جامعه و شهروند 1400/09/13 |
![]() |
بیش از ۶۰ هزار معلول در آذربایجان غربی زیر پوشش بهزیستی |
معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی گفت: ۶۰ هزار و ۳۰۲ معلول در استان، زیر پوشش خدمات بهزیستی قرار دارند که بیشترین میزان با ۳۹ درصد مربوط به ارومیه است. به گزارش نای قلم، ایرج عبدالله پور در گفتگویی اظهار کرد: در حال حاضر، فقط در شهر ارومیه بیش از ۲۳ هزار و ۵۰۰ نفر تحت پوشش بهزیستی قرار دارند و از خدمات لازم بهره مند هستند. وی با اشاره به دستهبندی معلولان بر اساس نوع آسیبهای آنها گفت: معلولان به چهار طیف معلول ذهنی، جسمی حرکتی، حسی (بینایی و شنوایی) و روان مزمن تقسیم بندی میشوند که همه برنامه ها و فعالیتهای حوزه توانبخشی در راستای افزایش سطح استقلال فرد معلول و کاهش وابستگی آنها اجرا می شود. عبدالله پور، افزود: در میان افراد معلول، افراد نابغه و نخبههای زیادی هستند که در مسابقات ورزشی، علمی، هنری بسیار خوش درخشیدهاند که مرحوم سیامند رحمان یکی از آنها بود. معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی، با اشاره به برگزاری هفته معلولان از هشتم تا چهاردهم آذر اضافه کرد: اجرای برنامههای آگاهسازی جامعه، افتتاح چهار مرکز روزانه آموزشی توانبخشی در شهرستانهای پیرانشهر، پلدشت، چایپاره و سلماس و برگزاری مسابقات ویلچررانی، برپایی نمایشگاه دستاوردهای تولیدات معلولان در اداره بهزیستی ارومیه، بازدید از مراکز نگهداری معلولان، دیدار با خانواده های دارای چند معلول و ملاقات مردمی مسئولان بخشی از برنامه های در حال اجرا در هفته معلولان در استان است. بهره سخن؛ هماکنون واژه دسترسپذیری معلولان در ادبیات جاری بهویژه در شهرداریها رایجتر از ادبیات مناسبسازی است. این مفهوم عامتر و مناسبتر از گستردهسازی است. وقتی درباره مناسبسازی صحبت میکنیم، فقط بهمساله معماری توجه میشود. در این شرایط موضوعاتی همچون دسترسپذیری به خدمات مورد توجه قرار نمیگیرد. در دسترسپذیری به مکانهای عمومی و حمل و نقل شهری و ... توجه نمیشود، بلکه اغلب افراد با شنیدن واژه مناسبسازی به یاد رمپ، پیادهرو، بالابر و... میافتند. باید دانست که این امکانات نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در حالیکه هماکنون در این باره مشکلات متعدد وجود دارد. باید قبل از هر مساله به واژه دسترسپذیری به شکل مناسب اهمیت داده شود، چون این مساله بر اساس مبانی فیزیکی نیست، بلکه مبانی قانونی، دستورالعملها و موانع نگرشی نیز در آن مطرح است. در واقع چهار گروه مانع وجود دارد. جالب است، بدانید که موانع قانونی در این باره پشتسر گذاشته شده است. قانون حمایت از حقوق معلولان در سال 96 به تصویب رسید، اما تاکنون موانع قانونی فراوان پشتسر گذاشته شده است. همچنین ایران به کنوانسیون افراد دارای معلولیت پیوسته است که در ماده 9 آن قانون موضوع دسترسپذیری و مناسبسازی مورد توجه قرار گرفته و دولتها مکلف شدند تا دسترسی افراد را تسهیل کنند. با وجود تمام حقیقتها باید گفت که واقعیت زندگی چندان عالی نیست، چون به نظر میرسد، بسیاری از دستورالعملهای پایین دستی دستگاههای مختلف منطبق با قوانین بالا دستی نیست. به این معنا که قوانین بالادستی همگی مناسب هستند، اما قوانین پایین دستی چندان مناسب نیست. برای مثال شاهد ساختوساز مدارسی هستیم که مناسبسازی در آن انجام نشده است. همچنین ممکن است، یک ادارهای با اعتبار مناسب ساخته شود، اما طراحی آن متناسب با نیاز افراد معلول نباشد. مهمترین مساله این است که تمامی معلولان فقط معلولان جسمی و حرکتی نیستند، بلکه افراد با آسیب بینایی، سالمندان با محدودیتهای بینایی، عملکرد فیزیکی و... وجود دارند. همچنین بسیاری از افراد دارای معلولیتهای ترکیبی و ذهنی هستند که طراحیها برای این افراد مناسب نیست. بنابراین یکی از بزرگترین عوامل خط مشیها و دستورالعملهای پایین دستی منجر به اعتراض بسیاری از دستگاه میشود. همچنین افرادی که دستورالعمل مینویسند، درک مناسبی از معلولیت ندارند. برای مثال آیا این افراد وقتی که میخواهند پایان کار برای یک ساختمان صادر کنند، به چگونگی تردد فردی با ویلچر فکر کردهاند؟ این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا وقتی پروژهای تمام میشود، افراد معلول هستند که آن را آزمایش کرده و امضای آنها یکی از امضاهای تایید کننده پروژه است. باید خدمات به معلولان را از مدارس آغاز کرد. کد خبرنگار: 983126 انتهای پیام/ |