... پدران ما که بر این خاک پاک میزیستند، سال نو را، روز نو را همراه با طبیعت جشن میگرفتند و این روز را برای سال نو برمیگزیدند. در شادی آنان جهان شریک است و آن لحظه اثیری گردش زمین بانگی در دلها طنین ميافکند و شوری در جانها پدید میآورد که روزی نو آغاز شده و فصلی نو و سالی نو از راه رسیده. به غم نتوان دل سپرد، شادی و زیبایی بهاری چونان فرشتهای از راه میرسد و نوید روزی دیگر و بشارت فصلی خوشتر را بانگ میزند. هیچ فرمانی نمیتواند نسیم را از وزیدن، چشمهها را از جهیدن، بلبلان را از سرودن، آهوان را از دویدن، اسبان را از پریدن و خورشید را از دمیدن بازدارد. میتوان بندی بست، اما زمین و زمان بندها را میگسلد، اسب سفید بهاران از راه میرسد. غلامرضا امامی |