جامعه و شهروند 1400/09/28 |
![]() |
یلدا استوارترین و زیباترین سنت ایرانی |
نبیالله اللهیاری تکانتپه / یلدا از ازل در اقصای زمین و اقصای زمان بوده و داستان دیرینهای دارد و همواره هوشیار بودن و با هم بودن را در بیداد ظلمت و سرما به نسلها به ارمغان آورده. آنگاه که طولانیترین شب سرد زمستانی ردای سیاهش را در انبوه برف و بوران و یخبندان بر همه جا میگسترد و هر جنبندهای در زیر سایهی مهیب آن از هراس آرام میگرفت و جهان از وحشت سیلی سرمای استخوان سوز زمستان خاموش میشد، پیشینیان ما سنگینی، خصومت، سنگدلی قهری و طبیعی زمستان را بر جسم و جان خود به سختی احساس میکردند و از اندوه زمستان سرد و سخت بیطاقت میشدند و ناچار به خاطر معنا بخشیدن به رنجهای خویش و تحمل سختیهای پیش رو یلدا را گرامی داشتند و برایش قصهها ساختند و در زبان شاعران سرودند و در قلم نقاشان نگاشتند و هر قومی به تناسب احوال خود برایش آیین ها تدارک دیدند و چنان شد که یلدا همانند نوروز باستانی ملت ما را پنهان از چشم جلاد زمان از دره هولناک زمان عبور میدهد و با گذشتگانمان و گذشتههایمان آشنا میسازد و اینک در چهره تابناک سنت زیبای شب یلدا ما حضور اجداد و به خاک رفتگان خود را در زمان خویش و در کنار خویش احساس میکنیم و خود را در میان آنها میبینیم . بنابراین گرامی داشت شب یلدا یکی از "استوارترین و زیباترین سنت ایرانی" است. اینک یلدا با دامنی پر از خوبترین گوهرهای زمانه و با دستی پر از زیباترین زیورهای زمین آمده است تا هر چه را در طول زمان اندوخته به پای ملت ما بریزد تا اندکی از حزن و غم و اندوه ملتی که از فقر برون و درد درون آشفته است بکاهد. یلدا از اقصای زمین و از اقصای تاریخ و اقلیمهای افسانه میآید و در همه قرنها با همه نسلها بوده و گرامی داشت آنها را از یلدا به یاد دارد که چگونه ندای بهار را از عمق سیاهی یلدا و سختی سرمای زمستان میشنیدهاند. یلدا میآموزد، وقتی ابرها تیره و افقها تاریک و راهها بسته و سیاهیها حاکم و تباهیها مستولی است باید بیدار و متحد چادر سیاه شب را درید و به نور رسید. سردی شب یلدا سرمای سوزناکی است که از دل خزان طبیعت میوزد تا خاطرات از یاد رفته انسانها را در قبرستان غمگین ضمیرشان جان دهد و آنان را به زایش نور و تولد خورشید امیدوار کند. یلدا خاطره آشنا و شورانگیزی است که جان سرد و غمگین ملتی را گرم و شاد در آغوشش میفشارد و هر لحظه پیامی از دوست میرساند. لذا این یلدا مجالی است برای در کنار هم شاد بودن و زیبا زیستن و لبخند و شادی امروز را به فرداهای دیگر نیافکندن زیرا عمر را بقایی نیست. یلدا مجالی است برای چیدن شیرینترین گلها، بهترین دوستیها، با بوسههای داغ از دستان پر مهر پدر و مادر. یلدا مجالی است برای جویا شدن از حال آنهایی که از فقر برون و درد درون و تورم و گرانی و بیماری رنج میبرند و پایبندی به شرف و آبرو اجازه ابرازشان را نمیدهد. اما متاسفانه در این شب در دل بسیاری از هموطنان ما به دلیل فقدان عزیزانشان غم بیدارتر از هر شب دیگری است و در این شب بیشک فقرا، مساکین، ایتام و محبوسین قهرا باید بیشتر از همیشه با غم سر کنند، پس یلدا مجالی است برای صله ارحام. حال پاییز «باغ بیبرگی که میگوید زیبا نیست؟ خندهاش خونی است اشکآمیز، جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن پادشاه فصل هاست پائیز» با افتخار بلندترین شبش را تقدیم زمستان میکند تا دلتان شاد و تنتان شاداب و زمستانتان سفید باشد. آرزومندم همیشه گل روی هموطنانم به سرخی انار و شبشان به شیرینی هندوانه و خندههاشان به شکفتگی پسته و عمرشان یلدایی و روزگارشان سبز و بهاری باشد. یلدا مبارک دبیر بازنشسته انتهای پیام/ |