جامعه و شهروند 1400/03/27 |
![]() |
نظری بر عملکرد جریانات سیاسی |
داود حیدرخانی فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و روز آوردن صندوقهای نظرخواهی در بین مردم است. به رسم مرسوم در همه جای دنیا، برخی از فلان کاندیدا حمایت کردند و برخی از دیگری، عدهای اعلام نظر خواهند کرد و عدهای نه، بعضی به این رای خواهند داد و بعضی به آن اما فارغ از نتیجه، چند موضوع، رایگیری ۱۴۰۰ را متفاوتتر از دیگر رایگیریهای کشور نشان میدهد. بسیاری از موارد را خیلیها گفتند و فراوان شنیدیم اما قصد ورود به هیچیک را ندارم، لااقل در این مجال. بر همین اساس، تنها به ذکر دو مورد از نظرات شخصی خود بسنده میکنم و به اشتراک میگذارم تا به یادگار بماند. باور دارم که انتخابات ۱۴۰۰، موجب پوست اندازی جریانات سیاسی کشور شد. معتقدم در مقطع کنونی، دیگر عناوین اصلاحطلب و اصولگرا تعریف دقیقی از معتقدان و علاقمندانشان را ارائه نمیکند. اصلاحطلبان از قامت اصلاحگری و اصلاح جویی، به جمهوری خواهی و حفظ رگههای جمهوریت خمیدهاند و اصولگرایان از اعتقاد به اصول، به اسلام گرایی صِرف رسیدهاند. تعجب نمیکنم اگر در روزهای پسا انتخابات، دو طرف، با عناوین جدید «جمهوری خواه» و «اسلامگرا» مطرح و معرفی شوند! اگرچه تغییر نام، مرام و هدف جریانات سیاسی به ذاته بد نیست اما پایین آمدن سطح مطالبات و هدف از شکلگیری و تلاشهای جریانات سیاسی یک کشور تا حد انشقاق در نگاه به نوع حکومت کشور (جمهوری اسلامی) و تبدیل آن به جمهوری یا اسلامی، نشانی جز ناامیدی از ارائه تعریفی جدید و افقی روشن برای پیشرفت و آینده کشور ندارد؛ موضوعی که در مناظرات و تبلیغات مجوز یافتگان نامزدی هم به شدت پیدا و عیان بود. درخصوص شورای شهر به طور عام و شورای شهر ارومیه به شکل خاص هم باید گفت: بازی همان بازی شوراهای قبل است؛ حتی اگر آدمها عوض شوند، نقشها تغییر ناپذیرند و جزئی از بازی شدهاند، اینبار فقط مدعیان پدرخواندگی بیشترند.... در پایان: اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا باقی بقایتان... انتهای پیام/ |