فرهنگ و اندیشه 1395/05/17 |
![]() |
حلقه مفقوده سهم مديريتي زنان در رسانه |
امروز روز تمامي اهالي رسانه است، روز سفيران آگاهيدهنده به جامعه كه با وجود تنگناها و مشكلات بايد وفاداري شان به اين رسالت عظيم را تبريك گفت. اما اين روز بهانهاي شد تا به طرح پرسشي مهم بپردازم و آن اينكه در دوراني كه گفتمان عدالت جنسيتي مبناي تحول اجتماعي قرار ميگيرد سهم مديريتي زنان از رسانه در كجا قرار دارد ؟ طبق آمار رسمي وزارت ارشاد نيز ۶۰ درصد از خبرنگاران را زنان تشكيل ميدهند ولي نكته قابل توجه اين است كه كمتر از يك درصد از زنان به عنوان مديران رسانه به فعاليت مي پردازند! اين آمارها خود گوياي مطلب مهمي است كه بايد بدان توجه كنيم. زنان ايراني همواره از نقش و جايگاه مهمي در اگاهسازي اجتماعي برخورداربودهاند، به طوري كه از همان دوران مشروطه زنان روزنامهنگار، پيشتاز توسعه فرهنگي و اجتماعي شدند. امروز نيز بيترديد زنان از چنين نقشي برخوردارند و باز هم پيشتازان عرصه رسانه هستند. اما آنچه نياز به بررسي دارد عدم باورپذيري و اعتماد به نقش زنان براي دستيابي به فرصتهاي برابر شغلي با مردان در عرصه حرفهاي رسانه است و شايد ميتوان به جرات دعا كرد غلبه تفكر مردسالارانه تحت لواي انديشهها و باورهاي غلط پيشين در اينجا نيز همان سقفهاي شيشهاي را براي زنان ايجاد كرده است كه همواره يك خبرنگار زن در نقشي ثابت تعريف ميشود و پستهاي مديريتي در اختيار مردان قرار ميگيرد. تا زماني كه ما در جايگاه و نقش زنان در رسانه با اتكا به كليشههاي جنسيتي سهمي نابرابر در توزيع جايگاههاي تصميمسازي و مديريتي را شاهد باشيم چطور ميتوانيم به تبيين مفهوم درست «عدالت جنسيتي» به عنوان يكي از ملزومات توسعه پايدار دست يابيم. با وجود توجهي كه در دوسال اخير از سوي رسانهها صورت گرفته و اكنون اخبار حوزه زنان نه تنها سانسور و حذف نميشود بلكه در تيتر يك صفحات قرار ميگيرد، هنوز باور نسبت به جايگاه زنان در سیاستگذاري رسانهاي به درستي ديده نشده است و بنابراين وقتي نتوانستهايم در عرصه رسانه كه خود بستر آگاهي بخشي به افكار عمومي است فرصت برابر گفتوگوي ميان دو جنس را بنا بر شايستگيهاي تحصيلي و انديشهاي شان فراهم كنيم، ناخودآگاه شرايطي را رقم ميزنيم كه رسانه عاملي براي ايجاد مرزها و بستن فضاي گفتوگو در جامعه براي باورسازي نسبت به مفهوم درست عدالت جنسيتي شود. نگاه به تاريخ مطبوعات ايران نشان ميدهد كه اين تاريخ مذكر نيست و در فاصله نسبتا قابل توجهي روزنامهنگاري توسط زنان مطرح شده است و آنها از نخستين روزنامهها حضور داشتهاند اما به مساله اصلي آنها پرداخته نشده و در گذر تاريخ با افول جايگاه زنان در سهم مديريتيشان در رسانهها رو به رو بودهايم. به نظر ميرسد با توجه به اصول مصرح قوانين كشور كه در اصول۳، ۱۰، ۲۰، ۲۱، ۲۸، ۲۹، و ۳۰ از قانون اساسي به مفهوم عدالت اجتماعي اشاره شده است بهطور يقين تحقق عدالت اجتماعي و زيربخش آن عدالت جنسيتي تحت لواي اين اصول باید به عنوان يك راهبرد مهم مورد توجه قرار گيرد و اين رسالتي مهم براي رسانه خواهد بود. در اين راستا بيشك بايد خبرنگاران و روزنامهنگاران زن با خودباوري نسبت به رسالت خود در توسعه پايدار و توازن سیاستگذاري در كشور به تغيير نگرش و باورهاي مردسالارانه نسبت به جايگاه حضور زنان در رسانه و به دنبال آن تحقق عدالت جنسيتي قدم بردارند. زهره آشتياني |