جامعه و شهروند 1400/11/23 |
![]() |
دستفروشی؛ یکی از نشانگان جامعه با اقتصاد شکننده |
دستفروشی پدیده ای است که از فقر، بیکاری و مشکلات و مسائل اقتصادی حاکم بر جامعه نشات می گیرد به همین دلیل تعداد قابل توجهی از اقشار کمدرآمد مانند زنان سرپرست خانوار، کودکان کار و یا افرادی که توانایی جسمی لازم برای انجام کارهای دیگر را ندارند، به اجبار به دستفروشی روی میآورند. دستفروشی در جامعه ما سابقه طولانی دارد. همه ساله با نزدیک شدن به عید نوروز حضور دستفروشان نیز افزایش مییافت، اما امروزه دستفروشان در تمام فصول سال در گرما، سرما، برف و باران همواره در همه جای شهر حضور دارند؛ هرچند که اکنون نسبت به سالهای پیش، قدرت خرید مردم خیلی کم شده اما شگفتا که بر تعداد فروشندگان که بیشترشان مهاجر روستاییاند، افزوده شده است. در گذشته جوانان بیکاری که نمیتوانستند شغلی بیابند با تهیه یک پراید به مسافرکشی روی میآوردند اما اینک دیگر کمتر کسی توان خرید پراید ۱۰۰ میلیونی دارد. از طرفی بیماری کرونا نیز خانوادههای زیادی را به خاطر هزینههای درمان این بیماری به زیر خط فقر برده به طوری که در حال حاضر آسیبهای اجتماعی کرونا بیشتر از خود بیماری شده است. در واقع شرایط کرونایی باعث شده تا هزینه خانوار متأثر از آسیبهای این بیماری افزایش یابد و در نتیجه آن، شاهد رواج بیش از پیش مشاغلی همچون دستفروشی هستیم. البته آسیبهای کرونا در همین ختم نمیشود و بحران بیکاری در دوران کرونا چند برابر شده است، به طوری که خیلی از خانوادهها که سرپرست آنها قبل از کرونا هم شغل ثابت نداشته و جزو مشاغل روزمزد بوده است، با آمدن کرونا مجبور به خانه نشینی شده و در نتیجه، درگیر بحرانها و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی کرونا شدهاند. لذا کرونا حالا بیشتر از آنکه فقط یک ویروس بیماریزا باشد، یک عارضه اجتماعی است که آسیبهای آن روز به روز بیشتر نمایان میشود. در هر حال براساس قانون ایجاد سدمعبر تخلف است و باید با آن برخورد شود اما از سوی دیگر برخی از افراد با توجه به مشکلات معیشتی ناچارند که در کنار خیابانها و معابر عمومی شهر به زبان ساده کاسبی کنند و شاید این تنها راه درآمد آنان باشد. بنابراین متولیان امر باید تا با فراهم کردن امکانات هرچند کوچک یا حتی بازارچه های ویژه برای دست فروشان، از آنان حمایت کنند. یک دستفروش میگوید: کرونا اگر به مردم یک ضربه زد به ما هزار ضربه زد. "علی-م" مستأجر است و به قول خودش چهار سر عائله دارد و مانده است با کدام درآمد زندگیاش را اداره کند. امیدوار است در این شرایط فکری به حالشان کنند. یک دانشجوی کارشناس ارشد علوم اجتماعی می گوید: با کمی اراده و داشتن برنامه می توان هم به دستفروشان کمک کرد هم چهره شهر را زیبا کرد و هم از ایجاد مزاحمت برای شهروندان جلوگیری کرد. ندا ابراهیمی میافزاید: با برنامه ریزی برای آموزش این عزیزان میتوانند اقدام به ساخت صنایع دستی و تولیدات خود و حتی فروش اقلام فرهنگی کنند. وی پیشنهاد میکند: دستفروشان اگر حمایت شوند و سروسامان یابند نه تنها چالشی برای جامعه محسوب نمیشوند بلکه میتوانند به رونق بیشتر صنایع دستی کمک کنند. به طوری که با فروش صنایعدستی در حقیقت بخشی از فرهنگ بومی و محلی را ترویج دهند. یک جامعهشناس هم میگوید: دستفروشی کنشی است در پی افزایش مشکلات اقتصادی جامعه. دستفروشی را میتوان به عنوان یکی از نشانگان جوامع با اقتصاد شکننده دانست. اگر شفاف نگاه کنیم، دستفروشی یعنی نمایش محدودیت مالی افرادی که توانایی فروش کالاهای خود را ندارند یا کالاشان زیاد نیست که برایش مغازه اجاره کنند. سعید مبینی می افزاید: هنگامی که کشوری از شغلآفرینی باز میماند، جوان بیکار زیرفشار از سوی خانواده و جامعه، راهچاره را در این میبیند که با اندک سرمایه، شغلی برای خود دستوپا کند و به دستفروشی روی میآورد، چون مالیات و اجاره بها نمیدهد و نگران هزینه آب و برق و تلفن نیست. وی اضافه میکند: پیش از این وقتی سخن از دستفروشی میشد، یک مسنی با دستانی چروک و فرزنددار یا یک زن سرپرست خانوار به یاد میآمد؛ اما حال میتوانیم جوانی تحصیلکرده را تصور کنیم که بادکنک میفروشد؛ در حقیقت او فرصت جوانی خود را که باید صرف تحصیل دانش و تفریح کند، اینک سرگرم فروش هستیات خویش است. دستفروشی به خودی خود یک پدیده مذموم نیست بلکه نشانی از مشکلات بزرگتر است. این جامعهشناس ادامه میدهد: دستفروشی، علامت هشدار برای جامعه است و برای همین نگرانکننده است، البته رونق دستفروشی، زنگ خطر کاهش قدرت خرید مردم نیز هست. سخن آخر اینکه دستفروشی معلول است، نه علت. به دستفروشان میتوان به دید کسانی نگریست که برای خود درآمدی دارند و سعی میکنند، خرج خود و افراد کمبضاعت اطرافشان را در آورند. چه بهتر که این نوع فعالیت به رسمیت شناخته شود و چارچوبی برای ارزشآفرینی بیشتر آن صورت گیرد. کد خبرنگار: 983127 انتهای پیام/ |