فرهنگ و اندیشه 1400/12/13 |
![]() |
کار فرهنگی نکردهایم |
دو نگاه به فضای مجازی در جامعه ما وجود دارد. یک نگاه به عنوان تهدید در نظر گرفته میشود و مرتب برای فضای مجازی تعیین تکلیف کرده و برای این فضا وحشت و فیلتر و صیانت را پیشبینی و مطرح میکند، یعنی فضای استفاده مثبتی را برای این مجموعه قائل نیست و یک نگاه دیگر فرصت است که در واقع ما تابع نگاه اول هستیم و به عنوان فرصت به فضای مجازی ورود پیدا میکنیم. در فضای خانواده، رسانهها و حتی مراجع و منابع رسمی جامعه ما بیشتر از زاویه تهدید با فضای مجازی برخورد میشود. به عبارت دیگر نگاهها مبتنی بر تهدید صرف است و برای فضای مجازی هیچ نگاه مثبتی قائل نیستند. طبیعتا افراد هم تکلیفی برای خود در نظر ندارند که در برابر فضای مجازی تهدیدآمیز اقدامی داشته باشند، جز اینکه در مقابل این تهدیدها فقط فیلتر صورت گیرد. برای مثال فلان فضا و حرکت در فضای مجازی این جرایم را دارد که فقط ارعاب را در دل کاربران ایجاد کرده است. به عبارت دیگر، سالهاست که در جامعه ماهواره استفاده میشود و تقریبا بالای ۸۵ درصد از جامعه ماهواره دارند، ولی همچنان نگاه متولیان به ماهواره بلاتکلیف و معطل مانده است. این امر نشان میدهد که ما در این بخش هیچ تکلیفی برای خودمان قائل نشده و کار فرهنگی نکردهایم. قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره نیز اجرا نشد، در حالی که اجرا شدن آن هم مشکلی را حل نمیکرد. این اتفاق به طور کلی به ریشه نگاه ما در جامعه نسبت به فضای مجازی بر میگردد که ما با آن روبهرو هستیم. باید بررسی کنیم چه اتفاقی افتاده که فضای مجازی باعث خشونت شده و مشکلاتی را برای کاربران به ویژه نوجوانان ایجاد کرده است. در واقع فضای مجازی در نفس خود چیزی بدی نیست. نه تنها فضای مجازی، بلکه هیچ فضای ارتباطی در جامعه مشکل آفرین نخواهد بود، مگر اینکه تحت نظارت و کنترل نباشد یا بازتولید و همراهی محتوایی در آن لحاظ نشود، در غیر این صورت طبیعی است که تبدیل به خسارت خواهد شد. به عبارت دیگر هر فضای رها شده مشکل ایجاد میکند. اکنون فضای مجازی در جامعه ما رها شده است. ما برای فضای مجازی بار محتوایی و فضای فرهنگی متناسبی را تعریف نکردهایم تا پا به پای کاربران ایرانی از جمله نوجوانان در فضای مجازی پیش برویم. نگاه و نگرش قالب جامعه ما با فضای مجازی همراه نیست. بنابراین خانواده، سازمانها و دستگاههای متولی در جامعه با نگاه تهدیدآمیز در فضای مجازی روبهرو میشوند. از این رو اتفاقی که میافتد این است که افراد به ویژه نوجوانان در فضایی که هیچ اطلاعات و آگاهی رسانهای نسبت به آن نداشتهاند خیلی راحت ورود پیدا کرده و دچار آسیبهای اجتماعی در این فضا میشوند. از جمله اینکه اعتیاد مجازی اتفاق میافتد و افراد به ویژه نوجوانان ساعتهای متمادی پای شبکههای اجتماعی مینشینند و زمانهای طلایی خود را هدر میدهند و بعد از مدتی این مسأله تبدیل به نوعی عادت و اعتیاد از نوع جنونآمیز میشود. به عبارت دیگر فرد با جنون وابستگی نسبت به فضای مجازی روبهرو خواهد شد، طوری که قبل از اینکه به غذا خوردن، ورزش کردن، درس خواندن، کار کردن، فضای خانواده، فرزندان، همسر و والدین توجه داشته باشد به سمت شبکههای اجتماعی که وابسته به آنها شده است، میرود. اعتیاد به فضای مجازی نتیجهای جز افسردگی، اضطراب و آشوب درونی برای فرد به دنبال ندارد. در واقع افراد یک نوع تنهایی اجتماعی را به شدت تجربه میکنند. حتی اگر این افراد در فضای مجازی سراغ شبکههای اجتماعی و منابع خلاف عصمت و اخلاق هم نروند و فقط صرفاً اعتیاد به چتهای گروهی و فردی داشته باشند در نهایت به تنهایی در جمع میرسند و این تنهایی چون منوط به فضای الکترونیکی، امواج وای فای، دادههای گوشی همراه و کامپیوتر بوده و واقعی نیست نمیتواند به لحاظ عاطفی با افراد ارتباط برقرار کند. درنتیجه کاربران فقط به لحاظ احساسی از سر وابستگی به فضای مجازی عادت پیدا کرده و به سمت افسردگی، انزوا و اضطرابهای درونی سوق داده میشوند. از سوی دیگر، این افراد همچنان راه درمان خود را در فضای مجازی میدانند و بدون اینکه متوجه باشند دچارافسردگی در فضای ناامن روانی میشوند. کوروش محمدی انتهای پیام/ |