تریبون آزاد 1395/12/14 |
![]() |
توسعه نیافتگی؛ مساله اصلی در فهرست مشکلات امروز جامعه |
از آغازپیروزی انقلاب تا به امروز، دولتهای زیادی در راس قدرت قرارگرفتند و هرکدام سعیکردند بخشی ازموانع موجود برسر راه توسعه را بردارند، اما مردم در این مسیر گرایش بیشتری به اصلاحطلبان دارند. این روزها اصلاحطلبان ماندهاند و مشکلات ایران؛ مشکلاتی که برخی از آنها به دلیل عدم توجه به بحران تبدیل شدهاند و مسئولان باید در مسیر حل این مشکلات و حل این بحرانها قدم بردارند؛ مشکلاتی که همگان با آن آشنا هستند و نیازی به مطرح کردن دوباره نیست. اگر خواسته شود در مسیر حل مشکلات حرکت شود، در ابتدا باید توجه داشت این مشکلات ازکجا نشات میگیرند. مساله اصلی در فهرست مشکلات امروز جامعه، توسعه نیافتگی است. درطول۳۷سال برنامههای توسعه به صورت کامل اجرا نشد. برنامه توسعه چهارم، توسط دولت گذشته کاملا کنارگذاشته شد و مجلس که براساس قانون باید بر این برنامه نظارت میکرد و هرساله نتیجه نظارت خود را ارئه میداد، به وظیفه خود عمل نکرد. اصولگرایان درآن سالها در بحث برنامهریزی و اجرا دست به دست هم دادند و مطالبات مردم را معطل گذاشتند. با تعطیلی اجرای برنامههای توسعه شرایط کشور به حالت فعلی رسید. حال سوال این است که نخبگان سیاسی جامعه چگونه باید با این مساله برخورد کنند؟ آیا باید نسبت به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیاعتنا بود؟ همواره از سوی بزرگان اصلاحات هشدار داده میشود که باید از آسیب نخبهگرایی در امان ماند و مدیران اصلاحات باید در میان مردم حاضر شوند تا مشکلات مردم را از صمیم قلب درک کنند. رصد مسائل سیاسی وپیش بینی رسیدن به قدرت وظیفه اصلاحطلبان نیست. آفت تشکیلات سیاسی این است که این تشکلها با مردم در ارتباط نباشند. برای حل مشکلات جامعه باید با بررسی شرایط حرکت کرد و مشاهده شود که مزیتهای نسبی نقاط مختلف چیست؟ و با چه برنامهای درمناطق مختلف میتوان به صورت کلان مشکلات اقتصادی را در آن منطقه را رفع کرد، ضمن اینکه باید بعد از بررسی این موارد درهرمنطقه به مردم گزارش داد. اگر مردم به این نتیجه برسند که مجموعه اصلاحطلبان دغدغه حل مشکلات مختلف ازجمله مشکلات اقتصادی را دارند و برای حل این مشکلات برنامهریزی دقیقی در هر منطقه وجود دارد، آنگاه به مجموعه اصلاحطلبان اعتماد خواهند کرد. یکی از مشکلات موجود درجامعه فقر است که با رشد و توسعه متوازن توسط دولتها میتوان به مقابله با رشد فقر درجامعه پرداخت. ازسوی دیگر اگر دولتها بخواهند مشکلاتی مانند فقر را به صورت «موردی» حل کنند، این روش به معنی توزیع ناعادلانه منابع است، زیرا مشخص نیست که اینگونه توزیع منابع عادلانه باشد. مولاعلی(ع) در پاسخ به سوالی که از آن حضرت پرسیده میشود که عدل بهتر است یا جود و بخشش میفرمایند: عدل هرچیزی را درجای خود قرار میدهد وجود و بخشش آن را ازجای خود خارج میکند. نفع عدل به جامعه میرسد و جود و بخشش نفعش به فرد میرسد، پس عدل بهتر ازجود و بخشش است. درنتیجه برای حل مشکلات مردم نیازمند حل مشکلات موردی آنها نیستیم. باید سیستم عادلانهای را به وجود آوریم که در سایه آن سیستم، مشکلات مردم حل شود و توزیع عادلانه ثروت به وجود آید. اگر از منظر مزیتهای اقتصادی هر نقطهای را در ارتباط با همسایگان بررسی کنیم و از فرصتهای هرمنطقه برای حل مشکلات توسعه آن منطقه استفاده کنیم، مشکلات مردم هم حل خواهد شد. دو نظر در رابطه با توسعه وجود دارد: یکی توسعه بر اساس بازار آزاد است و دیگری توسعه براساس عدالت اجتماعی است. باید به سوی توسعه توام با عدالت اجتماعی حرکت کرد. درتوسعه مبتنی بر بازار آزاد توجهی به طبقات پایین صورت نمیگیرد این توسعه حتی با علم به اینکه ممکن است برخی ازطبقات زیر بار اقتصاد آزاد خرد شود امروزه در برخی نقاط اجرا میشود. اگر عدالت اجتماعی بدون توسعه باشد به معنی توزیع فقر است و اگر توسعه بدون عدالت اجتماعی باشد، موجب افزایش فاصله طبقاتی درجامعه خواهد شد. در نتیجه احزاب باید به سوی توسعه به معنی واقعی منطقه گام بردارند و در این مسیر از برنامههای توسعه با اجرایی شدن عدالت اجتماعی استفاده کنند. علی صوفی |